loader image

جستجو

The best way for the Pentagon to compete with China

ناینتین فورتی فایو:
بهترین راه برای پنتاگون جهت رقابت با چین

مرکز مطالعات سورین

چکیده

وبگاه «ناینتین فورتی فایو» در مطلب تازه خود به بررسی موضوع بهترین راه برای پنتاگون جهت رقابت با چین پرداخت.

فهرست مطالب

به‌گزارش مرکز مطالعات سورین، وبگاه ناینتین فورتی فایو در مطلب تازه خود به‌قلم «جیمز هلمز» نوشت: ماه گذشته، رئیس ستاد مشترک دستوری با عنوان مفهوم مشترک برای رقابت منتشر کرد که هدف آن تعریف رقابت استراتژیک و توضیح چگونگی انجام نیروهای مسلح آمریکا در این زمینه بود؛

اما از آنجایی که تدوین‌کنندگان این مفهوم آن را به‌عنوان «ادعای دشمن» تعریف می‌کنند، قضاوت در مورد اینکه فرماندهان و اربابان سیاسی‌شان چگونه آن را در مکان‌ها و زمان‌های خاص به اجرا در خواهند آورد، دشوار است.

احتمالاً خانواده‌ای از اسناد متناسب با رقبا و تئاترهای خاص دنبال خواهند شد.

مفهوم مشترک برای رقابت به خودی خود جنبه انتزاعی و مبهم دارد. اگر استراتژی از بافت جغرافیایی، سیاسی و اجتماعی خود خارج شود، دستاورد چندانی نخواهد داشت و البته حریف هم هست.

این یک رقیب زنده، متفکر و پرشور با علایق، روش‌ها و میل به پیروزی است. رقابت، برخورد نیروهای زنده است.

درکنار این مقدمات، خوبی‌های زیادی در اینجا وجود دارد. به نظر می‌رسد رقابت استراتژیک یک جانور کنجکاو است.

رقبا برای ریسک‌های بالا بازی می‌کنند. گاهی اوقات یک رقیب حتی امیدوار است که باعث سقوط حریف خود شود، به این معنی که اهدافی را که استراتژیست‌ها «نامحدود» می‌نامند سرگرم می‌کند.

با این حال، در بیشتر موارد، به نظر می‌رسد رقبا جلوگیری از جنگ داغ بین خود را هدف اصلی می‌دانند؛ بنابراین آن‌ها رقابت را زیر آستانه درگیری مسلحانه نگه می‌دارند و آگاهانه ابزارهایی را که برای مبارزه برای مزیت استراتژیک به کار می‌برند محدود می‌کنند. این استراتژی جنگی بدون جنگ است.

سرپوش گذاشتن بر وسایلی که برای رقابت در نظر گرفته شده است به معنای رضایت دادن به یک مبارزه طولانی است. مفهوم مشترک رقابت صریحاً اذعان می‌کند که تغییر تعادل رقابتی با آنتاگونیست‌های اصلی پانزده تا بیست سال طول می‌کشد.

این در مورد رقابت استراتژیک آمریکا و چین دوچندان صادق است. به هر حال آمریکا از پشت در مقابل چین کمونیست بازی می‌کند.

چین در دهه 1990 تصمیم گرفت تا خود را به قدرت مسلط آسیا تبدیل کند، زمانی که آمریکا در پی جنگ سرد تا حدی خلع سلاح می‌کرد و آمریکایی‌ها به یکدیگر می‌گفتند ژئوپلیتیک دیگر وجود ندارد. پکن اولین حرکت در این رقابت بود. واشنگتن دیر وارد شده است.

دریاسالار «جی سی ویلی» آگاهانه سر تکان می‌داد. به قول او هیچ کارزار «متوالی» در زمان صلح وجود ندارد که قدم به قدم به‌سوی پیروزی قاطع غوغا کند.

رقابت استراتژیک چیزی است که ویلی آن را حالت «انباشته» تعامل بین‌المللی می‌نامد. این یک حالت پراکنده رقابت است که در آن دشمنان دائماً اقدامات فردی را انجام می‌دهند که ممکن است در زمان یا مکان به هم مرتبط نباشند، به این امید که مزیت رقابتی جمع‌آوری کنند.

رقبا تلاش می‌کنند تا خود را در خانه قوی کنند و دیگران را به هدف خود جلب کنند، در حالی که رقیب خود را ضعیف می‌کنند و اتحادهایش را سست می‌کنند.

تعهدات انباشته مشخصاً طولانی هستند، به‌ندرت نتایج قاطع یا واضحی را به همراه دارند و بنابراین اغلب ناامید‌کننده هستند.

رقابت استراتژیک به یک معنا جنگ مجازی است. شرکت‌کننده‌ای که حریف و اشخاص ثالث خود را متقاعد می‌کند که پیروز خواهد شد، باید در رقابت در زمان صلح «برنده» شود.

بالاخره مردم عاشق یک برنده هستند؛ اما از آنجایی که هیچ نبرد یا درگیری در زمان صلح وجود ندارد، ممکن است برای یک بازنده تصور شود که در طول زمان، در جنگ برای ادراک، شانس خود را برای بهتر شدن تغییر دهد.

مفهوم مشترک برای رقابت ارزش وقت شما را دارد، اما یک سؤال بزرگ را باز می‌گذارد و از برخی جهات زیر پا می‌گذارد.

سؤال باز این است: تهیه کنندگان این مفهوم مکرراً به خوانندگان یادآوری می‌کنند که پنتاگون معمولاً به جای آژانس «حمایت‌کننده» در رقابت استراتژیک آمریکا، «حمایت‌کننده» خواهد بود.

یکی از جنبه‌های ضعیف این مفهوم می‌تواند حیاتی باشد. این دستورالعمل قول داده است که ذهن رقابتی را گسترش دهد و این ضروری است؛

اما همان‌طور که مشخص است، گسترش ذهنیت رقابتی به‌عنوان ارزیابی استراتژیک محیط رقابتی تلقی می‌شود؛ به عبارت دیگر، این به معنای درک محیطی است که رقابت در آن برگزار می‌شود. گسترش دیدگاه ما در فضای رقابتی ضروری است اما کافی نیست.

ارزیابی استراتژیک نسبتاً عقیم و بوروکراتیک به نظر می‌رسد. مقامات باید فراتر از آن رفته و فرهنگ رقابتی را در نیروهای مسلح القا کنند.

همه چیز در پایین دست فرهنگ نهفته است. آن را درست بگيريد و بقيه دنبال خواهند شد. هر سرباز، ملوان، هوانورد و تفنگدار دریایی یکی از ابزارهای سیاست خارجی آمریکا است، به‌ویژه در یک تلاش انباشته مانند رقابت استراتژیک.

بنابراین، گسترش ذهنیت رقابتی چیزی بیش از دانش است. این در مورد انگیزه و عزم و در نتیجه در مورد نگرش است. کارل فون کلاوزویتز اعلام می‌کند که یک رهبر نظامی عالی دارای «چشم درونی» است که می‌تواند در مه رقابت انسانی نگاه کند و تشخیص دهد که چه باید بکند و «آتش درونی» برای الهام بخشیدن به دیگران برای دیدن یک عملیات رزمی تا پایان آن.