بهگزارش مرکز مطالعات سورین، اندیشکده شورای آتلانتیک در یادداشت تازه خود بهقلم «کریستوفر اسکالوبا» و «کانر رودیهان» نوشت: در نشست شورای ناتو-روسیه در روز 12 ژانویه، ائتلاف اعلام کرد: به طور قاطع (و به اتفاق آرا) درخواستهای روسیه برای چشمپوشی از خروج نیروها از کشورهای عضو را رد میکند.
با این حال، با پیشرفت بحران، تصمیمگیری درباره نحوه حمایت از اوکراین دشوارتر میشود و برای متحد شدن با ناتو محدودیتیهایی وجود دارد. غرب ممکن است با اعمال تحریمهای جدید اقتصادی سخت و تقویت جناح شرقی اتحاد موافقت کند.
این نباید تعجبآور باشد. الحاق کریمه به روسیه در سال 2014 و حمایت مستمر این کشور از جداییطلبان در منطقه دونباس اوکراین را در نظر بگیرید: اقدامات ناتو در حمایت از کییف بیشتر سیاسی بوده تا عملیاتی، و این امر را به متحدان واگذار کرده است تا مهمات، تجهیزات و آموزش نیروهای اوکراینی را تأمین کنند. علیرغم تعهد مکرر مبنی بر اینکه روزی اوکراین از پیوستن به ائتلاف استقبال خواهد کرد، و همچنین ابراز همدردی متحدان بابت مصیبت اوکراین، پیشرفت کمی در این جبهه حاصل شده است.
ناتو در درجه اول نگران دفاع از اعضای خود در برابر تجاوز روسیه است.
با این حال، علیرغم فقدان حمایت نظامی معنادار از اوکراین، بحران از سال 2014 در دستور کار ائتلاف قرار گرفته است. حملات روسیه به اوکراین و حمایت این کشور از جداییطلبان، ابتکارات عمده ناتو در زمینه آمادگی، برنامهریزی دفاعی، وضعیت نیرو، اطلاعات و توسعه فناوری را با نگاهی به تقویت جناحهای شمالی و شرقی اتحاد برانگیخته است. ناتو به عنوان نهادی که برای حفاظت از اروپا تأسیس شده است، در حال حاضر به شکل موفقیتآمیزی خود را برای جلوگیری از جنگ بیثباتکننده روسیه آماده کرده است.
برای اتحادی متشکل از 30 عضو با اولویتهای همسو، اما متمایز، اتفاق نظر در مورد هر امری غیرممکن است، چه رسد به موضوعی به پیچیدگی حمایت نظامی از اوکراین. بحث و اختلاف نظر، ویژگیهای ذاتی ناتو هستند نه اشکالات آن. نقطه مقابل اجماع، شکست نیست.
توانایی ناتو در ایجاد درک متقابل مشترک در بین اعضای خود یک ابزار ارزشمند است. عادات مشاوره و به اشتراکگذاری اطلاعات، که با همکاری عمیق در عملیات، برنامهریزی دفاعی و قابلیت همکاری پشتیبانی میشود، بنایی را به وجود میآورد که هرگونه اجماع بر اساس آن ایجاد میشود.