بهگزارش مرکز مطالعات سورین، پایگاه خبری اینساید عربیا مقالهای بهقلم «امیلی میلیکن»، «جیورجیو کافیرو» منتشر کرد که در آن آمده است: هم چین و هم ایران از این ترس دارند که در افغانستان پساآمریکا چه رخ میدهد.
آنها نگرانیهای مشترک مشابهی دارند و این دلیل خوبی است که پکن و تهران همکاری خود را در ارتباط با افغانستان و تهدید تروریسم ناشی از این کشور افزایش دهند.
نزدیک به 11 ماه از بازگشت طالبان به قدرت گذشته و هر 6 کشور همسایه افغانستان نگران تروریسم، افراطگرایی و تهدیدهای دیگری هستند که از داخل افغانستان اداره میشوند.
هم پکن و هم تهران در مواجهه با خصومت امارت اسلامی افغانستان طی حاکمیتش در سالهای 1996 تا 2001 بودند، اما حالا به دنبال افزایش ثبات افغانستان و یافتن راههایی هستند تا روابط کاربردی با «دور دوم حکومت طالبان» داشته باشند.
چین و ایران در نهایت خواهان اجتناب از روابط خصمانه با کابل هستند، زیرا از این میترسند که تنشهای بیشتر با امارت اسلامی افغانستان چه به صورت مستقیم یا غیر مستقیم به منافع آنها در آسیای میانه بزرگ و همچنین به کشورهای خودشان آسیب وارد کند.
در نهایت، چین و ایران به دنبال تعامل واقعبینانهای با حکومت موجود در افغانستان پساآمریکا هستند، زیرا هم پکن و هم تهران این تعامل را برای پیشبرد منافعشان در ارتباط با این کشور فرسوده از جنگ و کل منطقه ضروری میدانند.
همچنین، ایران منافع اقتصادی و امنیتی خودش را در افغانستان پساآمریکا دارد که احتمالا باعث میشود تا تهران و پکن همکاری نزدیکی را به طرق مختلفی داشته باشند.
تهران مرز مشترک با افغانستان به طول 585 مایل دارد و نگران امنیت این کشور از جمله سیل مهاجران افغانی و گروههای جهادی خشن است.
تهران افغانستان را از مدتها قبل بهعنوان پناهگاهی برای افرطگراهای سنی میدانسته که تهدید جدی بر علیه جمهوری اسلامی و همچنین اقلیت شیعه هزاره در افغانستان هستند و دولت ایران احساس میکند تعهدی در قبال دفاع از این اقلیت دارد.
بدتر شدن بحران پناهجویان بار اقتصادی عظیمی را بر دوش ایران میگذارد و مشکلات امنیتی فعلی را تشدید میکند.
با توجه به این موضوع است که مدیریت جریان پناهجویان در فهرست اولویتهای تهران قرار گرفته است.
تنشها در این خصوص وقتی بالا گرفت که یک مهاجر افغان با چاقو به سه روحانی در حرم امام رضا در ایران حمله کرد، دو تن از آنها را کشت و نفر سوم را نیز به شدت مجروح کرد.
«بیل فیگویروا» -همکار فوق دکتری در مرکز خاورمیانه دانشگاه پنسیلوانیا- میگوید: «تجار چینی علاقه قابلتوجهی به افغانستان نشان دادهاند و موفقیت آنها متکی به ثبات این کشور است.
بنابراین، چین از طالبان استقبال کرده و برای بازسازی این کشور، قول حمایت اقتصادی و سیاسی داده است.
ایران نیز به همین صورت و به رغم تنشهایی که با طالبان داشته، به دنبال این است که با ترویج یک ملت با ثبات در افغانستان، جریان مهاجران غیرقانونی و مواد مخدر از مرز افغانستان را متوقف کند.»
وضعیت افغانستان در دوره پساکرونا همچنان موجب ترس چین شده، به خصوص در مورد تهدید افراطگرای اسلامی که بابت اشغال 20 ساله افغانستان از این کشور سر زده است.
به نظر میرسد برجام، همچنان رو به فروپاشی است و دولت ابراهیم رئیسی در این شرایط سیاست خارجی «نگاه به شرق» را در دستور کار خود قرار داده است.
پس، تهران همچنان این پیام را به پکن خواهد رساند که مایل به تقویت روابط امنیتی دوجانبه است و احتمالا افغانستان طی ماهها و سالهای بعد محور این همکاری خواهد بود.