بهگزارش مرکز مطالعات سورین، اندیشکده کویینسی در یادداشت تازه خود بهقلم «جواد صالحی اصفهانی» نوشت: تیتر مقاله بلومبرگ در 25 آگوست این بود: «اقتصاد بیمار، تهران را مجبور به مذاکرات هستهای میکند.» این عنوان خلاصهای از نحوه فکر مخالفان احیای برجام است.
تلقی منتقدین تلاش دولت بایدن جهت یافتن راهحل دیپلماتیکی برای بحران جمهوری اسلامی مبتنی بر این استدلال ساده است که اقتصاد این کشور بیمار است و در نتیجه، واشنگتن باید منتظر یک ایران ضعیفتر بماند تا امتیازات بیشتری بگیرد.
این نوع تفکر بود که باعث شد دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا، در سال 2018 از برجام خارج شود و انتظار سقوط سریع اقتصاد ایران را داشته باشد و اینکه رهبران جمهوری اسلامی به میل یا اجبار تسلیم مطالبات آمریکا شوند تا تحریمها در ازای آن برداشته شوند.
اقتصاد ایران در سال گذشته 4.3 درصد رشد داشته و صندوق بینالمللی پول رشد سالانه حدود 3 درصدی را برای سال آینده پیشبینی کرده است.
تولید ناخالص داخلی غیرنفتی ایران بیشترین نیروی کار این کشور را تشکیل میدهد و از سال 2012 به این سو، سالانه 2.9 درصد رشد داشته است.
بنیاد دفاع از دموکراسیها، سازمانی است که بهعنوان حامی برجام یا راهحل صلحآمیزی برای بحران هستهای ایران شناخته نمیشود، اما یکی از کارشناسان این بنیاد رشد اقتصادی جمهوری اسلامی را «تحسینبرانگیز» توصیف میکرد.
بحث بر سر این است که آزادسازی داراییهای مسدود شده ایران به میزان تخمینی بیش از 100 میلیارد دلار است و میتواند رشد اقتصادی این کشور را تقویت کند، همانگونه که این کار را در سال 2016 انجام داد، یعنی همان زمانی که برجام برای مدت کوتاهی اجرا شد، اما نفعی به ایرانیهای معمولی نرساند.
این نوع نگرانیها میتوانست در مورد رفاه مردم عادی ایران قابل قبول باشد، اگر تحریمها برای آسیب رساندن به معیشت مردم این کشور و تحریک آنها به شورشهایی علیه رهبرانشان و تحت فشار قرار دادن آنها طراحی نشده بود.
ترامپ با شفافیت تمام لافزنی میکرد که کارزار فشار حداکثری وی نان روزمره ایرانیها را از آنها گرفته است.
این ادعا که منابع داده شده به دولت ایران، کمکی به مردم عادی نمیکند، با توجه به دادههای جدیدی رد میشود که از نظرسنجی درآمد و هزینه خانوارهای ایرانی تا پایان سال مالی 20 مارس 2022 به دست آمده بود. درآمد شخصی در سال گذشته بیش از سه برابر سریعتر از سرانه تولید ناخالص داخلی رشد داشته است.
بهتر است که دولت رئیسی در برابر فشار تندروها برای به تاخیر انداختن توافق تا زمستان به دلیل شرایط اروپا مقاومت کند و از رشد اقصادی سال گذشته بهعنوان دلیلی برای برخورد سرد با توافق موجود بر روی میز استفاده نکند.
کمبود منابع سرمایهگذاری، بحرانیترین عامل است. سرمایهگذاری ثابت ناخالص طی سه سال گذشته حدود 13 درصد از تولید ناخالص داخلی بوده که برای حفظ سرمایه موجود در سطح فعلی کافی نیست، چه رسد به ایجاد یک رشد قدرتمند. این میزان نسبت به دهه 1990 حدود 30 درصد و 25 درصد در اواخر 2011 کاهش داشته است.
بنابراین، واشنگتن باید متوجه باشد که ایران تحت تحریمها توانایی با ثبات کردن اقتصادش را دارد و از آن بهعنوان فرصتی برای دستیابی به یک توافق هستهای با دوام با دولت تحت سلطه محافظهکاران در این کشور استفاده کند.
در نهایت و بر خلاف چیزی که عموما تصور میشود، ایران مطمئن به توانایی خود برای مقاومت در برابر فشار حداکثری دلایل کمتری برای تضعیف مفاد توافق احیاشده برجام خواهد داشت، حتی با وجود اینکه موضع خصمانه خود را در قبال آمریکا حفظ میکند.