بهگزارش مرکز مطالعات سورین، «گرگ پریدی» مطلبی در روزنامه نشنال اینترست منتشر کرده که در آن آمده است: درحالیکه جو بایدن در اوایل ماه جولای در مصاحبهای با سیانان ایده عادیسازی روابط عربستان و اسرائیل(رژیم صهیونیستی) را «خیلی بعید» خواند.
دولت او بهطورجدی با عربستانیها درباره مجموعه مشوقهای ارائهشده توسط آمریکا بحث میکند که آنها را بهعنوان تعهد برای یک توافق احتمالی میخواهند.
همانطور که گزارشهای مطبوعاتی در ماه مارس نشان دادند، درخواستهای اولیه ریاض، تعهدات امنیتی رسمی از سوی آمریکا، مشارکت آمریکا -عربستان برای توسعه انرژی هستهای غیرنظامی و امکان دسترسی به فروش تسلیحات بدون بررسی کنگره است.
تصور تعهدات امنیتی آمریکا در قالب یک معاهده تصویبشده توسط سنا دشوار است، اما کنگره آمریکا از هدف ارتقای یکپارچگی امنیتی منطقهای بین آمریکا، اسرائیل(رژیم صهیونیستی) و ارتشهای شریک عرب، حمایتهای زیادی کرده است.
به خصوص در مورد توسعه پدافند هوایی و موشکی مشترک منطقهای. درحالیکه «علی شیهابی» مفسر بانفوذ عربستانی بهصراحت این استدلال را مطرح نمیکند که این امر باعث کاهش نفوذ چین در پادشاهی بهصورت نسبی میشود.
بااینحال، از دیدگاه آمریکا استدلال شیهابی پوچ است. ارائه تعهدات امنیتی (حتی اگر کمتر از یک معاهده باشد) امتیاز بزرگی است که میتواند دستهای ما را در یک بحران آینده ببندد و دلایل زیادی وجود دارد که شک کنیم که مزایای فزاینده زیادی برای آمریکا دارد.
اول، تغییر رو به رشد سیاستگذاران عربستانی به شرق و چین، ساختاری و اقتصادی است.
چین اکنون شریک تجاری بزرگ عربستان است. درحالیکه نفت هنوز معاوضهپذیر است، نیاز آمریکا به واردات از منطقه خلیجفارس به دلیل افزایش عرضه از سوی تولیدکنندگان داخلی و سایر کشورهای نیمکره غربی تا حد زیادی کاهش یافته است.
شکایتهای مکرر عربستانیها و اماراتیها در سالهای پس از روی کار آمدن بایدن مبنی بر «خروج» آمریکا از غربآسیا، توسط حقایق رد میشود.
آمریکا هنوز حضور دریایی قوی خود را در خلیجفارس حفظ کرده و داراییهای هوایی قابلتوجهی در منطقه به همراه تجهیزات از پیش تعیینشده برای نیروهای زمینی دارد.
این امر بهوضوح کاهش عمدهای نسبت به سطوح مشاهدهشده در دوران پس از حادثه 11 سپتامبر است.
بااینحال، مسائل گفتهشده با سطوح مشاهدهشده در دهه 1990 پس از اولین جنگ خلیجفارس در سال 1991 مقایسه میشود و بسیار بالاتر از سطح داراییهای ستاد فرماندهی مرکزی آمریکا (سنتکام) درصحنهی نبرد است که در دهه 1980 غالب بود.
آمریکا از زمین بازی منطقه خارج نمیشود، بلکه به سطح عادیتر بازمیگردد. بااینحال، چیزی که متفاوت است،
چالشی است که آمریکا با آن مواجه است ازجمله رشد چین در خارج از منطقه که استدلالی برای عدم اجازه دادن به تعهدات در غربآسیا برای محدود کردن منابع نظامی بیشتر آمریکا است.
حتی بدون تعهد امنیتی، آمریکا میتواند و باید برای کمک به عربستان و دیگر کشورهای عربی خلیجفارس در برابر تهدید اصلی که با آن مواجه هستند که زرادخانه رو به رشد بمبهای هدایتشونده (PGMs) دقیق ایران است،.
پهپادهای انتحاری و موشکهای بالستیک بسیار دقیق که گاهی با نیروهای نیابتی مانند حوثیها در یمن به اشتراک گذاشته شده است، اقداماتی انجام دهد.
اسرائیل(رژیم صهیونیستی) در این زمینه پیشرو در فناوری است و آمریکا باید همکاری را تا حد امکان تسهیل کند.