loader image

جستجو

A war that can change the world

گیت استون:
جنگی که می‌تواند جهان را تغییر دهد

مرکز مطالعات سورین

چکیده

اندیشکده «گیت استون» در مطلب تازه خود با اشاره به نظم جهانی که بعد از جنگ دوم مبتنی بر سه اصل شکل گرفته، نوشت: جنگ اوکراین و تحریم‌های روسیه توسط غرب باعث نقض نظم جهانی شده و می‌تواند جهان را تغییر دهد.

فهرست مطالب

به‌گزارش مرکز مطالعات سورین،‌ اندیشکده گیت استون در مطلب تازه خود به‌قلم «امیرطاهری» نوشت: آنچه که در طول سه دهه گذشته و بعد از جنگ جهانی دوم شکل گرفته، به عنوان نظم جهانی شناخته می‌شود و مبتنی بر سه اصل است که هر چند در همه موارد رعایت نشده، اما باعث شده‌اند تا این بنا برقرار باشد.

نخستین اصل به‌عنوان حقوق بین‌الملل شناخته می‌شود که بر مبنای منشور سازمان ملل و بیش از 10 هزار معاهده و پروتکل بین‌المللی ایجاد‌شده و مورد تایید اکثریت 193 کشور موجود در جهان است.

از آنجایی که متجاوز در جنگ اوکراین خود یکی از اعضای دارای حق وتو در شورای امنیت است، پرونده این جنگ را نمی‌توان حتی به صورت صوری و از سوی سازمان ملل در شورای امنیت این سازمان به جریان انداخت.

دومین اصل اجماع عمومی بر سر تجارت آزاد است مشروط بر اینکه با توافقات دوجانبه یا بین‌المللی باشد.

چندین دهه مذاکره در سطوح مختلف جریان داشت تا اینکه توافق‌‌نامه عمومی تعرفه‌ها و تجارت (گات)، به دست آمد و سازمان تجارت جهانی شکل گرفت.

این اصل نیز به دنبال جنگ اوکراین نقض شده است. ممنوعیت اعمال‌شده از سوی بیش از 40 کشور برای واردات انرژی روسیه یک نقض آشکار است.

به همین صورت، تصمیم روسیه برای جلوگیری از صادرات محصولات زراعی اوکراین از طریق محاصره بنادر این کشور در دریای آزوف نیز ناقض چندین کنوانسیون بین‌المللی در مورد آزادی کشتیرانی است.

حمایت از سرمایه توسط اقتصادهای اصلی غرب سومین اصلی است که به توسعه جهانی‌سازی در دنیا کمک کرده است.

آمریکا و اتحادیه اروپا و متحدان کوچک‌تر آن‌ها با توقیف دارایی‌های افرادی با برچسب «الیگارش‌های روس» اعتماد را در سیستمی به لرزه درآورده‌اند که میلیاردها دلار را از چین، روسیه، اوکراین و بیش از 100 کشور دیگر در بانک‌ها و بورس‌های اروپایی و آمریکایی جذب کرده، هر چند که بخشی از آن‌ها پول کثیف است و از راه‌های غیرقانونی به دست آمده است.

فرهنگ «عدم موجودی» در کسب‌و‌‌کارهای غربی به کار می‌رود تا تحویل کالاها، قطعات صنعتی و مواد خام «سر موقع» انجام شود، اما این فرهنگ متزلزل شده است.

پکن عجولانه به دنبال احتکار نفت در مخازن و حتی نفتکش‌های خود بر روی دریاست. هم‌چنین، این کشور مزارع را در آفریقا و آسیای میانه خریداری می‌کند تا از آن برای رشد مواد غذایی در آینده استفاده کند.

تمام چیزی که منجر به تورم شده، غولی است که به لطف نیروی کار ارزان چین و «افراد واقعاً پشتکار» و انرژی ارزان از روسیه، غرب آسیا، آفریقا و آمریکای مرکزی به وجود آمده است.

دموکراسی‌ها‌ی غربی خود را فریب می‌دهند، زیرا معتقدند که بانک‌های مرکزی یا فدرال رزرو آمریکا می‌توانند تورم را همیشه با یا چشمک زدن و تکان دادن سر مهار کنند.

«بن برنانکی» -رئیس سابق فدرال رزرو- زمانی به طعنه گفت؛ «کاری که او و سایر بانک‌های مرکزی انجام می‌دهند، «98 درصد حرف زدن و 2 درصد عمل است.»

پوتین نیز به نوبه خود شاهد تخلیه سریع ذخیره‌ای است که برای جنگ تدارک دیده بود و چیزی حدود 400 میلیارد دلار می‌شد تا صرف ماجراجویی‌های این کشور شود. از آنجایی که حمایت از او در روسیه به دلیل شکوفایی این کشور از سال 2010 به این سو است، درخواست از روس‌ها برای سفت کردن کمربندهای‌شان بدون دردسر نخواهد بود.