بهگزارش مرکز مطالعات سورین، شبکه خبری سیانان در یادداشت تازه خود بهقلم «آدام پوراحمدی» نوشت: مذاکرات با میانجیگری اتحادیه اروپا و در دوحه، پایتخت قطر، برگزار شد.
با توجه به اینکه تنشها حول برنامه هستهای ایران افزایش مییابد، این مذاکرات آخرین امید هر دو طرف برای دستیابی به توافق بود.
«علی باقری کنی» -معاون وزیر خارجه و مذاکرهکننده ارشد هستهای ایران- روز یکشنبه گفت که زمان و مکان دور بعدی مذاکرات در حال نهایی شدن است.
اما از آنجایی که مذاکرات از رمق افتاده، ایران به مقدار اورانیوم غنیشده لازم برای ساخت بمب هستهای نزدیکتر میشود و همکاری با ناظران هستهای سازمان ملل را کاهش میدهد؛ این احتمال افزایش یافته که دشمنانش برای ممانعت از ظرفیتهای هستهای آن متوسل به گزینه نظامی شوند.
یک چیز مشخص است: متغیر «نه توافق، نه بحران» پایدار نیست. با توجه اینکه اصطکاک بسیار زیادی بین ایران، آمریکا و متحدان منطقهای آنها وجود دارد، فضا برای تشدید تنش بین آنها چه به صورت عمدی و چه غیر عمدی مهیاست و شاید اوضاع را از کنترل خارج کند.
شکست این دور از مذاکرات میتواند دیپلماسی با ایران را برای دورهای به یک جسد متحرک تبدیل کند.
احتمالا هر دو طرف به خانه باز خواهند گشت و تنشهای متقابل را تشدید میکنند، به این امید که اول طرف مقابل کوتاه بیاید. اما شوق و ذوق دولت بایدن به توافق با نزدیک شدن به انتخابات میاندورهای کنگره کاهش مییابد. مشکل اینجاست که دموکراتها در ماه نوامبر کنترل خود را بر کنگره از دست خواهند داد که به نوبه خود باعث میشود تعامل ایران با دولت از کار افتادهای کاهش بیابد که دیگر کنترلی بر کنگره ندارد.
ایرانیها احتمالا تصمیم خواهند گرفت که توافق را تا انتخابات بعدی ریاستجمهوری آمریکا در سال 2024 به تعویق بیندازند، در حالی که اهرمهای فشارشان دست نخورده باقی بماند، اما خود ایرانیها هم انتخابات ریاستجمهوری در سال 2025 دارند که باید منتظر نتیجه آن هم بود.
به این ترتیب، گزینههای موجود بین یک توافق در حال حاضر یا 6 ماه آینده نیست، بلکه بین یک توافق در حال حاضر یا 6 سال آینده است.
وضعیت موجود با توجه به نزدیک شدن ایران به سلاح هستهای پایدار نیست. اسرائیل(رژیم صهیونیستی) احتمالا آمریکا را تشویق میکند تا برای به عقب انداختن برنامه هستهای ایران دست به اقدام نظامی بزند که میتواند بالقوه منجر به آتشافروزی گستردهای در منطقه شود.
«انریکه مورا» -مذاکرهکننده ارشد اتحادیه اروپا- طی چند هفته گذشته پیامهایی را بین تهران و واشنگتن و برای یافتن یک فرمول قابل قبول برای دو طرف رد و بدل کرده، اما معلوم شد که دیپلماسی از راه دور کند و ناکارآمد است.
هر دو طرف با توجه به افزایش نگرانیها در غرب و اسرائیل(رژیم صهیونیستی) بابت برنامه هستهای ایران و بدتر شدن وضعیت اقتصادی جمهوری اسلامی به دلیل تحریمها، انگیزهای برای بازگشت به میز مذاکره داشتند.
انجام مذاکرات در یکی از کشورهای خلیجفارس از دو جهت اهمیت دارد.
نخست، این امر نشان میدهد که بستر منطقهای تا چه حد نسبت به زمان نهایی شدن توافق هستهای در سال 2015 تغییر کرده است.
هیچ کشوری به جز عمان در آن زمان چندان اشتیاقی به آن توافق نداشت. حالا، اکثر کشورهای خلیجفارس ارزش تنشزایی یک توافق را فهمیدهاند.
البته جنگ اوکراین همه چیز را تحتالشعاع قرار داده است. از یک سو، فوریت مذاکرات هستهای را کاهش داده و توجه سیاستگذاران غرب به سمت این جنگ منحرف شده است. از سوی دیگر، بازگشت ایران به بازارهای انرژی برای غرب ارزشمندتر شده است.