بهگزارش مرکز مطالعات سورین، نشریه اکونومیست در مقالهای به بررسی دلایل رفتار دوستانه با همسایگانش پرداخت و نوشت: چین 30 سال پس از جنگ بیحاصل با ویتنام در سال 1979، رویکرد آشتیجویانهای نسبت به اختلافات ارضی در پیش گرفت و به دلیل تمرکز بر اصلاحات اقتصادی ثبات را برگزید.
هیچ کشوری در جهان همسایگان بیشماری بهاندازه چین ندارد.
چین با ۱۴ کشور مرز مشترک دارد. این همسایگان نهتنها پرجمعیت، بلکه آشوبخیز هستند.
دولت سرکش کره شمالی، کشور جنگزدهای همچون میانمار، کشورهایی که با آنها اختلافات ارضی شدیدی دارد همچون هند، سایر کشورهایی که با آنها مناقشات دریایی دارد همچون ژاپن، و کشوری به نام تایوان که دائماً آن را تهدید به حمله میکند.
چند همسایه برای از بین بردن جسارت روبه رشد چین، ارتباط نزدیکتری با آمریکا دارند.
اکثر کشورهای دوست چین بیثبات هستند. سایر کشورها نیز نگران نیات چین هستند.
در رأیگیریهای اخیر سازمان ملل، نیمی از همسایگان چین برخلاف این کشور تهاجم روسیه به اوکراین را محکوم و تنها پنج کشور از بیانیهای حمایت کردند که انتقاد از سیاست چین در سینکیانگ را رد میکرد.
اینکه بسیاری، از ضعف سیاست خارجی چین حرف میزنند میتواند جاهطلبیهای شی را تحت تأثیر قرار دهد.
چین 30 سال پس از جنگ بیحاصل با ویتنام در سال ۱۹۷۹، رویکرد آشتیجویانهای نسبت به اختلافات ارضی در پیش گرفت و به دلیل تمرکز بر اصلاحات اقتصادی ثبات را برگزید.
در فاصله سالهای ۱۹۹۱ تا ۲۰۰۲ این کشور اختلافات ارضی خود را با کشورهای ازبکستان، قرقیزستان، لائوس، تاجیکستان و ویتنام حلوفصل کرد.
چین در سال ۲۰۰۸، آخرین مجموعه توافقاتی را امضا کرد که مؤید کنترل روسیه بر منطقهای به وسعت اوکراین بود.
بااینحال، این دستاوردها به قیمت هشدار به همسایگان چین تمام شده است.
ژاپن در ماه دسامبر راهبرد امنیتی تازهای را درپیش گرفته که دو برابر شدن هزینههای دفاعی تا سال ۲۰۲۷ و توانمندی ضد حمله، و فاصله گرفتن از اصول صلحطلبانه پس از پایان جنگ جهانی دوم است.
ژاپن نیز در حال همکاری تنگاتنگ با آمریکا در حوزه دفاعی، ازجمله در مورد تایوان، و افزایش همکاری امنیتی با متحدان آمریکا و سایر همسایگان چین است.
رویکرد شی به دریای چین جنوبی موجب تغییر رویکرد فیلیپین، تنها متحد آمریکا در میان پنج کشوری که همان ادعاهای چین را دارند، شده است.
ویتنام نیز در دریای چین جنوبی ادعاهایی دارد و در دهه گذشته چند تقابل دریایی با چین را تجربه کرده است.
این کشور نیز همکاری نظامی تنگاتنگی با آمریکا دارد. ویتنام در سال ۲۰۱۸ به ناو هواپیمابر آمریکا اجازه داد برای نخستین بار در طول ۴۰ سال گذشته از یکی از بنادر این کشور بازدید کند. آمریکا ویتنام را به تجهیزات دفاعی، از جمله انواع هواپیماها، پهپادها و قایقهای توپدار ساحلی، مجهز کرده است.
هند نیز همسایه دیگر چین است که پس از وقوع برخوردهایی با چین در منطقه مورد مناقشه هیمالیا در چهار سال گذشته، در مناسبات خود تجدیدنظر کرده است.
