به گزارش مرکز مطالعات سورین، بنیاد دفاع از دموکراسی در یادداشت خود بهقلم «مارک دوبوویتز» و «بردلی باومن» نوشت: مذاکرات هستهای ایران در وین به مرحله بسیار مهمی رسیده است. جو بایدن از نظر بسیاری از آمریکاییها رهبری ضعیف بوده و مشتاق پیروز شدن سیاست خود است. تهران با مشاهده ضعف بایدن امید دارد تا واشنگتن را به پذیرش توافقی بد قانع کند که اگر فرد قدرتمندی در دفتر بیضی کاخ سفید میبود، حاضر به قبول آن نمیشد.
اعتقاد آمریکاییها به ضعف رئیسجمهور میتواند منجر به دستپاچگی یا شادی طرفهایی شود که بر انتخابات آینده تمرکز دارند. اما باور داشتن دشمنان خارجی به ضعف وی، میتواند پیامدهای وخیمی داشته باشد. متاسفانه این حرکت در مذاکرات هستهای دولت در وین کاملا نمایان است. باید قدرتمند بود تا بتوان توافق بدی را رد کرد یا توافقی را به دست آورد که ارزش حمایت دو حزبی داشته باشد. متاسفانه، به نظر میرسد بایدن توان انجام هیچ کدام از این دو را ندارد.
در واقع، ممکن است دولت بایدن درآستانه قبول توافقی با جمهوری اسلامی باشد که قربانیان آمریکایی تروریسم ایران را به حال خود رها کرده و حکومتی را تقویت میکند که باعث و بانی قتلهای دستهجمعی است و مسیر صبورانهای را برای رسیدن به توانمندی تسلیحات هستهای در اختیار آن میگذارد.
البته کاخ سفید هر حرفی را در مورد ضعف بایدن رد میکند، اما نظرسنجیها واقعیت را نشان میدهند. طبق آمار ارائه شده از نظرسنجی موسسه گالوپ که در 25 ژانویه منتشر شد، 37 درصد از آمریکاییها معتقدند جو بایدن «رهبری قدرتمند و قاطع است». فقط 38 درصد از پاسخدهندگان معتقد بودند که بایدن میتواند دولت را به نحو موثری مدیریت کند.
به راحتی میتوان در زمینه سیاست داخلی دریافت که چرا بسیاری از آمریکاییها بایدن را یک رهبر قوی و موثر نمیدانند. برای مثال، بایدن بارها به تجربه چندین دهه حضورش در مجلس سنای آمریکا، روابطش در این نهاد و آشنایی با نحوه عملکرد کنگره بالیده است. با این حال، او حتی نتوانسته دو سناتور مردد در حزب خود را متقاعد کند تا از اولویتهایش در قانونگذاری حمایت کنند.
متاسفانه، مشکلات بایدن محدود به سیاست داخلی نمیشود. وی در مورد افغانستان به هشدارهای فرماندهان نظامی و جامعه اطلاعاتی آمریکا توجهی نکرد و دموکراسی را در آنجا رها نمود تا به دست طالبان زنستیز و قاتل غارت شود. او با خودخواهی از آنجا خارج شد و به شرایط موجود و درخواستها برای تجدیدنظر در شیوه عمل توجهی نکرد.
تصمیم ضعیف بایدن در مورد افغانستان که به نحوی فاجعهبار اجرا شد به وضوح بر پایتختهای دشمنان تاثیر گذاشته است. سرلشکر حسین سلامی، فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، یک ماه بعد از خروج آمریکا از افغانستان گفت که «آمریکای امروز دیگر آن آمریکای 10، 20 یا 30 سال گذشته نیست.»
سرلشکر سلامی و همتایانش با خشنودی از رویکرد بایدن نسبت به حوثیها، نیروی نیابتی تروریستی تهران در یمن، حرف میزنند. دولت بایدن کمتر از یک ماه بعد از سر کار آمدن و بیتوجه به فعالیتهای مداوم تروریستی حوثیها، این گروه را از فهرست سازمانهای تروریستی خارجی دولت آمریکا خارج کرد. البته حوثیها به راحتی به جنایات خود ادامه داده و بمباران غیرنظامیان در عربستان را چندبرابر کردند.
حوثیها ماه گذشته موشکهای بالستیک را به پایگاهی در امارات شلیک کردند که میدانستند میزبان نیروهای نظامی آمریکاست و با این کار، جنگ داخلی یمن را گسترش دادند.
بایدن چه گامهای ملموسی برای انتقامجویی از اماراتیهای یا حامیان ایرانیشان برداشت؟ ما که چیزی جز بیانیههای شدیداللحن از سوی واشنگتن ندیدیم.
این الگو از ضعف کاخ سفید توضیح میدهد که چرا حکومت افراطی ایران مذاکرات وین را فرصتی برای خود میداند.
یک توافق قدرتمند مورد حمایت دو حزبی، توافقی است که بنابر آن، واشنگتن ممنوعیت دائمی را بر برنامه هستهای ایران وضع نموده و این ممنوعیت را با بازرسیهای سرزده از حکومت تقویت میکند تا مطمئن شود که به توافق پایبند است. چنین توافقی به موشکهای بالستیکی رسیدگی میکند که ایران میخواهد احتمالا از آنها برای پرتاب تسلیحات هستهای استفاده کند و هیچ یک از تحریمهای مرتبط با تروریسم را لغو نمیکند، مگر این که ایران واقعا به حمایت از تروریسم پایان دهد.
به توافق نرسیدن بهتر از توافق بد است. متاسفانه، به نظر نمیرسد که بایدن تشخیص داده باشد این توافقی بد است. بایدن دچار اشتباه شده است.