بهگزارش مرکز مطالعات سورین، خبرگزاری فاکس نیوز در یادداشت خود بهقلم «جیسون دی گرینبلات» نوشت: اروپا دههها قبل شرطبندی بدی را در مورد روسیه کرد. آن سیاست بهعنوان سیاست چرخش به سمت شرق شناخته میشود که به دنبال ایجاد روابط سیاسی و اقتصادی بین آلمان غربی آن زمان و اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی بود.
تصور آن زمان و حال حاضر بر این است که با وابسته کردن روسیه به تجارت با اروپا، این کشور درگیری با این قاره را بسیار پر خطر خواهد دید.
میتوان هفتهها در این مورد بحث کرد که آمریکا و اتحادیه اروپا چگونه میتوانستند در زمان حمله به اوکراین به نحوی بهتر، سریعتر و گستردهتر عمل کنند و آیا آنها به نحوی درست، به حق و مناسب عمل کردند یا نه.
آمریکا و اروپا به دقت در حال تنظیم نحوه واکنش به روسیه هستند و این نتیجه ترس یک جنگ هستهای محتمل با این کشور است.
حالا وقت این است که با توجه به درسی که از تهاجم به اوکراین گرفتهایم، برجام را مورد ارزیابی قرار دهیم. این برنامه عموما به نام توافق هستهای ایران شناخته میشود. آیا در مورد برجام باز هم ما مرتکب باخت در یک شرطبندی دیگر میشویم؟
گناه اصلی سیاست چرخش به شرق و سیاستهای بین اروپا و روسیه در آن زمان باعث شد تا مسکو بتواند یک ماشین جنگی مهم بسازد و برای میلیونها اوکراینی مرگ، ویرانی و رنج به ارمغان بیاورد. این درگیری تاثیر گستردهای را بر قاره اروپا و فراتر از آن داشته و اثرات آن در سالهای آینده بیشتر از این خواهد بود.
ایران نسخه خاص خود را از چشمانداز 2030 دارد که بر خلاف نسخههای امیدوارکننده متحدان ما در غرب آسیا نظیر عربستان، قطر، امارات و بحرین، نسخه ایران مناسب مقهور ساختن دیگران است.
مقامات اروپایی با ناامیدی از نجات دادن توافق ایران و بدون توجه به هزینههای ممکن، حاضر شدهاند تا برای خروج از بنبست فعلی در مذاکرات، در برابر این کشور سر تعظیم فرود آورند.
با این حال، ورود مجدد به برجام یا نسخهای از این دست چیزی جز «روگردانی از مسیر دیپلماسی» نخواهد بود.
برجام در سال 2015 منعقد شد و ما به ضربالاجل اولیه تعیینشده در توافق اولیه نزدیک میشویم. این ضربالاجلها بنابر گزارشهای اولیه تمدید نخواهند شد.
ضربالاجلهای خیلی کوتاه اولیه در بهترین حالت فقط یک توقف موقت در دستیابی ایران به سلاح هستهای هستند.
ایران هستهای یا تهدیدی از این نوع مطمئنا یک مسابقه تسلیحاتی را در غرب آسیا ایجاد خواهد کرد؛ منطقهای حساس و ناآرام که بیشتر نفت جهان از طریق آن توزیع میشود.
حکومت جمهوری اسلامی هوس سلطه بر کشورهای همسایهاش دارد و مایل است رنج، خسارت و نابودی عظیمی را به وجود بیاورد.
دولت ایران تهدید عظیم تسلیحات هستهای روسیه را نگاه میکند که چگونه میتواند از آن بر علیه هر کشوری استفاده کند که در سر راه مسکو ایستاده است.
به قول یوگی برا؛ نزدیک شدن به حکومت ایران تکرار مکررات است. معلوم شد که سیاست چرخش به شرق یک اشتباه بزرگ بود.
این اوج خودخواهی است که آمریکا و متحدین اروپایی ما از گذشته درس نگیرند و ما متواضعانه، از سر ترس و از روی سادهلوحی دوباره به برجام بازگردیم.
«روبرتو متسولا» -رییس پارلمان اروپا- گفت؛ یکی از دلایل کمک به اوکراین این است که کودکان آینده نگویند؛ «میشد اوکراین را نجات داد» و «میشد اروپا را نجات داد.»
اگر ما دوباره به برجام یا نسخه دیگری از آن وارد شویم، بیشک زمانی فراخواهد رسید که کودکان آمریکا، غرب آسیا و اروپا سوالهای ترسناک مشابه این خواهند پرسید و با ناباوری در شگفت خواهند بود که چگونه ما غرب آسیا و همچنین، بسیاری از کشورها را نجات ندادیم، آن هم موقعی که نشانههای بسیاری وجود داشت مبنی بر اینکه مماشات با حکومت جمهوری اسلامی منجر به فاجعهای عظیم میشود.