بهگزارش مرکز مطالعات سورین، نشریه فارن پالیسی در مطلب تازه خود بهقلم «دنیس راس» نوشت: ایران اکنون اورانیوم غنیشده در سطح 60 درصد برای دو بمب دارد که این سطح از غنای آن نزدیک به درجه نظامی است و دائما به نصب و راهاندازی سانتریفیوژهای پیشرفتهای ادامه میدهد که میتوانند اورانیوم را بسیار سریعتر از سانتریفیوژهای نسل اول «آی آر-1» غنیسازی کنند.
رویکرد شکستخورده ترامپ در قبال برنامه هستهای ایران، رئیسجمهور جدید آمریکا را با میراث دشواری مواجه کرد، اما سیاست بایدن نیز تا اینجای کار موفق نبوده است.
ایران اکنون دانش هستهای را گسترش داده و در حال حاضر، کشوری در آستانه تسلیحات هستهای است.
محدودیتهای کمی و کیفی برجام بر برنامه هستهای آن در سال 2030 به پایان میرسد و ایران در آن موقع است که به نقطه صفر برای گریز هستهای میرسد.
به نظر میرسد که آخرین مواضع ایران در این مرحله باعث شده میانجیگران اتحادیه اروپا نسبت به دستیابی به توافق و احیای برجام به این زودیها امید کمتری داشته باشند.
یک چیز مسلم است: رهبران جمهوری اسلامی «پیشنهاد نهایی» را که اتحادیه اروپا به ایرانیها و آمریکاییها ارائه کرده بودند، به عنوانی نهایی تلقی نکردند.
آنها آن را قابل مذاکره میدانستند و با چندین شرط حاضر به قبول آن شدند.
خلاصه کلام اینکه بدون توافق، ایران زودتر به بمب دست مییابد، اما با یک برجام محدودکننده، دیرتر به آن میرسد.
به نظر میرسد کسانی که از تجربه جنگ سرد و موازنه وحشت بین آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی خیال راحتی داشتند، تصور میکنند که همان منطق یا اصول در غرب آسیا هم قابل اجراست، اما آنها دستکم دو عامل را نادیده میگیرند: اول، آمریکا و شوروی هر دو دارای قابلیت ضربه امن دوم را داشتند.
دوم، حتی با وجود به اصطلاح واقعیت تخریب تضمینشده متقابل، باز جهان در طی جنگ سرد خیلی به یک فاجعه هستهای نزدیک شده بود.
اگر ایران سلاح هستهای بسازد، احتمال اینکه غرب آسیا مجهز به تسلیحات هستهای شود، زیاد است و خطر جنگ هستهای در منطقهای پر از درگیری افزایش خواهد یافت.
البته تسلیحات هستهای ایران یک پیامد دیگر نیز خواهد داشت. تعداد کسانی افزایش خواهد یافت که احساس میکنند باید بمب داشته باشند و این موضوع به احتمال زیاد فراتر از منطقه خواهد رفت.
این موضوع به نوبه خود به معنای پایان یافتن معاهده عدم اشاعه تسلیحات هستهای، ان پی تی، خواهد بود.
بایدن درست میگوید که آمریکا مانع دستیابی ایران به تسلیحات هستهای خواهد شد، اما متاسفانه، مسیری که او دنبال میکند، این خطر را دارد که چنین چیزی بیشتر یک لفاظی باشد تا اینکه واقعیت داشته باشد. مقامات آمریکا هنوز هم میتوانند با برداشتن چند قدم این تصور را تغییر دهند.
اول، موضع عمومی واشنگتن باید تغییر کند. ایرانیها باید متوجه شوند که آمریکا در یک نقطه خاص عمل میکند و تمام زیرساختهای هستهای آنها را از بین میبرد.
دوم، نیروهای آمریکا باید رزمایشهایی را با فرماندهی مرکزی این کشور برگزار کنند تا عملیات هوا به زمین را علیه اهدافی تمرین کنند که به سختی مستحکم شدهاند و باید شامل پدافند هوایی نیز باشد که از آن اهداف محافظت میکنند.
سوم، واشنگتن باید به ارتقای توان دفاعی شرکای منطقهای خود در برابر حملات موشکی و پهپادی ایران ادامه دهد.
چهارم، پنتاگون باید به فرایند تحویل تانکرهای سوخترسان «کی سی-46» به اسرائیل سرعت ببخشد.
اگر ایران به تسلیحات هستهای دست یابد، سعودیها و سایرین در منطقه نیز به آن دست خواهند یافت و ان پی تی از بین خواهد رفت.