بهگزارش مرکز مطالعات سورین، اندیشکده اوراسیا ریویو در یادداشت تازه خود بهقلم «مجید رفیع زاده» نوشت: این واقعیت که نظام ایران به مذاکره با قدرتهای جهانی در مورد توافق هستهای برجام ادامه میدهد، نشان میدهد که نظام میخواهد آن را احیا کند.
اول از همه، توافق برجام، برنامه موشکی بالستیک نظام ایران را تقویت میکند. به منظور حفظ جمهوری اسلامی در این توافق، قدرتهای جهانی احتمالاً مایل نیستند که این حکومت دینی را برای موشکهای بالستیک خود پاسخگو بداند.
تهران فعالیتها و آزمایشهای موشکی خود را پس از دستیابی به توافق هستهای اولیه در سال 2015 تسریع کرد. بر اساس اطلاعات دقیق بهدستآمده از داخل ایران بهویژه گزارشهای داخلی که از وزارت دفاع و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی توسط شورای ملی مقاومت به دست آمده است، ]آیتالله[ خامنهای، نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را موظف به اجرای این امر کرده است.
شورای ملی مقاومت، مکان 42 مرکز درگیر در تولید، آزمایش و پرتاب موشک توسط سپاه را راستیآزمایی کرد. 15 مورد از این سایتها بخشی از شبکه تولید موشک نظام را تشکیل میدادند، از جمله چندین کارخانه مرتبط با یک گروه صنعت موشکی. «علیرضا جعفرزاده» از کمیته ملی مقاومت ایران گفت: «نیروی هوافضای سپاه مسئولیت برنامه موشکی نظام را بر عهده دارد و دامنه این برنامه بسیار گسترده تر از آن چیزی است که قبلاً تصور میشد.»
با این حال، در آن زمان، شورای امنیت سازمان ملل متحد پیشرفتهای موشکهای بالستیک ایران را نادیده گرفت.
شایان ذکر است که توان موشکی بالستیک ایران یکی از مهمترین ارکان سیاست امنیت ملی تهران است. گذشته از مدیریت برنامه هستهای کشور و حمایت از نیروهای نیابتی آن، سومین برنامه مهم سپاه، برنامه موشکی بالستیک آن است. تهران دارای بزرگترین برنامه موشکی بالستیک در غربآسیا است و هیچ کشوری به جز ایران قبل از دستیابی به سلاح هستهای به موشکهای بالستیک دوربرد دست پیدا نکرده است.
دومین مزیت توافق هستهای جدید این است که فشار مالی بر نظام ایران را از بین میبرد، زیرا تحریمها علیه بخش انرژی، مالی و کشتیرانی جمهوری اسلامی برداشته میشوند. مشکلات اقتصادی تهران پس از فروپاشی توافق هستهای در دولت ترامپ آغاز شد. نظام در حال حاضر با یکی از بدترین کسری بودجهها در تاریخ چهار دهه خود مواجه است. این کسری باعث افزایش تورم و کاهش بیشتر ارزش پول ایران شده است.
با دستیابی به توافق هسته ای توسط مذاکره مجدد، تهران قادر خواهد بود از منابع طبیعی فراوان خود نهایت استفاده را ببرد. این کشور دارای دومین ذخایر بزرگ گاز طبیعی جهان و چهارمین ذخایر بزرگ اثباتشده نفت خام است و فروش این منابع بیش از 80 درصد از درآمد صادراتی آن را تشکیل میدهد.
ثالثاً، توافق هستهای همچنین یک پیروزی برای شبههنظامیان و گروههای تروریستی ایران خواهد بود. توافق سال 2015 اجازه داد تا میلیاردها دلار به خزانه نظام ایران سرازیر شود و بدین ترتیب بودجه مورد نیاز سپاه پاسداران برای تشدید ماجراجویی نظامی خود در منطقه فراهم شود. این شامل تامین مالی، تسلیح و حمایت از گروههای تروریستی و شبههنظامیان نیابتی آن در لبنان، عراق، سوریه و یمن بود. در پی توافق هستهای، مداخلات ایران در منطقه و تامین مالی گروههای شبههنظامی تشدید شد. ایران همچنین تحویل سلاحهای خود را به شبههنظامیان افزایش داد، زیرا تعداد موشکهای بالستیک مستقرشده توسط نیروهای نیابتی ایران به سطح بی سابقهای افزایش یافت.
اما زمانی که توافق هستهای در سال 2018 لغو شد، برخی از مقامات ایرانی علناً اعلام کردند که پول کافی برای پرداخت به فاطمیون در خارج از کشور ندارند. به عنوان مثال، «پرویز فتاح» -رئیس بنیاد مستضعفان- در گفتگو با شبکه دولتی افق اظهار داشت: «من در بنیاد تعاون سپاه بودم. حاج قاسم آمد و به من گفت که پولی برای پرداخت حقوق فاطمیون ندارد. گفت اینها برادران افغان ما هستند و از امثال ما کمک خواستند.»
در نهایت، با بازگشت به توافق هستهای، نظام مشروعیت جهانی را به دست میآورد و این امر پاسخگویی رهبران تهران را به خاطر رفتارهای بدخواهانه و فعالیتهای تروریستیشان دشوارتر میکند.
در پایان، توافق هستهای توسط مذاکره مجدد چندین مزیت مهم برای نظام ایران به همراه خواهد داشت و در عین حال امنیت منطقه را بیثبات میکند.