بهگزارش مرکز مطالعات سورین، اندیشکده بلفر در یادداشت تازه خود بهقلم «استفان والت» نوشت:وقتی جو بایدن رئیس جمهور شد، بسیاری تصور میکردند که دولت او روابط آمریکا با سایر کشورها را به شیوهای منضبط، قابل پیشبینی و پیچیده مدیریت خواهد کرد. دوران ناسزاگویی و شکست دیپلماسی در توییتر به پایان میرسد و کارمندان دولتی مسئولیتپذیر، دوباره به کار باز میگردند.
شعار بازگشت به قدرت آمریکا از سوی بایدن، بیان میکرد که دیپلماسی جایگزین قدرت نظامی به عنوان ابزار ترجیحی سیاست خارجی آمریکا میشود؛ این دقیقاً همان چیزی است که مردم آمریکا میخواهند. تیم بایدن گروهی با تجربه را در اختیار دارد که در تضاد شدید با افراد تازه کار و عجیب و غریبی بود که در ابتدا در تیم سیاست خارجی دونالد ترامپ کار میکردند. با توجه به همه موارد فوق، هر دلیلی وجود داشت که انتظار داشته باشیم سیاست خارجی بایدن بدون مشکل پیش برود.
شرایط کاملا آنطور که گفته شد پیش نرفته است، اما به طور قطع بایدن و تیمش میتوانند ادعا کنند که در ابتدا موفقیتهایی بدست آوردهاند:
1- پیوستن مجدد به توافق اقلیمی پاریس و سازمان بهداشت جهانی
2- از سرگیری مذاکرات با ایران در مورد برنامه هستهای این کشور
3- متوقف کردن انتقال پول از افراد به مشاغل
4- تعهد به انجام اقدامات بیشتر جهانی برای واکسیناسیون علیه کرونا
5- اصلاح مجدد توافق با متحدان کلیدی ناتو در اجلاس بروکسل در ماه جولای.
علاوه بر این، بایدن بیش از هر رئیسجمهور آمریکایی برای امور آسیا تلاش کرده است، که به خودی خود اقدام کمی محسوب نمیشود. هیچ کس در تیم داخلی بایدن مجبور نشد با شرمندگی پس از سه هفته ریاست جمهوری وی استعفا دهد و کاخ سفید گاف بدی نداده است. اما این موضوع یک اتفاق پرتکرار در زمان ریاستجمهوری ترامپ بود.
در حقیقت، موفقیتها در زمینههای دیپلماتیک به ندرت یک شبه اتفاق میافتد. پیشرفت واقعی و پایدار در مسائل بزرگ معمولاً به تلاش مداوم و صبورانه در طول چندین ماه و سال، نیاز دارد. در دوره ریاست جمهوری جورج بوش، رئیس جمهور اساساً هیچ کاری انجام نمیداد که اکنون از آن یاد میشود.