بهگزارش مرکز مطالعات سورین، روزنامه نیویورک تایمز در یادداشتی بهقلم «بونیاس گلاسر» «زاک کوپر» نوشت: جاهطلبیها چین به همراه قدرت نظامیاش افزایش یافته و ممکن است حتی به قیمت جنگ با آمریکا، تایوان دموکراتیک را تصرف کند.
شی جینپینگ امیدوار است در اواخر همین پاییز به نحو بیسابقهای به سومین دور از ریاستجمهوری برسد و نمیتواند ضعف از خود نشان دهد.
در عین حال، «استراتژی بلندمدت ابهام» آمریکا منجر به یک سردرگمی استراتژیک شده است. اظهار نظرهای نادرست بایدن باعث تضعیف سیاست دقیقی شده که صلح را به مدت چندین دهه حفظ کرده بود.
گفته شده که «نانسی پلوسی» -رئیس مجلس نمایندگان- در برنامه سفر خود به آسیا قصد توقف در تایوان را دارد. شاید پلوسی و مشاورانش تصور میکنند که این کار تاثیر ثباتبخشی دارد و بسیاری از افراد در واشنگتن معتقدند که ابراز قدرتمندی از تعهد آمریکا به تایوان باعث میشود تا چین از ماجراجویی خطرناک نظامی منصرف شود.
اما سفر پلوسی به تایوان در مقطع فعلی میتواند باعث شود که چین واکنش قدرتمندی را نشان دهد.
چین تایوان را بخشی از سرزمین حاکمیتی خود میداند و وقتی که سیاستمداران آمریکا به آنجا سفر میکنند، واکنشهای خشمگینانهای را نشان میدهد.
سفر پلوسی میتواند این موضوع را به سطح دیگری بکشاند. «نیوت گینگریچ» -رئیس پیشین مجلس نمایندگان- در سال 1997 به تایوان سفر کرده بود و پلوسی عالیرتبهترین مقام آمریکایی است که از آن زمان تاکنون به آنجا سفر میکند.
همچنین، پلوسی به خاطر فشار حقوق بشری که بر پکن میآورد، در چین فرد منفوری است. تصاویر او در حال فرود آمدن در تایوان میتواند در چین بهعنوان اقدامی تحریکآمیز تلقی شود.
با این حال، چین متوجه نقش وی در افزایش تنشهاست. منتقدین در آمریکا به درستی هشدار میدهند که چین توازن منطقهای را با نوسازی نظامی خود به هم زده و ترس از حمله به تایوان را افزایش میدهد.
رهبران چین خواهان پرهیز از جنگ با آمریکا هستند، اما شاید در مواردی نظیر برنامه چالشبرانگیز پلوسی حاضر به افزایش تنش باشند یا اینکه برای نخستین بار هواپیماهای نظامی را بر فراز تایوان به پرواز درمیآورند. تنشهای سهوی میتوانند خطر واقعی باشند.
اما هیچکدام از طرفین نیازی به جنگ ندارند. موضوع گزینه جنگ با چین مخصوصا از نقطه نظر استراتژیک آمریکا موضوعی بد است و حتی رهبران دموکرات در قوههای مقننه و اجرایی در خصوص سفر پلوسی دچار دودستگی شدهاند.
واشنگتن و پکن باید تنش را متوقف کرده و نگرانیها و خطوط قرمز خود را آشکارا به یکدیگر منتقل کنند.
این کار به طور کلی مشکل شده، زیرا تبلیغات تهاجمی چین باعث بیتفاوتی آمریکا نسبت به پیامهای پکن شده است. با این حال، گامهایی هستند که رهبران باید برای کاهش شدت و حدت ماجرا بردارند.
پلوسی باید هرگونه سفری به تایوان را به تعویق بیاندازد تا به دولت بایدن برای اتخاذ سیاستی شفاف و یکدست نسبت به این جزیره فرصتی داده باشد.
علاوه بر این، آمریکا باید به تایوان این قوت قلب را بدهد که به دنبال راه حل صلحآمیزی در مورد اختلافات دو سوی تنگه است.
آمریکا میتواند به روند تحویل تسلیحات انبارشده سرعت ببخشد و فروش تسلیحات اضافی برای تقویت توانایی دفاعی تایوان را تایید کند.
منتقدین این رویکرد مدعی خواهند شد که پکن یک گردن کلفت است و قدرت تنها پاسخ به گردن کلفتها است و واشنگتن و پلوسی نمیتوانند عقب بنشینند، اما ما چون خوابگردها به سمت بحران میرویم.
رهبران همه طرفها باید از خواب بیدار شوند و راههای خروج از بحران را بیابند تا از تقابل خطرناکی پرهیز کنند که هیچکس خواهان آن نیست.