بهگزارش مرکز مطالعات سورین، روزنامه واشنگتن پست در یادداشت خود بهقلم «زوهر پالتی» نوشت: با توجه به اینکه اسرائیلیها در کارزار انتخاباتی جدید به سر میبرند، تشکیلات امنیتی و ملی این کشور با آمیزهای از امید و ترس، از سفر بایدن استقبال خواهد کرد، زیرا بایدن از آغاز ریاستجمهوری خود، به دنبال توافق با ایران بوده است.
جسارت ایران از قلمرو هستهای فراتر رفته و به استراتژی منطقهای آن نیز رسیده است. از لبنان گرفته تا سوریه و یمن، آنها سرمایهگذاری زیادی برای ایجاد شبکهای از گروههای نیابتی خود کردهاند.
با کنار گذاشتن جزئیات خود توافق، چرا ایران در سال 2015 با برجام موافقت نمود، اما پیشنهاد بایدن برای بازگشت به توافق را رد کرد؟ پاسخ ساده است، ایران امروز دیگر تحت فشار هفت سال پیش نیست. در واقع، کارنامه دیپلماسی با ایران روشن است، بدون فشار، ایرانیها با هیچ چیز موافقت نمیکنند.
امروز ایران فشار بسیار کمی برای سازش احساس میکند. با بالا بودن قیمت انرژی، ایران خریدارانی را برای نفت تحریمشده خود پیدا کرده است. ایران فشار کمی بر برنامه هستهای خود احساس میکند.
با توجه به همه اینها، ارزیابی در ذهن اکثر متخصصان امنیتی اسرائیل متبلور شد که رویکرد فعلی واشنگتن احتمالاً کارساز نخواهد بود.
اعمال فشار، کاری است که غرب میداند چگونه انجام دهد. در دوران دولت جورج بوش، زمانی که کاخ سفید تعداد زیادی از نیروها را در عراق مستقر نمود، ترس از تهاجم نظامی آمریکا، ایرانیها را مجبور کرد که برنامه ساخت سلاح هستهای خود را متوقف کنند.
متخصصان امنیتی اسرائیل معتقدند اکنون زمان بازگشت به سیاست فشار است. این امر تنها در صورتی محقق میشود که آمریکا بتواند حس ترس را در ایران ایجاد کند.
در عین حال، سیاست فشار شامل تشدید تحریمها بهویژه در زمینههای انرژی و مالی خواهد بود. همچنین باید شامل هدف قرار دادن خرید نفت از ایران توسط چین باشد.
یک سیاست فشار مستلزم هماهنگی گسترده سیاسی، نظامی، اقتصادی و دیپلماتیک، با طیف وسیعی از کشورهای همسایه ایران و متحدان آمریکاست. اما چیزی که طرفداران سیاست فشار به نفع خود دارند این است که ادامه مسیر برای منافع واشنگتن بدتر است.