بهگزارش مرکز مطالعات سورین، اندیشکده واشنگتن در یادداشت خود بهقلم «آنا بورشفسکایا» و «کاثرین کلیفلند» نوشت: غرب از جنگ «ولادیمیر پوتین» در اوکراین خشمگین است و در این میان، نگاهها در غرب آسیا به این جنگ بر مبنای رویکردهای خودش نسبت به خود غرب شکل گرفته است.
کارتونهای سیاسی نگرش منحصر به فردی را در این مورد نشان میدهند. همچنین، نشان میدهند که درک غرب آسیا از خودش در بستری از رقابت گستردهتر بین قدرتهای بزرگ آمریکا، روسیه و چین چگونه است.
کارتونها به زبان عربی از ابتدای شروع جنگ در اوکراین نقطهنظرهای متفاوتی را در مورد اقدامات روسیه ارائه کردهاند.
این کارتونها شامل فراخوانهای بیطرفانه برای مذاکره تا محکومیتهای علنی جنایات روسیه و تمایل عرب برای تمجید از دیکتاتورهایی نظیر پوتین میشوند.
با وجود دیدگاههای متنوع، یک موضوع غالب در غرب آسیا ظهور یافته به این معنا که عدم تعادل عمیقی را بین واکنش غرب به اوکراین و واکنش آن به سایر درگیریها مشاهده میکند. تصویرسازی کاریکاتوریستهای عرب از ریاکاری غربی نقطه مرکزی در بیشتر تصویرهای ارائهشده از این جنگ است. اغلب به سوریه اشاره میشود، جایی که خونریزی و جنایت در آن بسیار بیشتر از آن چیزی بوده که تاکنون در اوکراین دیدهایم.
موضوع بعدی، مسئله فلسطین است. تصور منطقه از ریاکاری غرب در اینجا هم مسئله اصلی است. نگرانی بینالمللی نسبت به دیگر درگیریها در اینجا در برابر رویکردهای مربوط به آرمان فلسطین قرار میگیرد و این موضوع بهعنوان تابعی از کنترل آمریکا بر افکار عمومی جهان دیده میشود. در واقع، کارتونهای سیاسی اعراب با توجه به نحوه درک بینالمللی از میزان خشونت نیروهای اشغالگر، مسئله پناهجویان و تخریب خانههای غیرنظامیان، مکررا اوکراین را با فلسطین مقایسه کردهاند.
این نوع مقایسهها نشاندهنده سوءتفاهم جدی نسبت به عامل خشم غرب و تاثیر عمیق و مستقیمی است که جنگ اوکراین در غرب ایجاد میکند. ترس از افزایش تنش و کشیده شدن این جنگ به درگیری بین روسیه و ناتو و استفاده احتمالی از تسلیحات هستهای اشاره منحصر به فرد به عواملی است که سیاستگذاران غربی هنگام توجه به جنگ اوکراین، باید به آنها توجه داشته باشند. با توجه به این زمینه است که میتوان فهمید چرا جنگ در اوکراین نسبت به دیگر درگیریها حساستر است.
با این حال، تعدادی از روزنامهنگاران رسانههای غربی، اوکراین را در مقابل غرب آسیا قرار دادهاند و از زبانی استفاده میکنند که گویا رنج اوکراینیها بیشتر بوده است. این نگرشها به درستی مورد سرزنش قرار گرفتهاند. جنگ در اوکراین احتمالا تنها جنگی است که فقط روایت یک طرف در آن به حساب میآید. شبههنظامیان نازی اوکراینی قهرمان هستند و سربازان روسی شرور.»
میتوان با نگاه به تصویری بزرگتر متوجه شد که بسیاری از کاریکاتوریستهای عرب بارها جنگ در اوکراین را بهعنوان جنگی بین دو نیرو؛ یعنی آمریکا و روسیه به تصویر کشیدهاند که اوکراین و دیگر مناطق جهان را به درگیریهای خودشان کشاندهاند. این نوع انتقاد از قدرتهای بزرگ موضوعی رایج حتی قبل از این جنگ بود.
به بیان دیگر، رسانههای عربی جنگ در اوکراین را بازتاب یک رقابت گستردهتر و بدبینانه برای کنترل جهان بین قدرتهای بزرگ توصیف میکنند. این نگاه فاصله زیادی از تصور غرب نسبت به این جنگ دارد که در آن، ملتی آزاد و صلحجو از خود در برابر متجاوزی بزرگتر دفاع میکند.
درک و توجه به این چشمانداز اهمیت دارد؛ به خصوص که دیگر عوامل دولتی خوشحال هستند که چنین روایتهایی را تقویت کنند تا اعتبار غرب را از بین ببرند. عناوین مشابه در این موارد همان زمینههای متفاوت را برعکس جلوه میدهند که آنها را با هم مقایسه میکنند. هیچ مقایسه اخلاقی بین بمباران صربستان با بمباران کییف توسط روسیه نمیتوان انجام داد. بمباران صربستان منجر به حملات وحشیانه آن به بوسنی و هرزهگوین شد.
درسی برای غرب در این مورد وجود دارد. مسکو و پکن میتوانند روایتهای رایج در غرب آسیا را در جهانبینی خودشان بگنجانند، اما غرب نمیتواند بدون چالش از دست این روایتها خلاص شود، در حالی که هنوز هم چشمانداز خودش را بیان میکند. غرب باید ریاکاری رقبای خود را برای مخاطبان عرب برجسته کند.