بهگزارش مرکز مطالعات سورین، اندیشکده بروکینگز در یادداشت تازه خود بهقلم« ویلیام گیل- دارل وست» نوشت: آیا واقعاً این امکان وجود دارد که آمریکا در آینده نزدیک با احتمال وقوع جنگ داخلی روبرو شود؟ ممکن است غیرقابل تصور به نظر برسد، اما جای نگرانی وجود دارد.
براساس نظرسنجی سراسری ۲۰۲۱ «جان زاگبی» شمار زیادی از شهروندان آمریکا که بالغ بر ۴۶ درصد هستند، بر این باورند که احتمال وقوع جنگ داخلی در این کشور وجود دارد، ۴۳ درصد این موضوع را بعید دانستهاند و ۱۱ درصد در این مورد اطمینان نداشتند.
نتیجه این نظرسنجی نشان داد که احتمال وقوع جنگ داخلی برای شهروندان با سن کمتر و جوانتر، ۵۳ درصد، برای شهروندان با سنین بالا، ۳۱ درصد، برای ساکنان جنوب ۴۹ درصد، برای شهروندان مقیم منطقه سنترال و گریت لیکز ۴۸ درصد و برای اهالی شرق آمریکا ۳۹ درصد بوده است
براین اساس،سخنان «مدیسون کاوثورن» -نماینده جمهوریخواه کارولینای شمالی- مبنی بر اینکه شرمآور خواهد بود که ادعاهای نادرست درباره انتخابات و تقلب، موجب بروز جنگ داخلی شود را نباید سرسری گرفت. در این نظرسنجی علت محتمل دانستن جنگ داخلی یا چگونگی رخ دادن آن سؤال نشد، اما عواملی وجود دارند که شهروندان را به سوی تصور کردن چنین اتفاق غیرقابل تصوری سوق میدهند.
مسائل داغ: مسائل داغ و بحرانی مانند برابری نژادی، کنترل سلاح گرم، سقط جنین، مشروعیت انتخاباتی، دگرگونیهای آب و هوایی، واکسنها، ماسکها و دیگر موضوعات فرهنگی، اقتصادی و سیاسی موجب خشم و دشمنی میشود. آمریکا پیش از این نیز شاهد جنگهای مرزی از طریق فدرالیسم بودیم که در آن برخی ایالتها، قوانین مهمی تصویب میکردند که به شکل قابل توجهی با قوانین دیگر ایالات متفاوت بود.
سطوح بالای نابرابری و قطبی شدن: بخشی از این مسائل حساس و بحرانی، ناشی از اختلافهای گسترده و به هم پیوسته در این کشور است. گروههایی فارغ ازنظر عقیده، دین، نژاد، جنسیت، معیارهای زندگی، فرصتهای تحصیلی و آموزشی و پیشرفت اقتصادی، دیدگاههای بسیار متفاوتی درباره سیاست همگانی و جامعه آمریکا دارند و امکانوجود تفاوتهای بزرگ در نظر و دیدگاههای مرتبط با هر مسأله هست.
سیاست «برنده همهکاره است»: ترسیم چشماندازها، به خودی خود نیازی به متوقف کردن دولت ندارد. برای مثال، تیپ اونیل و رونالد ریگان توانستند مذاکره کرده و به توافق برسند. اما جو مسموم امروز، مذاکره در مورد مسائل مهمی که مردم را از دولت فدرال عصبانی نموده و به ایجاد یک رویکرد همهجانبه در سیاست کمک کرده، دشوار میکند. وقتی خطرات بسیار زیاد هستند، شهروندان به استفاده از ابزارها و راههای فوقالعاده و غیرعادی برای دستیابی به اهدافشان متمایل گشته و برنده شدن به هدفی فراتر از همه ملاحظات تبدیل میشود.
اعتقاد به اینکه طرف مقابل عادلانه بازی نمیکند: یکی از نگرانکنندهترین نشانههای کنونی، این باور گسترده است که طرف مقابل ستمگر و بیرحم است. لیبرالها معتقدند محافظهکاران حقوق انتخاباتی را محدود نموده و دموکراسی را به خطر میاندازند، در حالی که محافظهکاران فکر میکنند که ترقیخواهان به سوسیالیسم روی آوردهاند و برای آزادی ارزش و احترام قائل نیستند. نگاه کردن همراه با بدگمانی زیاد به دیگران و وجود تردید در انگیزهها، نشانه فرسایش ایمان و اعتماد در نظام و ساز و کارها و نبود حسن نیت کافی در برخورد شهروندان با یکدیگر است.
فراگیر شدن اسلحه در جامعه: گویی مشکلات فوق کافی نبوده است. آمریکا تعداد زیادی اسلحه و شبهه نظامیان غیردولتی دارد. بر اساس آمار، در این کشور ۴۳۴ میلیون سلاح گرم در دست غیرنظامیان قرار دارد که میانگین آن برای هر شهروند 3/1 سلاح است.از این تعداد، نزدیک به ۲۰ میلیون سلاح، نیمه خودکار است که به معنی وجود یک جمعیت به شدت مسلح با تواناییهای بالقوه خطرناک است.
شبهه نظامیان غیردولتی: به عقیده راشل لوی از روزنامه وال استریت ژورنال، صدها گروه شبهه نظامی مستقل از ارتش و دولت در آمریکا وجود دارد که در سالهای اخیر گسترش یافتهاند. این شبهه نظامیان عموماً از مردان سفیدپوست راستگرا تشکیل شدهاند که نگران تغییرات جغرافیای جمعیتی، ثابت ماندن دستمزدها و تأثیر حرکت آمریکا به سوی چند نژادی و چند قومی بر خود هستند.
با وجود عوامل فوق، وقوع جنگ داخلی اجتنابناپذیر نیست. در واقع، این سناریو با چندین عامل محدود کننده روبرو است که امیدواریم از تشدید درگیری جلوگیری کند.