بهگزارش مرکز مطالعات سورین، روزنامه نشنال اینترست در تحلیل خود بهقلم «الساندروآردوینو» نوشت: گروه «روسی واگنر» -یک شرکت نظامی شبهخصوصی- است که قوانین بازی را بازنویسی کرده و رد پای مسکو را در غرب آسیا، آفریقا، آسیای جنوب شرقی، آمریکای جنوبی و اخیرا اوکراین گسترش داده است.
ترکیه از این کتاب بازی کرملین وام گرفته تا از شرکتهای نظامی خصوصی برای احیای اسلامگرایی خود از لیبی تا قطر و مالزی استفاده کند.
درست همانگونه که آینده گروه واگنر به آینده «ولادیمیر پوتین» گره خورده، بخش خصوصی نظامی و امنیتی ترکیه نیز با «رجب طیب اردوغان» -رئیسجمهور ترکیه- رابطه نزدیکی دارد.
در حالی که پوتین روسیه جدیدی را تصور میکند که ریشه در اوراسیاگرایی دارد، اردوغان نیز چشم به رهبری جهان اسلام دارد.
نوعثمانگرایی با صلح دادن بین میراث اسلامی ترکیه و هویتهای چندگانه، جاهطلبیهای بسیار زیادتری از تلقی ایدهالیستی کمالیستها دارد که به دنبال ترکیه بهعنوان ابرقدرت منطقهای بودند.
ویژگی منحصر بفرد شرکتهای نظامی خصوصی ترکیه در این است که میتوانند یک «ارتش اجارهای» را با «نیروی هوایی دم دستی» مجهز به پهپادهای معروف بایراکتار ترکیب کنند.
ترکیب هر دو گزینه است که ترکیه را به موضوعی جذاب برای کشورهای اسلامی تبدیل کرده که نیازمند تقویت امنیت خود هستند.
شرکت نظامی خصوصی «سدات» ترکیه توسط سرتیپ بازنشسته، عدنان تانریوردی پایهگذاری شد و مسیر ایدئولوژیک دولت اسلامگرای اردوغان را در پیش گرفته است.
ایده سدات در طول جنگهای یوگسلاوی به ذهن تانریوردی خطور کرد. او در آن زمان بخشی از هیئتی بود که به بوسنی و هرزهگوین سفر کرده و مخالف ایده کنترل ارتش بوسنی توسط غرب بود.
به نظر او، این ایده به شرکتهای خصوصی دفاعی غرب اجازه میدهد تا کشورهای مسلمان همسایه را به دشمن تبدیل کنند.
با این حال، وبسایت این شرکت هرگونه شک و تردید در مورد اهداف آن را برطرف میکند و میگوید: «هدف شرکت سدات، ایجاد همکاری بین کشورهای اسلامی در زمینه صنایع نظامی و دفاعی است تا به جهان اسلام کمک کند و بهعنوان یک قدرت نظامی خودکفا، رتبهای شایسته را در میان ابرقدرتهای جهانی به دست آورد.»
پس، همچنان که واگنر و شرکتهای نظامی خصوصی روسیه مقاطعهکارانی هستند که نگرش اوراسیایی پوتین را پیش میبرند، سدات نیز تجلی دیدگاه تانریوردی از یک ارتش اسلامی است که انگیزههای آن در وهله نخست مذهبی است.
حالا رد پای سدات در سوریه، لیبی، ناگورنو قرهباغ و قطر دیده میشود، اما آنکارا حاضر نیست دخالت رسمی خود را در آن بپذیرد و این واکنشی مشابه با اظهارات «سرگئی لاوروف»- وزیر خارجه- روسیه است که انتخاب گروه واگنر از سوی کشور مالی را صرفا یک تجارت خصوصی نامید.
گسترش اسلامگرایان در زیر پرچم نوعثمانی در افغانستان و سومالی چه بر اساس اهداف سیاست خارجی اعلامشده ترکیه باشد یا سیاستهای اعلامنشده آن، گامهای منطقی بعدی آن هستند.
غرب سدات را شرکتی میداند که بهعنوان مجرای بین آنکارا و جنگجویان نیابتی سوری عمل نموده و ارتش و سرویسهای امنیتی ترکیه را به اقدامات رزمی مزدوران سوری از لیبی گرفته تا قفقاز مرتبط میکند.
در حالی که به آنکارا اجازه میدهد تا هرگونه دخالت رسمی را در آنها منکر شود.
جامعه بینالملل تحریمهای اقتصادی را ابزاری مناسب برای مهار گسترش واگنر در غرب آسیا و شمال آفریقا میدانست.
ناکامی غرب برای سرکوب گروه واگنر از طریق تحریمهای اقتصادی به آنکارا یک تحلیل ساده هزینه و فایده را داد: استقرار مزدوران و شرکتهای نظامی خصوصی واکنش شدیدی به دنبال نخواهد داشت.
روسیه پیشگام مزدوران بهعنوان ابزاری ارزشمند برای پیگیری اهداف سیاست خارجیاش بود. ترکیه همین دستورالعمل روسیه را از نزدیک دنبال میکند.