بهگزارش مرکز مطالعات سورین، نشریه هیل در مطلب تازه خود بهقلم «اریک مندل» نوشت: در روزهای پر هیاهوی سال 2020، زمانی که توافق آبراهام به نظر میرسید طلوع جدیدی را برای غربآسیا و بین اسرائیل(رژیم صهیونیستی) و چهار کشور عربی نوید میداد.
کارشناسان برای حدس زدن کشور بعدی که قرار است آن را امضا کند، رقابت میکردند.
متأسفانه، این تصور که آمریکا در حال خروج از منطقه است، با خروج پرزیدنت بایدن از افغانستان و عدم پاسخگویی پرزیدنت ترامپ در مورد حمله ایران به تأسیسات نفتی عربستان، منعکس شد و پیامی دلخراش را به کشورهای حاشیه خلیجفارس مبنی بر اینکه آمریکا متحد قابل اعتمادی نیست، ارسال کرد و این مسئله احتمال پیوستن سایر کشورهای خلیجفارس به توافقات آبراهام را کاهش داد.
مسیر باز کردن روابط با اسرائیل(رژیم صهیونیستی) برای هر ملت عرب متفاوت خواهد بود؛ اما آنچه در همه رویکردها مشترک است، این است که عادیسازی از نظر اقتصادی به نفع کشورهای عربی خواهد بود، اما پیشنیاز اینگونه روابط در منطقه، احترام و اعتماد متقابل است، چیزی که سعودیها قائلند برای بهبود روابطشان با آمریکا لازم دارند.
خروج آمریکا از منطقه و محدوده کشورهای عرب، صفآرایی علیه ایران را تضعیف کرد و از نظر تئوری، آنها دوست داشتند که با قدرت منطقه، اسرائیل همسو باشند، اما به شرطی که آمریکا بخشی از این نقشه باشد.
این تصور که هیچ تهدید نظامی معتبری از سوی آمریکا وجود ندارد، تمایل کشورهای خلیجفارس را برای همسویی با اسرائیل(رژیم صهیونیستی) علیه ایرانیان تضعیف کرده است.
از این رو نزدیکی ایران و عربستان با میانجیگری چین بهتر است، با اینکه سعودیها میدانند که این راهحل دائمی برای اختلافات لاینحل آنها با ایران نیست.
شاید پتانسیل پشیرفت اقتصادی باعث عادیسازی بین اسرائیل(رژیم صهیونیستی) و همسایگان خلیجفارس شود.
برای عمان و سعودیها، ترتیبات مالی سهجانبه شامل اسرائیل(رژیم صهیونیستی) و تشکیلات خودگردان در پروژههایی که با آب یا کشاورزی سروکار دارند.
بهترین پتانسیل را برای موفقیت ارائه میدهند؛ اما راه اصلی، توافقات اقتصادی جدید اسرائیل(رژیم صهیونیستی) و اعراب، تحت رهبری آمریکا است .
برای اینکه ملتهای عرب بتوانند چهره خود را حفظ کنند، ممکن است نیاز داشته باشند که خارج از چتر توافقنامه آبراهام عمل کنند و هنگامی که ثبات افزایش یابد، منافع سیاست خارجی آمریکا در غربآسیا به بهترین وجه تأمین میشود.