بهگزارش مرکز مطالعات سورین، وبگاه اوراسیا ریویو در مطلب تازه خود بهقلم «اسد علی» نوشت: پاکستان در سال 1947 پس از فداکاریها و مبارزات رهبران خود، بهعنوان یک کشور با اکثریت مسلمان از حاکمیت انگلیس استقلال یافت.
جنبش برای یک ملت مسلمان جداگانه توسط اتحادیه مسلمانان سراسر هند، تحت رهبری «محمدعلی جناح» که بهطور گسترده بهعنوان «پدر ملت» پاکستان شناخته میشود، رهبری شد.
وجود پاکستان، پاسخی به خواستههای جامعه مسلمانان در هند انگلیسی بود که بهدنبال حفظ حقوق سیاسی، اجتماعی و اقتصادی خود بودند.
هندوها و مسلمانان در منطقه ملتهای متمایز با پیشینههای فرهنگی، مذهبی و اجتماعی متفاوتی هستند و برای حفاظت از منافع مسلمانان، یک سرزمین جداگانه برای آنان ضروری است.
مبارزه برای پاکستان شامل جنبشهای سیاسی متعدد، مذاکرات و کارزارهای نافرمانی مدنی بود. این با فداکاریهای قابلتوجهی ازجمله از دست دادن زندگی در جریان شورشهای جمعی، آواره شدن و مهاجرت میلیونها نفر از مرزهای تازه ترسیمشده محقق شد.
تقسیم هند انگلیس به دو کشور مستقل هند و پاکستان، منجر به یکی از بزرگترین مهاجرتهای تاریخ بشر شد و منجر به خشونت گسترده و تنشهای جمعی شد.
در طول فرآیند تجزیه هند بریتانیایی در سال 1947، بیش از 500 ایالت در قلمرو آن وجود داشت. ایالتها، واحدهایی نیمه خودمختار تحت حاکمیت ولیعهد بریتانیا بودند، اما حاکمان خود را داشتند که از درجات مختلفی از کنترل اداری بر سرزمینهای خود برخوردار بودند.
زمانی که هند و پاکستان استقلال یافتند، به کشورهای خودمختار این امکان داده شد که به هند یا پاکستان بپیوندند یا مستقل بمانند.
تصمیم پیوستن به کدام یک از حکومتها عمدتاً تحت تأثیر عواملی مانند نزدیکی جغرافیایی، جمعیتشناسی مذهبی و ترجیحات شاهزادگان و فرمانروایان آن ایالتها بود.
در مورد پاکستان، چندین ایالت با توجه به موقعیت جغرافیایی و جمعیت اکثریت مسلمان تصمیم به پیوستن به این کشور تازه تأسیس گرفتند.
برخی از شاهزادگان برجستهای که به پاکستان ملحق شدند عبارتاند از بهاولپور، خیرپور و کلات که جزو برترین فرماندهان آن زمان بودند.
خاناتکلات یکی از ایالتهایی بود که در منطقه غربی که اکنون بخشی از استان بلوچستان پاکستان است، واقع شده است.
ماه آگوست 1947، زمانی که هند بریتانیا استقلال یافت،
خان کلات، «میر احمد یارخان»استقلال کلات را اعلام کرد و تصمیم گرفت از هند و پاکستان دور بماند و در ماه مارس 1948، پس از مذاکرات بین خان کلات و دولت پاکستان، خانات کلات رسماً به پاکستان ملحق شد و آن را به بخشی از دولت تازه تأسیس خود تبدیل کرد.
این ادغام نتیجه معاهدهای بود که به «اسناد الحاق» معروف بود که در آن خان موافقت کرد به اقتدار پاکستان ملحق شود و کنترل دفاع، امور خارجی و ارتباطات را به دولت فدرال واگذار کند؛ د
ر مقابل، به کلات وعده خودمختاری در امور داخلی داده شد.
به همین ترتیب، پس از انعقاد معاهده موسوم به «اسناد الحاق»، دولت پاکستان از مردم کلات حمایت و تسهیل کرد و امکانات اولیه موردنظر را مطابق میل مردم برای آنها فراهم کرد.
مردم بلوچستان با حمایت از دولت فدرال در توسعه این استان سهیم بودهاند. معدود عناصر متخاصم سعی کردند مردم بلوچستان را در مورد الحاق کلات به پاکستان گمراه کنند و درعینحال پیوستن عمدی خانات کلات را محکوم کردند.
بلوچستان درواقع بخشی جداییناپذیر از پاکستان است و اهمیت قابلتوجهی در این کشور دارد.
این استان ازنظر مساحت خشکی بزرگترین استان پاکستان است که در بخش جنوب غربی این کشور واقع شده است.
بلوچستان دارای میراث فرهنگی متنوعی است و مردم آن سهم قابلتوجهی در تاریخ و توسعه پاکستان داشتهاند.
این منطقه دارای ذخایر گستردهای از منابع طبیعی ازجمله گاز طبیعی، زغالسنگ، مواد معدنی و نفت است که آن را به یک سهم اساسی در اقتصاد پاکستان تبدیل میکند.
بااینحال، بلوچستان بهرغم ثروت منابع خود، با چالشهایی درزمینه توسعه، حکومتداری و نمایندگی سیاسی مواجه بوده است که منجر به نارضایتیهای مختلف در میان برخی از اقشار جمعیت آن شده است.
پرداختن به نگرانیها و آرزوهای مردم بلوچستان برای تقویت حس فراگیری و انسجام ملی در پاکستان ضروری است.
وحدت ملی و رفاه همه شهروندان برای پیشرفت و ثبات کشور حیاتی است.
دولت و نیروهای مسلح هر دو با مقامات محلی برای رسیدگی به نگرانیهای مشروع تودهها بهمنظور ایجاد ثبات اقتصادی در منطقه همکاری و کار کردهاند. متأسفانه رسانههای متخاصم که به دستور عوامل خارجی برای پخش زهر علیه دولت و نیروهای مسلح پاکستان تلاش میکنند، بسیار زیادند.
در طول تاریخ، دیدگاهها و روایتهای مختلفی پیرامون الحاق کلات به پاکستان وجود داشته است.
برخی از مردم و گروهها در بلوچستان نسبت به مسائل مربوط به حکومتداری، نمایندگی سیاسی، توسعه اقتصادی و حفظ فرهنگ ابراز نارضایتی و نگرانی کردهاند. آنها ادعا میکنند که الحاق نماینده واقعی اراده مردم بلوچ نیست و خودمختاری آنها به تشخیص این نکته ضروری است که بازیگران مختلف ممکن است روایتهای مختلفی را برای خدمت به منافع یا دیدگاههای خود در مورد رویدادهای تاریخی ترویج کنند.
ارزیابی رویدادها و دیدگاههای تاریخی باید مستلزم بررسی دقیق منابع و دیدگاههای متعدد باشد تا درک جامعتری از پیچیدگیهای موجود به دست آوریم. پاکستان هرگز علیه شهروندان خود اقدامی نکرد و مردم پاکستان بدون هیچ ترسی از حقوق اساسی خود برخوردار هستند.