این درگیریها از جمله درگیریهای مرگبار از زمان پیروزی چین در جنگ مرزی محدود در سال ۱۹۶۲ بودند. باوجود تداوم رشد تجارت دوجانبه (تا ۶/۸ درصد در سال)، هند سرمایهگذاری چین در کشورش را محدود، دهها اپلیکیشن چینی را تحریم و مجموعه مالیاتهایی را بر شرکتهای چینی وضع کرده است.
همسایگان نگران از چین، با یکدیگر مراودات نزدیکی دارند. هند خدمههای زیردریایی ویتنامی را آموزش و این کشور را به ۱۲ قایق گشتزنی تندرو مجهز کرده و با واگذاری ناوچههای موشکانداز نیز موافقت کرده است.
هند اخیراً به فیلیپین موشکهای کروز فروخته است. ژاپن هواپیماهای شناسایی را برای ویتنام و رادار را برای فیلیپین تأمین کرده است، که از سال ۲۰۲۰ سه ناو از کره جنوبی دریافت کرده و درحال دریافت تعداد بیشتری نیز هست.
مغولستان از ابتدا مورد هدف شی بود. چین پس از میزبانی مغولستان از دالایی لاما در سال ۲۰۱۶، اعطای وام و ترخیص کالاهای گمرکی را ادامه داد.
مغولستان از آن زمان به تجارت با چین وابستهتر شده است، که حدود ۸۴ درصد صادرات مغولستان را (عمدتاً زغالسنگ) وارد میکند. اما دولت مغولستان از طریق مشارکت با ناتو در روابط با چین مانع ایجاد کرد.
کره جنوبی نمونهای از اعمالنفوذ نابجای چین است. پس از ریاستجمهوری «پارک گئون هایه» در سال ۲۰۱۳، او درصدد روابط نزدیکتر با چین، حتی شرکت در رژه نظامی پکن، برآمد.
اما در سال ۲۰۱۷ چین پس از استقرار سامانههای چندگانه موشکی توسط آمریکا در کره جنوبی، با هدف بازدارندگی علیه کره شمالی، اقدام به تحریم اقتصادی این کشور کرد.
کره جنوبی درحال حاضر اتحاد خود را با آمریکا تقویت، و اختلافات دائمی با ژاپن را کنار گذاشته است. این دو کشور به رهبری آمریکا درحال کاهش نقش چین در زنجیره تأمین خود هستند. این مسئله درحال خلق فرصتهای جدید برای سایر همسایگان چین است.
ازنظر همسایگان فقیرتر چین، سرمایهگذاری در زیرساختها موجب بیاثر شدن روشهای سلطهجویانه این کشور میشود.
داستانهای موفقیتآمیز عبارتاند از اتصال قطار باری به سراسر آسیای میانه که شامل هشت درصد تجارت چین و اروپاست یا خط راهآهن از چین و لائوس، که خدمات مسافربری را در آوریل آغاز کرد و بر اساس بانک جهانی، قادر است تولید ناخالص داخلی لائوس را تا ۲۱ درصد افزایش دهد،
و پروژههای کلانی که ظرفیت (نیروگاههای برق) مستعد قطعی پاکستان را تا ۸ گیگاوات افزایش میدهد. اما تمایل به دادن مجموعهای از وعدهها و بیتوجهی به روحیات محلی، این اقدامات را کمرنگ میکند.
چین در کشور نپال، پروژههای یک کمربند و راه وعدهداده شده را تکمیل نکرده است. مالزی نیز چند پروژه آن را به دلیل افزایش هزینهها رها کرده است.
مشکلات بدهی مرتبط با پروژه کمربند و راه پاکستان و لائوس را به سمت اعلام نکول سوق داده است. و جنگ داخلی میانمار چند پروژه بزرگ چین را به تعویق انداخته و حمایت از چین را، که از شورای نظامی مورد تنفر حمایت میکرد، کاهش داده است.
درنهایت باید گفت که همه آنچه در بالا ذکر شد به این معنی نیست که همسایگان چین از این کشور فاصله میگیرند. با توجه به وزن اقتصادی چین، این امر غیرقابلتصور است.
چالش پیش روی آمریکا و متحدان این است که به همسایگان چین راههای بیشتری برای محاصره این کشور ارائه دهند.