بهگزارش مرکز مطالعات سورین، خبرگزاری بلومبرگ در گزارش تازه خود بهقلم «مکس هاستینگ» نوشت: اگر کشورهای اتحادیه اروپا سرانجام سهم خود را بپردازند، تلاشهای آمریکا شانس بیشتری خواهد داشت.
متحدان آمریکا احمقانه و حتی بیپروا بودهاند که گول شمشیر و سپر آمریکا را خوردهاند. انتخابات میاندورهای ممکن است برای دموکراتها کمتر از آنچه تصور میشد فاجعهبار بوده باشد، اما نشان میدهد که رهبری بینالمللی این کشور چقدر مخاطرهآمیز شده است.
بسیاری از جمهوریخواهان تهدید میکنند که حمایت از اوکراین را کاهش خواهند داد و ممکن است حتی بدون کنترل کاخ سفید بتوانند این کار را انجام دهند.
تاکنون، دولت بایدن نقش خود را در جنگ با آمیختگی مثال زدنی از تصمیمگیری و خویشتنداری مدیریت کرده است. این کشور از تلاشهای جنگی زلنسکی حمایت کرده است، اما از اقداماتی مانند اعمال منطقه پرواز ممنوع جلوگیری کرده است.
به نظر می رسد کاخ سفید و پنتاگون احتمالاً به درستی به این نتیجه رسیدهاند که هیچیک از طرفین در میدان نبرد قادر به دستیابی به پیروزی نظامی مطلق نیستند.
آمریکا باید حداقل به گفتگوهای خصوصی با روسیه و چین ادامه دهد. آمریکا نمیتواند به طور واقعبینانه آرزوی تغییر ماهیت نفرتانگیز نظامهای مسکو و پکن را داشته باشد.
برگزیت بریتانیا و آمریکای ترامپ و اتحاد اروپا به هم مرتبط هستند. این ممکن است به شیوهای انحرافی، نویدبخش احیای «روابط ویژه» بین بریتانیا و آمریکا باشد، موردی از تاریخ که نه دقیقاً به عنوان چیزی مسخره بلکه به عنوان چیزی مضحک تکرار میشود.
پس از 6 سال، آشکار است که هر دو رویداد، جبهه غرب را در برابر حکومتهای خودکامه تضعیف کرده است.
برخی از تحلیلگران استدلال میکنند که نوع جدیدی از فدرالیسم، قدرت و اقتدار آمریکا را در خارج از کشور تضعیف میکند، زیرا ایالتهای جداگانه به طور فزایندهای سیاستهای مغایر با سیاستهای دولت ملی را دنبال میکنند.
برخی اروپاییها استدلال میکنند که عملکرد نظامی بد روسیه در برابر اوکراین نشان میدهد که تهدیدی ناچیز برای غرب است.
دیر یا زود، شاید پس از سقوط ولادیمیر پوتین، نیاز به گفتگو با روسیه در مورد توقف تیراندازی در اوکراین باشد.
تمام موارد توضیح میدهد که چرا اروپاییها و بسیاری از مردم دیگر در سراسر جهان باید خیلی بیشتر و علنی از آمریکا تشکر کنند.