به گزارش مرکز مطالعات سورین، نشریه وار آن راکس در یادداشت خود بهقلم «رونن مینپرایز» نوشت: 11 ماه پس از حمله روسیه به اوکراین، بسیاری این درگیری را با جنگهای تاریخی مقایسه کردهاند تا بینشی در مورد چگونگی مدیریت موثر بحران کنونی به دست آورند.
جنگ خندق در اوکراین الهامبخش مقایسههایی با جنگ جهانی اول بود و برخی نیز جنگهای کره، جنگهای ناپلئون و جنگ جهانی دوم را مشابه آن دانستهاند.
با این حال، یک درگیری کمتر ذکر شده وجود دارد که میتواند در هر دو سطح تاکتیکی و استراتژیک درسهایی به ما بیاموزد: جنگ ایران و عراق در سالهای 1980 تا 1988، یک درگیری بسیار مخرب که منجر به کشته شدن یک میلیون نفر، استفاده گسترده از سلاحهای شیمیایی و بیثباتی غربآسیا شد.
جنگ ایران و عراق چندین ویژگی مشترک با درگیری اوکراین دارد و درک عمیقتر از تهاجم صدام حسین به همسایهاش و واکنش بینالمللی به آن میتواند به سیاستگذاران کمک کند تا به حمله ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه رسیدگی کنند.
یک شباهت واضح بین مراحل اولیه این دو درگیری وجود دارد: هر دو با حملات سریع و ضدحمله برای تصرف دوباره زمین شناخته شدند.
عراق در ابتدا در سال 1980 بخشهای مرزی ایران را تصرف کرد و مناطقی مانند مریوان و مهران را فتح کرد و در اولین روزهای نبرد تقریباً به50 مایلی اهواز رسید.
با این حال، پدافند ایران در ماههای اول 1981 تقویت شد و توانست تا مارس سال بعد، حملات عراق را به عقب براند. پس از حمله نیروهای روسی به اوکراین در فوریه 2022، آنها پیشرویهای سریعی را انجام دادند و در عرض چند روز تقریباً تا کییف رسیدند.
با این حال، مانند نیروهای صدام حسین، ارتش پوتین تا سپتامبر و اکتبر با ضدحمله اوکراینی روبرو شد. پس از مراحل مقدماتی هر دو درگیری، نبرد به سبک ایستا و فرسایشی با تأکید بر مواضع دفاعی ادامه یافت.
جنگ ایران و عراق با صفهای طولانی سنگر، سیم خاردار و استفاده سنگین از توپخانه شناخته میشود که در آن زمان با جنگ جهانی اول قابل مقایسه بود.
در سال 2022، اوکراین و روسیه به طور مشابه شبکههای وسیعی از سنگرها را ایجاد کردند که در سراسر مرز امتداد دارند.
حملات موشکی عراق و ایران به غیرنظامیان دو کشور در «جنگ شهرها» و همچنین هدف قرار دادن صادرات نفت در تنگه هرمز در جریان «جنگ نفتکشها» نیز یادآور بحران کنونی است. روسیه تلاش کرده است با بمباران شهرها و شهرکها روحیه شهروندان اوکراینی را تضعیف کند و از طریق حملات هدفمند به زیرساختهای انرژی، نیروگاههای اوکراین را از کار بیاندازد.
این دو درگیری در سطح ژئواستراتژیک نیز شباهتهایی دارند. هر دو درگیری برای چشمانداز بینالمللی گستردهتر زمان خود بسیار مهم بودند و دارای نقاط عطف کلیدی بودند که توسط کشورهای ثالث به دقت نظارت میشد. کشورهای هر دو طرف جنگ سرد در دهه 1980 درگیر جنگ شدند و بسیاری از کشورها به ایران و عراق، یا هر دو، مانند آمریکا و بریتانیا، سلاح فرستادند.
جنگ کنونی در اروپای شرقی به همین ترتیب در راس برنامه سیاست خارجی جهان قرار دارد. اوکراین شاهد حمایتهای زیادی از منابع مختلف بوده است، زیرا کشورهای غربی مشتاق حمایت از دفاع اوکراین در برابر تهاجم روسیه بوده اند.
روسیه شاهد سطوح پایینتری از کمکهای نظامی و سیاسی، عمدتاً از سوی ایران، بوده است و حمایتهای شرکای بینالمللی آن شروع به کاهش کرده است.
اثرات هر دو جنگ از نظر اقتصاد جهانی و صنعت انرژی نیز قابل مقایسه است. هر دو درگیری منجر به افزایش قیمت انرژی و سایر اثرات اقتصادی در سراسر جهان شد.
سیاست غرب در قبال جنگ ایران و عراق در دهه 1980 بهعنوان یک مطالعه موردی در مورد چگونگی عدم مدیریت بحرانها دیده میشود. پاسخ گشورهای به این جنگ در بهترین حالت مبهم بود. اعضای ناتو مانند فرانسه و ایتالیا از عراق حمایت کردند، در حالی که بریتانیا و آمریکا، همانطور که ذکر شد، تسلیحات و قطعات را برای هر دو طرف تامین میکردند.
شرکای فراآتلانتیک در مراحل پایانی درگیری از عراق حمایت بیشتری کردند، اما در دو دهه بعد دو بار با این کشور وارد جنگ شدند. آمریکا و بریتانیا در طول دهه 1980 به دستاوردهای استراتژیک کمی در غربآسیا رسیدند و این موضوع به منافع بلندمدت آنها آسیب زد.
در حالی که بعید است استراتژی ناتو در اوکراین تا این حد نامنسجم شود، رهبران سیاسی باید اطمینان حاصل کنند که سیاست آنها به طور جمعی سازگار، قاطعانه و منطقی باقی میماند. بریتانیا بهرغم دو بار تغییر نخستوزیر از سپتامبر، حمایت قوی خود را از اوکراین حفظ کرده است، در حالی که آمریکا در دوره ریاستجمهوری جو بایدن با وجود افزایش مخالفت جمهوریخواهان، تقریباً 25 میلیارد دلار از اوکراین حمایت کرده است.
با این حال، اتحاد بین سایر اعضای ناتو به این اندازه ثابت نبوده است. حمایت آلمان بهرغم وعدههایی مبنی بر افزایش هزینههای نظامی مستمر نبوده است.
با این حال، برخی از تحولات اخیر نشاندهندهی هماهنگی بین اعضا بوده است.
یکی از تفاوتهای این دو جنگ، مربوط به استفاده از سلاحهای کشتار جمعی است. استفاده قابلتوجه صدام حسین از گاز خردل و مواد شیمیایی مانند سارین و تابون علیه نیروهای ایرانی از آن زمان در جنگ تکرار نشده است.
در حالی که روسیه هنوز حملهای با سلاحهای کشتار جمعی انجام نداده است، تهدید به استقرار تاکتیکی یا استقرار گسترده سلاحهای هستهای از فوریه 2022 افزایش یافته است.
تابوی سلاحهای هستهای همچنان پابرجاست، اما باید در نظر داشته باشیم که عراق در درجه اول فقط زمانی از سلاحهای شیمیایی استفاده میکرد که ایران جریان را تغییر داده و حملاتی را به خاک عراق آغاز کرده بود.
صدام حسین تنها زمانی به سلاحهای کشتار جمعی متوسل شد که خطوط قرمز از بین رفت و تهدیدی متوجه ملتش شد.