بهگزارش مرکز مطالعات سورین، وبگاه ناینیتن فورتی فایو در یادداشت تازه خود بهقلم «دنیل دیویس» نوشت: بلافاصله پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در پایان جنگ سرد، سیاست خارجی آمریکا بهعنوان یک ابرقدرت اقتصادی و نظامی جهانی به رسمیت شناخته شد.
در اوایل دهه 1990، روسیه پوستهای از اتحاد جماهیر شوروی سابق و چین، یک کشور ضعیف جهان سومی بود و بنابراین، واشنگتن میتوانست تقریباً هر کاری که میخواست انجام دهد، بدون اینکه از عواقب آن بترسد. سه دهه بعد، جهان به شدت تغییر کرده است و آمریکا دیگر تنها ابرقدرت نیست.
با این حال، نخبگان سیاست خارجی واشنگتن همچنان به تلاش برای اتخاذ سیاست در سال 2022 مانند سال 1992 ادامه میدهند.
جمعه گذشته، «ولادیمیر پوتین» پیش از شرکت در مراسم افتتاحیه بازیهای المپیک زمستانی، با«شی جین پینگ» در پکن دیدار و بیانیه مشترک گستردهای را پس از اجلاس منتشر کرد.
در این بیانیه آمده است که طرفهای روسی و چینی «حمایت متقابل خود را برای حفاظت از منافع اصلی، حاکمیت دولتی و تمامیت ارضی خود تأیید میکنند و طرف روسی تصدیق مینماید که تایوان بخش جدانشدنی از چین بوده و با هر شکلی از استقلال آن مخالف است.»
چین با اشاره به نارضایتی مسکو نسبت به اوکراین و ناتو، تاکید کرد که مخالف «گسترش بیشتر ناتو است و از اتحاد آتلانتیک شمالی میخواهد که رویکردهای ایدئولوژیک جنگ سرد خود را کنار بگذارد.»
شکافهای نظامی و اقتصادی جهانی بین آمریکا و روسیه و چین که در دهه 1990 وجود داشت، تقریباً از بین رفته است.
بسیاری از نخبگان سیاست خارجی واشنگتن تصور میکنند آمریکا میتواند سیاست خارجی خود را براساس ترجیحات خود قرار دهد و معتقدند که هنوز همان قدرت انحصاری جهانی پس از جنگ سرد را داریم.
چین و روسیه هر دو به قدرتهای منطقهای مهمی در نقاط مختلف جهان تبدیل شدهاند و نمیتوان آنها را نادیده گرفت و واشنگتن با پذیرش این حقیقت میتواند آسیبی را که در چند دهه گذشته به خودمان وارد کردهایم، کاهش دهد، به طور بالقوه مانع از حمله روسیه به اوکراین، حمله چین به تایوان و حفظ قدرت جهانی خود شود.
بهتر است آمریکا به دفاع از حقوق بشر، قوانین بینالمللی و همزیستی مسالمتآمیز بین کشورها بپردازد. درنهایت، غرب باید به تجارت قوی با تایوان و اوکراین و مشارکت فرهنگی و اقتصادی با هر دو ادامه دهد.