بهگزارش مرکز مطالعات سورین، نشریه فارن پالیسی مقالهای بهقلم «مایکل هیرش» منتشر کرده که در آمده است: با توسعه ناتو، خطوط درگیری جدیدی به سمت تمرکز بر چین ترسیم میشود.
شاید جنگ سرد سه دهه قبل پایان یافته باشد، اما اکنون جنگ سرد از نوعی کاملا متفاوت شروع شده است.
ما در نشست ناتو در مادرید شاهد حضور رهبران ژاپن، کره جنوبی، استرالیا و نیوزیلند خواهیم بود که برای نخستین بار در این نشست شرکت خواهند کرد و خطوط جدیدی از نبرد ترسیم خواهد شد که برای نسلها ادامه خواهد داشت.
تقابل 40 ساله بین آمریکا و شوروی به گونهای بود که این دو قدرت در دو حوزه کاملا متفاوت قرار داشتند، اما تقابل جدید بر خلاف آن است و در روابط چند بعدی چین با غرب شکل میگیرد که با وجود رقابت، روابط تجاری و سرمایهگذاری با یکدیگر خواهند داشت.
روسیه شریک چین و مثل این کشور اقتدارگرا و ضد آمریکاست و هرچند که تحت تحریمهای شدیدی قرار گرفته، اما با عرضه نفت، گاز و غلات به طرف دیگر همچنان سر پا میماند.
رهبران اروپا پیش از این در برابر خواست آمریکا برای رسیدگی به چالش استراتژیک پکن و مقابله با آن مقاومت میکردند.
«آنگلا مرکل» -صدراعظم پیشین آلمان- مدت زمان زیادی از 16 سال حکومتش را صرف تقویت روابط با پکن کرد.
چین با تایید تهاجم روسیه به اوکراین باعث شد تا این رویکرد به نحو چشمگیری تغییر کند، حتی اگر پکن از این حمله حمایت نظامی نکرده باشد.
«لیز تراس» -وزیر امور خارجه بریتانیا- در سخنرانی اواخر آوریل اعلام کرد که «ناتو باید چشماندازی جهانی داشته باشد» و «مانع تهدیدهای پیشدستانه در اقیانوس آرام و هند شود» و «تضمین کند که دموکراسیهایی نظیر تایوان بتوانند از خود دفاع کنند.»
در همین حال، واشنگتن ژاپن و کره جنوبی را به همراه استرالیا مسلح میکند وحتی از توکیو و سئول خواسته تا در نشست ناتو به عنوان «ناظر» شرکت کنند.
مطمئنا این شروع چیزی شبیه به «نسخه متناظر ناتو در اقیانوس آرام» است. در مقابل، پکن اخیرا طرحی به نام طرح امنیت جهانی را به راه انداخته تا با گفتوگوی امنیتی چهارجانبه مقابله کند. گفتوگوی امنیتی چهارجانبه نام گروهی است که واشنگتن به راه انداخته و متشکل از آمریکا، هند، ژاپن و استرالیا است.
وقتی که صبحت از آسیا میشود، متحدین غرب و دموکراسیهایی نظیر ژاپن، استرالیا و کره جنوبی در مقابل این پرده تازه قرار میگیرند.
نظامهای استبدادی تهاجمی نظیر روسیه و چین و دستهای از کشورها در طرف مقابل قرار دارند که تحت سلطه آنها یا همسو با آنها هستند و از بلاروس تا پاکستان و کره شمالی را در بر میگیرند.
چیزی که ما نمیدانیم، این است که ناتو برای رسیدگی به این مشکل، لازم است تا کجا پیش برود.
شاید چیزی که در حال حاضر رخ میدهد، امر اجتنابناپذیری به نظر برسد و به عبارت دیگر، بایدن و متحدان غربی و آسیایی او صرفا با قبول واقعیتهای موجود میدانی با آنها مقابله میکنند، اما به گمان من، جهان میتواند شاهد شکست شجاعت خیالی و سیاسی باشد که از سوی رئیسجمهور آمریکا و قدرتهای بزرگ نشان داده میشود.
هیچ جنگی حتی از نوع جنگ سرد امر اجتنابناپذیری نیست. بله، چین و روسیه همواره به دنبال یافتن راهی برای مقاومت در برابر سلطه آمریکا و غرب هستند.
با این حال، واشنگتن با ضعیف پنداشتن چین دچار همان خطری میشود که با ضعیف پنداشتن عراق در 20 سال قبل به آن دچار شده بود.