بهگزارش مرکز مطالعات سورین، اندیشکده کویینسی در مقاله تازه خود بهقلم «گرگ لین» نوشت: «الکساندر لوکاشنکو» -رئیسجمهور بلاروس- انگار که واقعاً برنامههای روسیه برای استقرار تسلیحات هستهای تاکتیکی در بلاروس را فراموش کرده بود، این هفته به دنیا یادآوری کرد که چرا این میتواند یک تحول ترسناک باشد.
لوکاشنکو گفت در صورت حمله به کشورش در استفاده از این سلاحها تردیدی نخواهد داشت، اما در حالی که اظهارات او مطمئناً نگرانکننده بود، موضوع کلی استقرار تسلیحات هستهای تاکتیکی روسیه در بلاروس بهطور قابلتوجهی تعادل نظامی کنونی در اروپا را تغییر نخواهد داد.
نیروهای آمریکا و ناتو قبلاً در دسترس برخی از داراییهای هستهای تاکتیکی روسیه، از جمله آنهایی که در کالینینگراد مستقر بودند، بودند.
اهداف روسیه در اینجا بیشتر سیاسی به نظر میرسد تا نظامی و چه آرامشبخش باشد و چه نباشد، سلاحها نیز تحت فرمان و کنترل روسیه باقی خواهند ماند.
«ولادیمیر پوتین» -رئیسجمهور روسیه- در هل دادن برخی از نیروهای هستهای کشورش به سمت غرب به بلاروس، تعدادی هدف سیاسی دارد که امیدوار است به آنها دست یابد. از آنجایی که به جنگ در اوکراین مربوط میشود، او میخواهد دوباره غیرقابل پیشبینی بودن خود را برجسته کند.
برجسته کردن امکان مبادله هستهای بر سر جنگ در اوکراین همچنین در خدمت دومین هدف سیاسی مسکو است و آن یافتن و بهرهبرداری از موضوعاتی است که میتواند برای تأثیرگذاری بر افکار عمومی اروپا مورداستفاده قرار گیرد.
با توجه به نزدیکی آنها به درگیری در اوکراین و هزینههای انسانی، زیستمحیطی و اقتصادی غیرقابلاجتنابی که حتی از استفاده محدود از سلاحهای هستهای تاکتیکی در آن کشور منتج میشود، تشدید درگیری بهطور شگفتانگیزی یک نگرانی واقعی و فوری برای این کشور نیست.
اگرچه ارتش روسیه هم خشونت و هم بیکفایتی خود را در میدان نبرد نشان داده است، اما هنوز کارهایی وجود دارد که دولت روسیه بهخوبی انجام میدهد.
عملیات اطلاعاتی نقطه قوت دولت روسیه است. مسکو یا فرصتهایی را برای دستکاری افکار عمومی اروپا و آمریکا ایجاد خواهد کرد یا از آن استفاده خواهد کرد.
با این حال، شاید مهمترین چیز برای کرملین این باشد که استقرار مجدد سلاحهای هستهای در بلاروس نشاندهنده پیشرفت واقعی و قابل اندازهگیری در تلاش پوتین برای بازسازی «روسیه بزرگ» است.
بلاروس نیز مانند اوکراین و قزاقستان در دهه 1990 تمام سلاحهای هستهای میراثی را که پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در خاک این کشور باقی مانده بود، کنار گذاشته بود.
در حالی که به نظر نمیرسد انتقال تسلیحات هستهای تاکتیکی روسیه به بلاروس نقض پروتکل 1992 لیسبون معاهده استارت باشد، به نظر میرسد که صفحهای از تاریخ را که پوتین گفته است برای روسیه «تراژدی» است، برمیگرداند.
اگرچه حرکت تسلیحات هستهای تاکتیکی روسیه به خاک بلاروس به این صورت علنی نمیشود، این باید بهعنوان بخشی از «آنشلوس» تدریجی بین روسیه و بلاروس تلقی شود.
موفقیت این پروژه برای رئیسجمهور روسیه در داخل کشور اهمیت ویژهای خواهد داشت. رئیسجمهور روسیه باید بتواند موفقیتهایی را در بزرگ کردن دوباره روسیه شناسایی کند.
از آنجایی که بلاروس اکنون تنها هدف محبت مسکو است، چشمانداز هرگونه تحول معنادار نزدیک یا میانمدت به سمت دموکراسی، تیره و تار است.
برای خود لوکاشنکو، او ممکن است متوجه شود که نوع اظهارات خصمانه مانند آنچه او در این هفته در مینسک به مطبوعات ارائه کرد، محدودیتهای عملی استقلال سیاسی او از مسکو است.