بهگزارش مرکز مطالعات سورین، روزنامه هاآرتص در یادداشت تازه خود بهقلم «آلون پینکاس» نوشت: سفر پوتین به تهران، مطمئنا دستاورد چندانی به همراه نداشته است. به قرارداد 40 میلیارد دلاری گازپروم و ایران در زمینه همکاری انرژی توجهی نکنید و مطمئناً منادی یک «نظم نوین جهانی»، آنگونه که نظام ایران اعلام میکند، نبوده است. بلکه نشاندهنده ضعف پوتین و فقر سیاسی ایران است.
این اتفاق همچنین باید زنگ خطری برای کارشناسان اسرائیلی باشد که سالها اعتقاد داشتهاند که روسیه یک متحد واقعی است و در زمان مناسب، پوتین شریک قدرتمند اسرائیل(رژیم صهیونیستی) در بیرون راندن ایران از سوریه است. مفهوم «پوتین یک متحد منطقهای قابل اعتماد است»، اسرائیل(رژیم صهیونیستی) را به سمت سیاست بیطرفی عجیب، غیرقابل توجیه و ناپسند خود در مورد اوکراین سوق داده است.
هیاهوی شبه دراماتیک ایجادشده توسط برخی تحلیلگران نظامی در مورد پیشرفت های «قاطع» روسیه در شرق اوکراین، برخی موفقیتهای تاکتیکی در تسخیر شهرها در دونباس و اینکه چگونه یک جنگ فرسایشی به طور قطع به نفع روسیه خواهد بود، تنها کتمان ناکامی استراتژیک پوتین است.
پوتین امیدوار است که بایدن در انتخابات سال 2024 شکست بخورد. در ذهن او، ترامپ یا شخصی مانند وی، باعث اصلاح مسیر سیاست خارجی آمریکا به نفع او خواهد شد. او به دنبال سیاستی خود محور، کمهزینهتر برای ناتو، دارای تعهدات خارجی کمتر و نگرانی کمتر آمریکا در مورد مسائل روسیه و اوکراین است.
اکنون هدف اصلی پوتین، مقاومت در برابر فشارها تا سال 2024 است. او امیدوار است با این کار نشان دهد که هنوز از قدرت و نفوذ قابلتوجهی در عرصه سیاست بینالملل برخوردار است.
چیزی که ما در سفر او به ایران دیدیم، پوتینی بود که پنج ماه پیش فکر میکرد قرار است با بایدن در مورد ساختار جدید امنیتی اروپا مذاکره کند، حالا در اتاقی خالی با ابراهیم رئیسی نشسته است.
دو کشور طرد و تحریمشده تلاش میکنند با کمک به یکدیگر از انزوا خارج شوند. رجب طیب اردوغان، برای افزایش اعتبار اجلاس سران، به این نشست پیوست که این اتفاق راهی برای نشان دادن سرکشی او علیه بایدن بود.
آنچه تا حدودی تعجببرانگیز دیده شد، بیانیه اردوغان بود. رئیسجمهور ترکیه پس از توهین به پوتین با بیحوصلگی در این نشست شرکت نمود و در میان سخنرانی خود اعلام کرد: «آمریکا اکنون باید شرق فرات را ترک کند» و افزود که حضور این کشور، «گروههای تروریستی را در منطقه تغذیه میکند».
اگر روسیه 6 هزار کلاهک هستهای در اختیار نداشت، تمام این نشست و بهویژه اظهارات اردوغان بهعنوان یک کمدی سیاسی تلقی میشد.
ایران بهطور پیوسته بهعنوان یک کشور در آستانه دستیابی به بمب هستهای باقی مانده و شبکهای از سازمانهای تروریستی نیابتی را در سرتاسر منطقه تقویت میکند و ترکیه هم یکی از اعضای ناتو با موقعیت استراتژیک و ژئوپلیتیکی حیاتی است.
از طرفی، زمانی که سه کشور که هر سه عقده قدرت دارند، در یک مکان جمع میشوند، نمیتوان اهمیت بالقوه و شوم جلسه را نادیده گرفت. اتحاد یا محور روسیه و ایران احتمالاً یک ضرورت کوتاهمدت است. اما در هر صورت نمیتوان این اتحاد را بیاهمیت خواند.