بهگزارش مرکز مطالعات سورین، وبگاه جاست سکیوریتی در یادداشت تازه خود بهقلم «رابرت فورد» و « میلان ویوانکو» نوشت: مذاکرات غیرمستقیم بین ایران و آمریکا درباره برنامه هستهای از سر گرفته شد، اما چشمانداز برای دستیابی به یک توافق، ضعیف به نظر میرسد. رابرت مالی، نماینده آمریکا در امور ایران، با توجه به مذاکرات بینتیجه تا به امروز و تاکید بر نگرانی در مورد پیشرفتهای فنی اخیر جمهوری اسلامی، هشدار داده است که دستیابی به یک توافق جدید ممکن نیست. تحریمهای یکجانبه آمریکا علیه ایران نتوانسته است اهرم چانهزنی کافی بر سر میز مذاکره ایجاد کند، که بخشی از آن به دلیل امتناع چین از توقف واردات نفت ایران است.
دولت بایدن باید چین را تحت فشار بگذارد تا در صورت موفقیت مذاکرات هستهای، از حمایت از اقتصاد ایران دست بردارد. آمریکا باید در دیپلماسی چندجانبه با کشورهای بزرگ تولیدکننده نفت شرکت کند تا تضمینهایی را برای چین به دست آورد که در صورت واگذاری ایران، نیازهای انرژی این کشور برآورده خواهد شد. در انجام این کار، آمریکا باید از منافع اقتصادی چین بهعنوان ابزاری برای تضمین همکاری پکن در مورد ایران با از سرگیری مذاکرات هستهای استفاده کند.
وزارت خارجه چین با علاقه به ثبات منطقهای و دسترسی به بازارهای انرژی تلاش کرده است پویایی در مذاکرات هستهای با ایران را بهعنوان پاسخی به سیاستهای نادرست آمریکا ترسیم کند. چین با تحریمهای یکجانبه آمریکا که پس از خروج از برجام علیه ایران مجددا اعمال شد، مخالفت کرده است. در ماه آوریل، وزارت خارجه چین خواست تا تحریمهای غیرقانونی علیه ایران لغو شود.
مخالفت شدید با تحریمهای آمریکا علیه ایران در زمانی صورت میگیرد که پکن آماده گسترش روابط تجاری خود با تهران است. چین بزرگترین مصرفکننده انرژی در جهان است که حدود 10 میلیون بشکه نفت خام در روز وارد میکند. استراتژی انرژی آن تا حدی مبتنی بر تنوع بخشیدن به تامینکنندگان وارداتی است. در حالی که ایران در میان تامینکنندگان برتر چین قرار ندارد، خرید نفت و فرآوردههای سوخت جمهوری اسلامی با تخفیف، یکی از عناصر سیاست تنوعبخشی این کشور است. برآوردها حاکی از آن است که چین در سال جاری به طور متوسط روزانه 550 تا 600 هزار بشکه نفت خام از ایران وارد کرده است.
این کشور با انگیزه ثبات قیمت و عرضه، یک مشارکت استراتژیک جامع با ایران ایجاد کرده است که مسیری رو به جلو برای همکاریهای اقتصادی و امنیتی ترسیم میکند.
مهم است که بر وابستگی انرژی چین به ایران بیش از حد تاکید نشود. عربستان و عراق بزرگترین تامینکنندگان نفت پکن هستند و چین قراردادهای مشارکت استراتژیک جامع را با هر دو کشور و امارات امضا کرده است. علاوه بر این، چین در روابط خود با ایران عملگرایی نشان داده است و ترجیح میدهد مستقیما با آمریکا مخالفت نکند. برای مثال، علیرغم درخواستهای ایران، با عدم آزادسازی 20 میلیارد دلار از داراییهای مسدود شده، از تحریمهای آمریکا تبعیت کرده است.
با این حال، استراتژی تنوعبخشی پکن و روابط گستردهتر با ایران نشان میدهد که بعید است چین به فشارهای آمریکا برای توقف واردات نفت جمهوری اسلامی بپیوندد. در واقع، موقعیت جغرافیایی ایران، این کشور را به یک شریک استراتژیک با ارزش در آسیای مرکزی برای طرح کمربند و جاده تبدیل میکند که امکان ظهور پروژههای توسعهای جدید و ابتکارات اقتصادی را فراهم میآورد. تهران به نوبه خود بهدنبال تقویت روابط اقتصادی با چین برای مقاومت در برابر فشار تحریمهای آمریکا و بهبود موقعیت چانهزنی خود در مذاکرات برجام است.
هدف مشترک آمریکا و چین جلوگیری از دستیابی ایران به تسلیحات هستهای است، اگرچه پکن این موضوع را در اولویت پایینتری قرار داده است. اگر اقدامات یکجانبه آمریکا، مانند تحریمها، روابط تجاری چین و ایران را به شدت مختل کند، پکن ممکن است تصمیم به افزایش حمایت خود از جمهوری اسلامی بگیرد.
چین مستقیما تحریمهای آمریکا را به چالش نمیکشد، اما احتمالاً با خرید نفت ایران از طریق کشورهای ثالث به دور زدن آنها ادامه خواهد داد. واقعیت این است که همکاری با چین بهترین گزینه برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای است.