بهگزارش مرکز مطالعات سورین، روزنامه جروزالم استراتژیک در مقالهای بهقلم «مئیر بن شبات» نوشت: از آنجایی که توافق آبراهام در سپتامبر 2022 به دومین سالگرد خود رسید، میتوانیم از روابطی که بین اسرائیل(رژیم صهیونیستی) و امارات، بحرین و مراکش ایجاد شده است، احساس رضایت کنیم.
توافقات تجاری، نشستهای دیپلماتیک و امنیتی در سطح بالا، پروازهای مستقیم و گردشگری رو به رشد وجود دارد.
6 گام برای اسرائیل(رژیم صهیونیستی)، آمریکا و متحدان منطقهای
اول، توافقات آبراهام را بدیهی نگیرید یا تصور نکنید که آنها برگشتناپذیر هستند: تهیه یک برنامه کاری دقیق برای تقویت، تعمیق و گسترش توافقنامه آبراهام و ایجاد مکانیزمی به رهبری سران کشورهای امضاکننده برای نظارت بر اجرا، اهمیت حیاتی دارد.
دوم، تغییر مسیر در مورد ایران: دولت آمریکا باید گامهای بعدی را از ابراز ناامیدی و نارضایتی فعلی و فزاینده خود از ایران، با توجه به دخالت این کشور در جنگ علیه اوکراین، بردارد. جاهطلبیهای هستهای تهران و فعالیتهای تروریستی آن ثبات و صلح را در سطح منطقهای و جهانی تهدید میکند.
دولت بایدن بهجای نزاع با عربستان، تحت فشار قرار گرفتن توسط ایران و زیر پا گذاشتن سه موضوع مهم سیاست خارجی (جنگ در اوکراین، بحران انرژی و پروژه هستهای ایران)، باید تصمیم به مقابله با جمهوری اسلامی بگیرد.
سوم، پیشبرد پروژههای مشترک باهدف حل مشکلات فوری جهانی، در زمینههای انرژی، آب و غذا: موانع دیوانسالاری باید برداشته شود و از مزیتهای نسبی اسرائیل(رژیم صهیونیستی) و کشورهای خلیج فارس بهطور کامل استفاده شود.
در مورد آب، اسرائیل(رژیم صهیونیستی) بهعنوان یک رهبر جهانی در فناوریهای بازیافت و نمکزدایی و استخراج آب از هوا میتواند راهحلهایی برای مشکلات کمبود آب و مدیریت ارائه دهد.
چهارم، باز کردن پل زمینی تجارت بین اروپا و خلیجفارس از طریق اسرائیل(رژیم صهیونیستی): پل زمینی تجارت که بهطور بالقوه ارزانتر و کارآمدتر از برخی از گزینههاست، میتواند منافعی را هم برای بازیگران منطقهای و هم برای کشورهای اروپایی که میتوانند از آن برای واردات و صادرات جهانی خود نیز استفاده کنند به همراه داشته باشد.
این امر همچنین باعث ارتقای تجارت میان امضاکنندگان توافقنامه آبراهام میشود و به رشد جهانی کمک میکند.
پنجم، ترویج پروژههای مشترک منطقهای: گامهایی که در این راستا برداشته شده است، چشمانداز اتصال شبکههای برق کشورهای خلیجفارس و آفریقا را با شبکههای اروپا از طریق مصر و اسرائیل ایجاد کرده است.
چنین پروژههایی نهتنها منافع اقتصادی ایجاد میکنند، بلکه حس مشارکت بین کشورها را افزایش میدهند و درعینحال به امنیت عمومی نیز کمک میکنند.
در این زمینه، میتوان راهحلهایی برای برخی از مشکلات اساسی نوار غزه نیز یافت، بدون اینکه تهدیدات امنیتی بیشتری متوجه اسرائیل(رژیم صهیونیستی) شود.
ششم، افزایش ابتکارات درزمینه آموزشی و فرهنگی: نگرشهای اساسی در حمایت از صلح و تضعیف مواضع خصمانه و تسلط بر اندیشههای اسلامگرای افراطی باید تقویت شود. این یک مؤلفه حیاتی برای ایجاد صلح در سطح عمومی نهتنها در میان دولتها، بلکه در میان شهروندان و مردم است.
در مورد کشورها:
مصر: همچنان سنگ بنای توافقات بین اسرائیل و کشورهای عربی است. تقویت روابط با مصر یک منافع استراتژیک بوده و از بالاترین درجه اهمیت برای امنیت ملی اسرائیل(رژیم صهیونیستی) برخوردار است.
سودان، چاد و کوزوو: سودان و چاد هر دو باید به همه گروههای کاری امضاکنندگان توافقنامه دعوت شوند.
همین امر در مورد کوزوو، یک کشور اروپایی با اکثریت مسلمان، که با اسرائیل(رژیم صهیونیستی) روابط برقرار کرده و سفارتی در اورشلیم دارد، صدق میکند.