بهگزارش مرکز مطالعات سورین، اندیشکده کویینسی مقالهای بهقلم «الی گرانمایه» «هیولووات» منتشر کرده که در آن آمده است: نظامیسازی روابط اسرائیل(رژیم صهیونیستی) و اعراب با هدف صریح مقابله با ایران انجام میشود.
بایدن مدعی است که هدف از سفرش این است که با نظامیسازی بیشتر این روابط به دنبال تقویت امنیت منطقهای باشد اما این خطر وجود دارد که منجر به خشونتهای جدیدی در غربآسیا شود.
این کار میتواند درگیری در یمن و عراق را دوباره شعلهور کند و در عین حال، باعث میشود تا رهبران تهران به برنامههای هستهای کشور خود سرعت بخشند و سرمایهگذاریهای جدید را در جاهای دیگر شروع کنند.
اروپاییها به جای پیروی از واشنگتن، باید به حمایت از تلاشها برای کاهش تنش منطقهای ادامه دهند.
امارات، بحرین و مراکش از توافقات آبراهام برای عادیسازی سریع روابط خود با اسرائیل(رژیم صهیونیستی) استفاده کردهاند.
هر چند که ریاض تا حالا از این روش پرهیز کرده اما به نظر میرسد که بیسر و صدا آماده انجام این کار میشود. اسرائیل(رژیم صهیونیستی) به موازات تعمیق این روابط دوجانبه به دنبال این است که توافقات آبراهام را به چارچوب چندجانبه تبدیل کند.
هر چند که کشورهای خلیجفارس و اسرائیل(رژیم صهیونیستی) این جبهه را شروع کردهاند اما حمایت آمریکا از این اقدام، تعیینکننده است.
بنابر گزارشها، عربستان و امارات تا کنون از توانمندیهای فناوری پیشرفته اسرائیل(رژیم صهیونیستی) بهره بردهاند و سامانه هشدار اولیه را دریافت کردهاند و این سامانه به آنها امکان داده تا بتوانند از اوایل سال 2022 موشکها و پهپادهایی را رهگیری کنند که به سمت آنها پرتاب شده بود.
اسرائیل(رژیم صهیونیستی) دولت بایدن را ترغیب میکند تا به جای قبول درخواست عربستان برای تعهدات امنیتی دوجانبه با آمریکا، ضمانتهای امنیتی جدیدی را برای ایجاد این بلوک منطقهای ایجاد کند، بلوکی که با الگوبرداری از یک نسخه توسعهیافته از مجمع نقب ایجاد میشود.
در مورد یک پیمان نظامی رسمی بین اسرائیل(رژیم صهیونیستی) و کشورهای عربی خلیج فارس گمانهزنیهای جنونآمیزی میشود و ممکن است این طرح دچار همان سرنوشتی شود که طرحهای شکست خورده دولت ترامپ برای ایجاد یک اتحاد استراتژیک در غربآسیا به آن دچار شده بودند.
همه کشورهای شورای همکاری خلیجفارس ایران را یک تهدید وجودی نمیدانند و حتی همان کشورهایی که مثل عربستان و امارات چنین تصوری دارند هم اخیرا و با تعامل دیپلماتیک به دنبال کاهش تنش با ایران بودهاند و در مورد امارات، روابط اقتصادی حتی رشد داشته است.
حتی سادهترین ایده از یک سامانه دفاع هوایی یکپارچه نیز در قالب چند جانبه کار دشواری است.
همسویی نظامی بین اسرائیل(رژیم صهیونیستی) و کشورهای عرب خلیجفارس به هیچوجه باعث تضعیف موقعیت منطقهای و برنامه هستهای ایران نمیشود بلکه باعث تشدید تنشها در غربآسیا میشود.
ایران احتمالا با شدت بخشیدن به برنامه هستهای و افزایش عملیاتهای نظامی خود دست به تلافیجویی خواهد زد. این عملیاتهای نظامی میتواند منافع غرب، نظیر نفتکشهای حامل انرژی به مقصد اروپا را مورد هدف قرار دهد.
همه این مسائل، شکست بزرگی برای گفتوگوهای حساس منطقهای، یعنی مسیرهای دوجانبه سعودی و امارات با ایران خواهد بود که در حال حاضر انجام میشود.
در عین حال، امارات پرهیز از این دارد که به دور جدیدی از تحریمها و فشارهای آمریکا علیه ایران کشیده شود.
با توجه به این زمینه، اروپاییها باید فورا در این مورد بحث کنند که در صورت فروپاشی توافق هستهای ایران چه خواهند کرد.
در نهایت، یک گفتوگوی سیاسی فراگیر است که از منافع اروپا محافظت میکند تا یک چارچوب نظامی از بازیگران منطقهای.