بهگزارش مرکز مطالعات سورین، وبگاه ریل کلیرورلد در مطلب خود بهقلم «متیو رونی» نوشت: جهانی شدن(گلوبالیزیشن)، همانطور که دولت طی 70 سال گذشته ترویج کرده، منجر به کاهش فقر و زوال درگیریهای بین دولتی در تاریخ بشر شده است.
آزادی رشد یافته و شکوفا شده است: بازار کالاها و خدمات کمتر تحت تأثیر مداخلات دولت قرار دارند و افراد بیشتری میتوانند خودشان تصمیم بگیرند که چه چیزی بخرند و کجا سفر، زندگی و کار کنند.
اما بسیاری از مردم در سراسر جهان استدلال میکنند که جهانی شدن به امنیت و رفاه ما آسیب زده است.
جهانی شدن با تشویق ارتباطات، همکاری و رقابت باعث ایجاد ثروت میشود و امنیت را افزایش میدهد، زیرا همکاری خطر درگیری غیرضروری را محدود می¬کند. جدا شدن از زنجیره¬های عرضه جهانی هزینه تولید همه چیز را افزایش میدهد، تورم را بیشتر می¬کند، در حالی که محدود کردن تجارت از آزادی انتخاب مصرفکننده می¬کاهد و امنیت جهان را کاهش میدهد.
متأسفانه، رویدادهای اخیر باعث تقویت صداهای فزاینده در دولت و سراسر جهان شده است که استدلال میکنند ما باید جهانیسازی کنیم، زنجیره¬های تامین بین¬المللی را از بین ببریم، تجارت جهانی را کاهش دهیم و مهاجرت را محدود کنیم.
درست است که همه در دولت یا سایر نقاط دنیا از جهانی شدن نیم قرن گذشته سود نبردهاند، اما ما نباید در داخل مرزهای خود عقب¬نشینی کنیم.
بسیاری از کشورها از شرکتهای دولتی یا تحت حمایت برای رقابت استفاده میکنند که این امر به ضرر شرکتهای خصوصی است. بسیاری نیز در بازار دخالت می¬کنند تا توانایی شرکتهای خارجی برای رقابت را محدود سازند و از ترفندهای نظارتی برای جلوگیری از فروش محصولات خارجی استفاده میکنند. هر دوی این تاکتیک¬ها تعهدات دوجانبه یا در چارچوب سازمان تجارت جهانی را نقض مینماید.
دولت در این زمینه کامل نیست. بنابراین، تشدید رویه¬های انضباطی سازمان تجارت جهانی در خدمت منافع آمریکا خواهد بود. نباید در محدود کردن دسترسی به بازار خود برای رسیدگی به سوءاستفادههای دوجانبه تردید کنیم.
به طور مشابه، بسیاری از کشورهای کمتر توسعهیافته، از دستمزدهای پایین و استانداردهای زیستمحیطی ضعیف برای کاهش هزینه¬های تولید به منظور جذب سرمایهگذاری و ارتقای صادرات خود استفاده میکنند. این رقابت ناعادلانه باعث از دست رفتن شغل بسیاری از کارگران آمریکایی شده و به کاهش در بخشهای فولاد، کشتیسازی و نساجی دولت کمک کرده است.
در نهایت، دولت رویکردی غیرمستقیم در قبال نابسامانی¬های داخلی ناشی از جهانی شدن اتخاذ کرده است و به طور کلی اجازه میدهد که تراشهها در زمانی که صنایع داخلی تحت فشار رقابت خارجی قرار میگیرند، سقوط کنند.
در مواردی که رقابت عاری از یارانه یا تحریفات دیگر است، بهتر است که اجازه دهیم امور به جریان خود ادامه دهند. اما زمانی که یک بازیگر آمریکایی با یک رقیب خارجی مورد حمایت دولت مشغول نبردی ناعادلانه است، یک سیاست فعال¬تر، نتیجه بهتری برای جامعه آمریکا به همراه خواهد داشت.
تغییرات اقلیمی و زمینساختی ژئوپلیتیکی مانند رونشیسم (انتقام¬گرایی) روسی و تقاضای چین برای جایگاه بهتر، از دیگر جنبههای منفی جهانی شدن است. از آنجایی که این روند طی 10 سال گذشته افزایش یافته است، بسیاری از مردم و جوامع نتوانستهاند خود را با صنعت سریع و جابجایی شغلی که در پی آن به وجود آمده، وفق دهند. بسیاری از افراد احساس میکنند نه تنها عقب ماندهاند، بلکه به آنها خیانت شده و خشم آنها رهبران بسیاری را در دولت و اروپا وادار میکند تا خواستار بازگرداندن تولید به خانه و توقف مهاجرت به هر قیمتی شوند.
اینها تحولات بالقوه خطرناکی محسوب میشوند. محدود کردن تجارت و استفاده از مالیات، تعرفه و یارانه برای دستکاری بازار، کالاها و خدمات را گرانتر و رقابتی¬تر می¬کند. خروج از مکانیسمهای امنیتی مانند ناتو منجر به درگیری بیشتر خواهد شد.
تصور یک استراتژی سیاستی که بازارها را باز نگه میدارد و در عین حال، سایر سوءاستفادههای سیستم جهانی را منضبط میکند، آسان است. توسعه، تأمین مالی و اجرای چنین استراتژی، رهبری و بینش را در تمام سطوح سیاسی ما می¬طلبد.