بهگزارش مرکز مطالعات سورین، نشریه فارن پالیسی در یادداشت خود بهقلم «جیمز کرابتری» نوشت:وجه اشتراک این دو ابرقدرت که در پی جلب نظر کشورهای منطقه هستند، استراتژیهای ناقصشان است.
رهبران آسیای جنوبشرقی این هفته در راه واشنگتن هستند تا در نشستی با جو بایدن دیدار کنند؛ نشستی که بایدن مدتها انتظارش را کشیده است.
دستور کار بایدن برای دیدار با انجمن کشورهای جنوبشرقی آسیا (آسهآن) که دو بار به تأخیر افتاد، توقف حرکت منطقه به سمت چین است.
همانطور که آمریکا و چین رقابت جهانی خود را برای نفوذ و قدرت افزایش میدهند، هر کدام در حال آمادهسازی برنامههای جدیدی برای ترمیم نقاط کور استراتژیک مربوط به خود هستند. و هیچ یک از این دو طرح به احتمال زیاد موفق نخواهد شد.
بایدن با آگاهی از این که با ادامهی رشد بازار چین، نفوذ اقتصادی آمریکا در منطقه رو به کاهش است، از نشست ویژهی این هفته برای گفتوگو در مورد چارچوب اقتصادی هند و اقیانوس آرام استفاده خواهد کرد.
این طرحی سرهمبندی شده است که هدف آن جبران عدم تمایل واشنگتن برای مذاکره در مورد آن نوع قراردادهای تجاری بازارگشاست که مطلوب رهبران آسیایی است؛ کاری که چین همچنان به آن تمایل دارد.
از آن طرف، پکن در حال بازارگرمی برای طرح جدید خود است؛ طرحی که با هدفی مشابه، برای پوشاندن کاستیهای استراتژی جهانیاش طراحی شده است.
چین نتوانسته علیه شبکه جهانی اتحاد آمریکا و جایگاه آن در نقش ضامن امنیت اقدام مؤثری انجام دهد.
به همین دلیل است که پکن اکنون در حال اجرای ابتکار امنیت جهانی خود است که اولین بار توسط شی جین پینگ در «مجمع بوآئو برای آسیا» در ماه گذشته ارائه شد، اما سربسته ماند.
به چارچوب اقتصادی هند و اقیانوس آرام (IPEF) میپردازیم. این ایده برای اولین بار در سال گذشته مطرح شد. این ایده را مقامات امریکایی برای پر کردن حفره خالی راهبرد هند-اقیانوس آرام واشنگتن که آمریکا با خروج دونالد ترامپ در سال ۲۰۱۷ از توافق جامع و مترقی برای مشارکت ترانس پاسیفیک (CPTTP) با آن مواجه شد، مطرح کردند.
این اقدام باعث تأسف اکثر شرکای آمریکا در آسیا شد و امیدوارند که این کشور در آیندهی نزدیک به آن بازگردد.
چارچوب اقتصادی هند و اقیانوس آرا ، نقطهی اصلی گفتوگو در اجلاس این هفته خواهد بود. «کرت کمبل» -هماهنگکنندهی آسیا- برای شورای امنیت ملی آمریکا، اخیرا ادعا کرد که ایجاد روابط عمیقتر با «آسهان» اولویت اصلی بایدن برای سال ۲۰۲۲ خواهد بود.
واشنگتن توافقی را ارائه میدهد که عدهی کمی واقعا خواهان آن هستند. اقتصادهای پیشرفتهای مانند استرالیا، ژاپن و نیوزیلند شاید به دلیل روابط نزدیک ژئوپلیتیکی خود با آمریکا، به آن تن دهند. سنگاپور نیز ممکن است همراهی کند.
اما تردید در مورد اینکه آیا کشورهای بلاتکلیف مهم به لحاظ ژئوپلیتیک مانند اندونزی، مالزی، فیلیپین و تایلند آن را بپذیرند یا نه همچنان به قوت خود باقی است، چه رسد به کشورهای کوچکتر اقیانوس آرام مانند جزایر سلیمان، که معاملات اخیرشان با چین بسیار بحثبرانگیز بوده است.
مشکل چین برعکس است. این کشور نفوذ اقتصادی زیادی دارد و قدرت نظامی آن نیز رو به افزایش است. اما فاقد شبکه گستردهی متحدین و شرکایی است که به آمریکا چنین نفوذ امنیتی میدهد.
با این حال، حتی اگر نه ابتکارات جدید واشنگتن موفق شود و نه پکن، صرفا وجود پروژههای معیوبی مانند چارچوب اقتصادی هند و اقیانوس آرام و ابتکار امنیت جهانی(GSI) بازتاب جالبی در مورد آیندهی رقابت قدرتهای بزرگ در آسیا ارائه میدهد.
این دو ابتکار نشان میدهد که چین و آمریکا حداقل از ضعفهای نسبی خود آگاه هستند و سعی میکنند خود را در چشم شرکای بالقوه جذابتر نشان دهند.
اما در مورد آمریکا، چارچوب اقتصادی هند و اقیانوس آرام صرفا تأکید میکند که واشنگتن دیگر مایل نیست بار اقتصادی را که در طول تاریخ همراه همیشگی ابرقدرتها بوده، به دوش بکشد، بهویژه اگر خطرات سیاسی داخلی به همراه داشته باشد.
و در مورد چین، نشانههای کمی حاکی از آن است که بتواند نقش امنیتی جهانی را به شکلی که آمریکا مدتهاست ایفا کرده، به عهده بگیرد.