بهگزارش مرکزمطالعات سورین، نشریه فارن پالیسی در یادداشتی بهقلم «آنچال وورا» نوشت: اجلاس سالانه ناتو در سال جاری دارای خطرات ویژهای است.
درحالیکه مقامات آمریکای شمالی و اروپا در این هفته در ویلنیوس پایتخت لیتوانی گرد هم میآیند، سؤال اصلی این است که چه نوع اطمینانی میتوانند به اوکراین ارائه دهند که ممکن است درنهایت به اتحاد نظامی بپیوندد.
اینیک بحث پر جنبوجوش در پشتصحنه است و برخی از دیپلماتها استدلال میکنند که پذیرش اوکراین درحالیکه جنگ آن با روسیه ادامه دارد غیرممکن است.
آنها میگویند که پذیرش یک کشور عضو با سرزمینهای اشغالی برای سایرین در ناتو بسیار خطرناک خواهد بود.
تنها انتخاب قابلاعتماد موکول کردن بحث به پایان جنگ خواهد بود.
اما پاسخی به این نگرانیها اخیراً در قالب یک تشبیه تاریخی بهدستآمده است: آلمان غربی پس از جنگ درحالیکه این کشور هنوز تقسیمشده بود و با مسائل ارضی حلنشدهای مواجه بود، به عضویت ناتو پذیرفته شد، پس چرا اوکراین نمیتواند از این پیشینه پیروی کند؟
پیشینه آلمان غربی بیسروصدا توسط برخی از پایتختهای اروپایی پیش میرود و حتی در برخی محافل استراتژیک در اوکراین بهعنوان راهی برای خروج از مخمصه این کشور پذیرفته میشود.
«اولنا هالوشکا» یکی از اعضای هیئتمدیره مرکز اقدام ضد فساد مستقر در اوکراین، موضع اوکراین را تکرار کرد که این کشور باید برای پیوستن به ناتو در ویلنیوس دعوتنامه دریافت کند.
او گفت که اوکراین از زمان دعوت تا زمانی که به عضویت کامل درمیآید زمان کافی برای بازپسگیری کنترل بر قلمرو کامل خود خواهد داشت.
او گفت، اما اگر این امر محقق نشود، همانطور که بسیاری از تحلیلگران غربی گمان میکنند، آلمان غربی بهعنوان یک «سابقه خوب» از نحوه پیوستن کشورهای دارای سرزمینهای اشغالی همچنان به ناتو عمل میکند.
استفان مایستر، رئیس مرکز نظم و حکومت در اروپای شرقی، روسیه و آسیای میانه در شورای روابط خارجی آلمان، گفت که تلاش برای دفاع از یک سرزمین نامشخص، اتحاد را به درگیری مستقیم با روسیه میکشاند. (ماده 5 ناتو از همه کشورهای عضو میخواهد که از هر یک از آنها که موردحمله قرارگرفتهاند دفاع کنند.)
«مرزهای نامشخص، تا حدی تحت کنترل دشمن، تغییر خطوط مقدم چگونه میخواهید از چنین سرزمینی دفاع کنید؟ مایستر گفت که اینیک فاجعه برای ناتو خواهد بود. ما همچنین باید به فکر امنیت خود باشیم.»
«توماس کلاین بروکهوف» محقق در صندوق آلمانی مارشال آمریکا، فکر نمیکند که کل مسئله تقلید از الگوی الحاق آلمان غربی منطقی باشد.
او گفت که این موضوع از سوی کسانی مطرح میشود که خواهان عضویت اوکراین در ناتو هستند اما آلمان را یک شکاک میدانند.
او از برلین به فارن پالیسی گفت: «اینیک استدلال راحت است، اما به نظر من این مقایسه مفید نیست.»
این استدلال بر این فرض استوار است که وقتی چتر هستهای ناتو پایین بیاید، حتی در داخل یک کشور تقسیمشده، صلح بر ما حاکم خواهد شد.
اما این امر تنها زمانی که مرزهای موردتوافق وجود داشته باشد و درگیری مداوم وجود نداشته باشد کار میکند.
اگر اینطور نیست، شما پتانسیل انواع مشکلات ناشی از رویزیونیسم هر دو طرف را دارید. بهعنوانمثال، تعیین ماده 5 بر عهده ولادیمیر پوتین است که برخی از حرکات او کمتر یا بالاتر از این آستانه است.»