بهگزارش مرکز مطالعات سورین، نشریبه کامن اسپیس در یادداشت خود بهقلم «محمد ممدوف» نوشت: نگرانیهای جدی در مورد چالشهای امنیتی احتمالی ناشی از تنشهای مقابل باکو و تهران افزایش یافته است.
در حالی که آذربایجان حمایت ایران از گروههای نیابتی در داخل کشور را تهدیدی برای امنیت ملی خود میداند و تعمیق مشارکت ایران و ارمنستان را مضر جایگاه منطقهای خود میداند.
ایران نیز نگران پتانسیل نظامی رو به رشد آذربایجان در مشارکت با رقبای سرسخت خود، اسرائیل(رژیم صهیونیستی) است.
طی چند ماه گذشته، ایران با ترکیبی از ابزارهای مختلف تلاش کرده تا باعث مهار موضع آذربایجان و جلوگیری از نزدیک شدن آن به اسرائیل(رژیم صهیونیستی) شود.
این استراتژی که با نتایج متفاوتی در مورد برخی از کشورهای خلیجفارس انجام شد، بیشتر در مورد آذربایجان نتیجه معکوس داشت. در سال 2022، سرویسهای امنیتی آذربایجان دهها شخصیت شیعه طرفدار ایران را به جرم تلاشهای مخرب و بیثبات کردن کشور از داخل، دستگیر کردند.
آذربایجان برای جلوگیری از تقویت نظامی ایران نیز در نزدیکی مرزهای مشترک خود، تمرینات نظامی مشترکی را با ترکیه انجام داد و دامنه همکاریهای سیاسی-نظامی خود با اسرائیل(رژیم صهیونیستی) را افزایش داد.
در ماه ژانویه 2023، آذربایجان پس از حمله تروریستی به سفارتش در ایران، سفارت خود را بست و بلافاصله سفارت خود را در اسرائیل با حضور وزرای خارجه دو کشور افتتاح کرد.
تهران نیز برای آرام کردن این تنشها اخیراً لفاظیهای تهاجمی خود در قبال آذربایجان را کاهش داده و خود را آماده حل مشکلات از طریق مذاکره نشان میدهد.
پس از انبوه تماسهای تلفنی بین وزرای امور خارجه در دو ماه گذشته، امیر عبداللهیان وزیر امور خارجه ایران در پنجم جولای برای شرکت در اجلاس وزیران جنبش عدم تعهد به باکو سفر کرد و در آنجا بر تعهد قاطع ایران برای حل سوء تفاهمهای متقابل با آذربایجان تأکید کرد.
برای آذربایجان، روابط مثبت با ایران به این معنی است که میتواند تمرکز خود را بر مذاکرات صلح جاری با ارمنستان و چالشهای فوری بیشتر ناشی از مشارکت روسیه تثبیت کند.
قرار دادن روابط عملگرایانه میتواند به هر دو کشور کمک کند تا از فرصتهای استراتژیک ارائهشده توسط واقعیتهای ژئوپلیتیک جدید در منطقه، بهتر استفاده کنند.
با چرخش مسکو به بازارهای جایگزین برای جبران انزوای اقتصادی خود از غرب، آذربایجان و ایران بهعنوان بازیگران محوری برای مسیرهای حمل و نقل شمال-جنوب و روسیه-هند ظاهر شدند.
پیوندهای ارتباطی رو به رشد نه تنها میتواند سود اقتصادی را از نظر هزینههای ترانزیت و ادغام در زنجیرههای عرضه منطقهای به همراه داشته باشد، بلکه وابستگیهای اقتصادی متقابلی را ایجاد میکند که میتواند شکافهای گسترده روابط آذربایجان و ایران را پر کند.
باکو و تهران در یک قرارداد سوآپ گاز سهجانبه که ترانزیت گاز ترکمنستان به آذربایجان را پیشبینی میکند، همکاری میکنند و ایران ظرفیت ترانزیت گاز خود را افزایش میدهد و به آذربایجان کمک میکند تا تقاضای داخلی رو به رشد خود و تعهدات صادراتی گاز به اروپا را برآورده کند.
جزئیات قابلتوجه گرم شدن اخیر روابط آذربایجان و ایران، این است که این دوستیها و آشتیها در پی تغییر چشمانداز ژئوپلیتیکی غربآسیا است، با افزایش چندقطبی شدن و پیامدهای جدی سیاست همسایگی دولت رئیسی، مسئله روابط دوستانه دو کشور نیز مهمتر میشود.
عادیسازی روابط با عربستان، امارات، کویت و احتمالاً بحرین و مصر نیز میتواند موهبتی برای موقعیت منطقهای تهران باشد که انتظار میرود سردردهای اقتصادی ایران را کاهش دهد.
اعتقاد بر این است که این گشایش روابط خارجی، فضای مانور ایران را گستردهتر میکند و جای پای آن را در برابر اسرائیل و آمریکا در امور منطقهای محکمتر میکند.
باید دید که آیا این اقدام عادیسازی تأثیر مثبت پایداری بر روابط آذربایجان و ایران خواهد داشت یا نه. رویکرد دولت رئیسی به روابط با کشورهای همسایه تاکنون عمدتاً موقعیتی بوده است و ایجاد چارچوبهای چندجانبه پایدار برای نهادینهسازی همکاریهای بینالمللی وجود نداشته است.
تهران و باکو تاکنون نتوانستهاند سازوکار مشارکتی پایداری ایجاد کنند که بتواند به مقابله با عدم اطمینان و بیاعتمادی در روابط دوجانبه یکدیگر کمک کنند. همکاریهای اقتصادی رو به رشد میتواند جزء ضروری روابط دوستانه آنان باشد.
مسئله اصلی این است که تثبیت قدرت تندروها در ایران نوید خوبی برای روابط این کشور با باکو نیست. نقش سپاه در سیاست خارجی ایران ممکن است اختلافات ایدئولوژیک را در کانون توجه قرار دهد و دامنه آن را به روابط خارجی با این کشور گسترش دهد.
آذربایجان علاقهای به تعظیم در برابر فشار ایران جهت محدود کردن مشارکت خود با اسرائیل(رژیم صهیونیستی) ندارد و در عوض گسترش روابط در حوزههای مختلف را خواستار است.
اگر کشورهای حاشیه خلیجفارس عمدتاً به دلیل شکست آمریکا بهعنوان ضامن امنیت در منطقه، تعامل با ایران را انتخاب کردند، آذربایجان در اسرائیل شریک قابل اعتمادی برای خنثی کردن چالشهای منطقهای میبیند.
در نهایت، نگاه ایران به آذربایجان، در شرایط فعلی هیچ نشانهای از تغییر را نشان نمیدهد. از آنجایی که پوتین، اوکراین را بهعنوان کشوری میبیند که عمدتاً منافع سیاست خارجی خود را با روسیه همسو میکند.
ایران انتظار دارد آذربایجان نیز از شراکتهایی که منافع منطقهای ایران را به چالش میکشد اجتناب کند و در نتیجه آن را انجام ندهد. رهبران ایران اغلب ادعا میکنند که منافع آذربایجان، منافع ایران است.
اما به نظر میرسد باکو بر تمایل خود برای ادامه سیاست خارجی مستقل بدون توجه به فشارهای ایران، مصمم است و قطعاً دو کشور را باوجود پتانسیل گسترده برای مشارکت و روابط همسایگی در مارپیچ خطرناکی قرار خواهد داد