loader image

جستجو

The competition between China and America is entering a new and more dangerous stage

اکونومیست:
رقابت چین و آمریکا وارد مرحله جدید و خطرناک‌تری می‌شود

مرکز مطالعات سورین

چکیده

نشریه «اکونومیست» نوشت:‌ آمریکا به‌طور قابل درک در حال تسریع مهار نظامی چین در آسیا، احیای اتحادهای قدیمی و ایجاد اتحادهای جدید، مانند پیمان آکوس با استرالیا و بریتانیا است.

فهرست مطالب

به‌گزارش مرکز مطالعات سورین،‌نشریه اکونومیست در یادداشتی با اشاره به اینکه رقابت چین و آمریکا وارد مرحله جدیدی و خطرناک‌تری می‌شود،‌  نوشت: شاید امیدوار بودید که وقتی مرزهای چین دوباره باز شد و تماس رودررو بین سیاستمداران، دیپلمات‌ها و بازرگانان از سر گرفته شد، تنش‌های چین و آمریکا در انبوهی از نشست‌ها و گفت‌و‌گوهای کوچک کاهش یابد.

اما جو پکن اکنون نشان می‌دهد که مهم‌ترین رابطه جهان تلخ‌تر و خصمانه‌تر از همیشه شده است.

هر یک از طرفین از منطق اجتناب ناپذیر خود پیروی می‌کند.

آمریکا سیاست مهار را در پیش گرفته است، اگرچه از استفاده از این اصطلاح خودداری می‌کند. (آمریکا) چینی استبدادی را می‌بیند که از حکومت تک‌حزبی به حکومت تک نفره تغییر جهت داده است. رئیس‌جمهور شی جین پینگ احتمالاً سال‌ها در قدرت خواهد بود و با غرب که به اعتقاد او در حال افول است، دشمنی دارد.

او در داخل کشور سیاست سرکوبی را دنبال می‌کند که ارزش‌های لیبرال را به چالش می‌کشد.

او وعده‌های خود را برای نشان دادن خویشتن‌داری در هنگام فرافکنی قدرت به بیرون، از هنگ‌کنگ تا هیمالیا، زیر پا گذاشته است.

دیدار او با ولادیمیر پوتین در این ماه تأیید کرد که هدف او ایجاد نظم جهانی جایگزینی است که برای مستبدان خودمانی‌تر باشد.

در مواجهه با این موضوع، آمریکا به‌طور قابل درک در حال تسریع مهار نظامی چین در آسیا، احیای اتحادهای قدیمی و ایجاد اتحادهای جدید، مانند پیمان آکوس با استرالیا و بریتانیا است.

در تجارت و فناوری، آمریکا تحریم‌های سخت و گسترده‌ای را بر کالاها اعمال می‌کند. هدف آن کاهش نوآوری چین است تا غرب بتواند برتری تکنولوژیک خود را حفظ کند: چرا آمریکا باید اجازه دهد از اختراعاتش برای خطرناک‌تر کردن حکومت متخاصم استفاده شود؟

برای رهبران چین، این به منزله طرحی برای فلج کردن آن است. آمریکا هرگز نمی‌پذیرد که کشوری بتواند به اندازه خودش قدرتمند باشد، صرف نظر از اینکه کمونیست باشد یا دموکراسی. آمریکا تنها زمانی چین را تحمل می‌کند که مطیع باشد.

اتحادهای نظامی آسیایی آمریکا به این معنی است که چین احساس می‌کند در حوزه نفوذ طبیعی خود محاصره شده است.

حاکمان چین فکر می‌کنند که افزایش هزینه‌های نظامی کاری عاقلانه است.

در تجارت، آن‌ها مهار آمریکا را ناعادلانه می‌دانند. چرا باید کشوری که تولید ناخالص داخلی سرانه آن 83 درصد کم‌تر از آمریکاست، از فناوری‌های حیاتی محروم شود؟

با توجه به این دو جهان‌بینی ریشه‌دار و متناقض، ساده لوحانه است که فکر کنیم دیپلماسی بیشتر به تنهایی می‌تواند صلح را تضمین کند.

دیدار «جو بایدن» و «شی» در ماه نوامبر در بالی تنش‌ها را کاهش داد، اما منطق عمیق‌تر رویارویی به‌زودی مجدداً خود را نشان داد.

بحران بالون جاسوسی (مقامات چینی آمریکا را به دلیل سرنگونی آنچه که آن‌ها یک «بادکنک شیطانی» سرگردان می‌نامند مورد تمسخر قرار می‌دهند) نشان داد که هر دو رهبر چگونه باید در خانه خود سرسخت به نظر برسند.

آمریکا از چین می‌خواهد که موضوعاتی را برای کنترل رقابت‌ها اتخاذ کند، از جمله خطوط مستقیم و پروتکل‌های مربوط به تسلیحات هسته‌ای، اما چین خود را طرف ضعیف‌تر می‌داند: چرا خود را با قوانین تعیین‌شده توسط یک قلدر مقید کنید؟ هیچ چیز نشان نمی‌دهد که خصومت‌ها کاهش خواهد یافت.