بهگزارش مرکز مطلعات سورین، روزنامه هاآرتص در مطلب تازه خود بهقلم «آموس هارل» نوشت: حملهایران به یک نفتکش متعلق به اسرائیل(رژیم صهیونیستی) نشانه این است که اورشلیم به خود اجازه میدهد با تهران که در سال گذشته بهطور فزایندهای از منافع آمریکا دوری کرده است، رویارویی بیشتری داشته باشد.
همانطور که ایران به مسکو نگاه میکند، رویکرد جنگطلبانه اسرائیل(رژیم صهیونیستی)، دیگر نگرانی اصلی برای آزمایش صبر بایدن نیست.
حمله به یک کشتی در خلیجفارس که بخشی از آن متعلق به یک شرکت اسرائیلی و بهعنوان بخشی از جنگ ایران و اسرائیل(رژیم صهیونیستی) بود، دیگر راز نیست.
اگرچه این حمله فقط جمعه شب گزارش شد، اما یک هفته قبل از آن رخ داد.
در اواخر ژانویه، انفجاری قوی در شهر اصفهان ایران رخ داد که به حمله پهپادهای اسرائیلی به یک مرکز تولید سلاح نسبت داده شد.
ایرانیها به معادله بازدارندگی که چند سال پیش ایجاد کردهاند پایبند هستند و بنابراین مطمئن هستند که به هر حملهای به خاک خود پاسخ میدهند. ظاهراً دلیل حمله پهپاد به کشتی، همین است.
سه سال پیش، اسرائیل(رژیم صهیونیستی) و ایران یک جنگ دریایی واقعی را انجام دادند. گزارش شده است که اسرائیل(رژیم صهیونیستی) بهطور سیستماتیک به کشتیهای ایرانی در دریای سرخ و حتی دریای مدیترانه حمله میکند و استدلال میکند که آنها نفت به سوریه قاچاق میکنند و درآمد حاصل از آن، صرف خرید تسلیحات برای حزبالله میشود.
پس از حملات متعدد، ایرانیان با یک سری حملات پهپادی به کشتیهای غیرنظامی پاسخ دادند.
اگرچه این اهداف فقط ارتباط غیرمستقیم با اسرائیل داشتند، اما ظاهراً این پیام دریافت شد و گزارشهای حمله به کشتیهای ایرانی تقریباً بهطور کامل متوقف شد؛ اما در ماههای اخیر، به نظر میرسد ایرانیها به تئاتر نیروی دریایی بازگشتهاند.
اگرچه اسرائیل(رژیم صهیونیستی) اخیراً یک دولت جدید یاد کرده است، اما هیچ تفاوت واقعی در سیاست آن در قبال ایران وجود ندارد.
این کشور جنگطلب است و همچنان با از سرگیری برجام بین جمهوری اسلامی و قدرتهای جهانی با شرایط فعلی آن مخالف است.
تغییر واقعی پیش از این اتفاق افتاد، در دوران نخستوزیری نفتالی بنت، زمانی که او تأکید کرد که حمله به اهداف بیشتری در داخل ایران توجیهپذیر است.
از آن زمان، گزارشهای بیشتری از انفجارهای مرموز، ترورها و حملات پهپادها گزارش شده است.
علاوه بر این، آنها دیگر محدود به سایتهای درگیر در برنامه هستهای ایران نیستند. اهداف همچنین شامل سایتهای مرتبط با برنامه تسلیحات متعارف ایران و آژانسهای مسئول انجام حملات تروریستی در خارج از کشور است. دولت بنیامین نتانیاهو ظاهراً به این سیاست تهاجمی ادامه میدهد.
یکی از دلایلی که اسرائیل(رژیم صهیونیستی) میتواند به خود اجازه دهد اصطکاک با ایران را در بخشهای وسیعی از غربآسیا افزایش دهد، این است که نگرش دولت آمریکا در قبال تهران تغییر کرده است.
در ماههای اخیر به نظر میرسد ایرانیها تمام تلاش خود را برای خشم آمریکا و دیگر کشورهای غربی انجام دادهاند.
این با امتناع سرسختانه تهران از بازگشت به توافق هستهای، بهرغم حمایت مشتاقانه واشنگتن، آغاز شد.
این امر با سرکوب خشونتآمیز «اعتراضات حجاب» در ایران ادامه یافت و به تصمیم ایران برای عرضه پهپادها به روسیه برای استفاده در جنگ فزاینده روسیه علیه اوکراین به اوج رسید.
رهبری ایران دلایل خاص خود را برای اتخاذ این سیاستها داشت. این کشور بهدنبال سرکوب مخالفان داخلی و تلاش برای تثبیت موقعیت بینالمللی خود از طریق تقویت روابط استراتژیک با مسکو بود.
اما با این کار، موفق شد به حساسترین دولت دموکرات در واشنگتن ضربه بزند. در این شرایط، واشنگتن آشکارا با اسرائیل(رژیم صهیونیستی) بر سر تحرکات تهاجمیاش تا زمانی که جرقه جنگ منطقهای نزند، درگیر نخواهد شد.
آمریکا همچنین نگران احتمال شعلهور شدن دوباره بین اسرائیل(رژیم صهیونیستی) و فلسطینیها و برنامههای دولت برای گسترش شهرکهای کرانه باختری و قانونی کردن چندین شهرکسازی است.
آمریکاییها بهطور سنتی بسیاری از قطعنامههای شورای امنیت در محکومیت اسرائیل(رژیم صهیونیستی) را در مورد این موضوع وتو کردهاند؛
اما ترکیبی از تلاشهای دولت برای تضعیف دموکراسی و اقداماتی که میتواند کرانه باختری را به آتش بکشد، ممکن است درنهایت باعث شود که جو بایدن، صبر خود را با اسرائیل(رژیم صهیونیستی) از دست بدهد.