بهگزارش مرکز مطالعات سورین، روزنامه نیویورک تایمز در مقالهای بهقلم «دیوید سنگر» نوشت: عصر جدیدی از رویارویی مستقیم با ایران آشکار شده است. ظهور آن برای مدتی توسط رویدادهای دراماتیکتر از جمله حمله به اوکراین، افزایش رقابت آمریکا با چین و مذاکرات با تهران که به مدت 18 ماه به طول انجامید، پنهان ماند.
اکنون، امید بایدن برای ورود مجدد آمریکا به توافق با ایران که در سال 2015 منعقد شد و دونالد ترامپ آن را رها کرد، کاملاً از بین رفته است.
مذاکرات در ماه سپتامبر متوقف شد و در هفتههای اخیر بایدن تحریمهای جدیدی را علیه ایران اعمال کرد و از اعتراضاتی که تندروهای ایران آن را بهعنوان تهدیدی مرگبار معرفی کردهاند، حمایت کرد.
به گفته چندین مقام دولتی، در کاخ سفید جلسات امنیت ملی درباره ایران کمتر به استراتژی مذاکره و بیشتر به چگونگی تضعیف برنامههای هستهای ایران، فراهم کردن وسایل ارتباطی برای معترضان و قطع زنجیره تأمین تسلیحات روسیه توسط جمهوری اسلامی اختصاص دارد.
«جان کربی» -سخنگوی شورای امنیت ملی در کاخ سفید- ماه گذشته صراحتاً به صدای آمریکا گفت: «در حال حاضر، هیچ دیپلماسی در رابطه با توافق با ایران در جریان نیست. ما در حال حاضر در بنبست هستیم و روی آن تمرکز نداریم.»
در تابستان اخیر، مقامات آمریکایی همچنان امیدهایی به احیای توافق هستهای داشتند. توافقی که بین تیمهای اروپایی و ایرانی مذاکره و تقریباً کامل شده بود.
نمایندگان دولت بایدن (که ایرانیها از گفت وگوی مستقیم با آنها خودداری کردند) طرحها را تأیید کرده بودند و منتظر امضای نهایی [آیتالله] علی خامنهای بودند؛ [اتفاقی] که هرگز رخ نداد.
مقامات اطلاعاتی آمریکا ارزیابی کردند که احیای برجام به همان اندازه که در میان بسیاری از منتقدان آمریکایی، محبوب نبود، در میان محافظهکاران ایرانی و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که بخش نظامی برنامه هستهای را اداره میکند نیز به همین شکل بود.
ایرانیها بهدنبال تعهدی بودند که هرگز بهطور یکجانبه از این توافق خارج نشود و آنها میدانستند که به محض ورود مجدد به توافق، بیشتر سوخت هستهای که ایران در واکنش به تصمیم ترامپ جمعآوری کرده بود، باید به خارج از کشور ارسال شود.
بزرگترین نگرانی برای اسرائیل(رژیم صهیونیستی) و بسیاری در آمریکا، اعلام ایران مبنی بر آغاز غنیسازی سوخت هستهای تا 60 درصد در داخل فردو( تأسیساتی که در داخل کوه بر روی یک پایگاه نظامی ساخته بود)
پس از حملات سایبری مکرر و حملات فیزیکی به سایت غنیسازی هستهای نطنز بود. در جریان مذاکرات هستهای که از سال 2013 تا 2015 ادامه داشت، دولت اوباما تلاش کرد تا سایت فردو را ببندد.
«وندی شرمن» مذاکرهکننده اصلی، که اکنون معاون وزیر امور خارجه است، در آن زمان گفت که شکست در انجام این کار یکی از ناامیدیهای بزرگتر او بود، اگرچه توافق بهصراحت از فعالیتهای هستهای که ایرانیها اخیراً گفتهاند در آنجا انجام خواهند داد، جلوگیری کرد.
حال سوال این است که آیا دولت جدید جنگطلبتر، که بنیامین نتانیاهو در تلاش است در اسرائیل تشکیل دهد.
برای حمله به تأسیساتی که بهسختی نابود میشود، جز با استفاده از بزرگترین بمبهای سنگرشکن فشار خواهد آورد؟ هم آمریکا و هم اسرائیل(رژیم صهیونیستی) برای انجام یک حمله آموزش دیدهاند و نتانیاهو در آخرین باری که نخستوزیر بود، نزدیک بود دستور حمله را بدهد.
بایدن بیشتر از باراک اوباما در تظاهرات مشابه در اوایل ریاستجمهوری خود در حمایت از معترضان ضد دولتی صریحتر بوده است.
چند تن از دستیاران بایدن که در دولت اوباما خدمت میکردند، گفتند که دفعه قبل بیشازحد محتاط بودند، زیرا ترس داشتند که معترضان بهعنوان محرکهای مرتبط با سیآیای شناخته شوند. اما این سؤال را بیپاسخ میگذارد که چگونه آمریکا میتواند بیش از حمایتهای لفظی و اخلاقی از معترضان حمایت کند.
بهویژه با توجه به سابقه طولانی حضور در سیآیای در دهه 1950، آیا بایدن برای کمک به آنها ریسک اقدامات مخفیانه را به جان میخرد؟
دخالت در سیاست داخلی ایران در حالی که این تاریخ توسط اکثر آمریکاییها تا حد زیادی فراموش شده است
با جزئیات واضح به جوانان ایرانی آموزش داده میشود. ممکن است خیلی به این بستگی داشته باشد که بایدن و دستیارانش اکنون ایران را خطری بزرگتر از زمان روی کار آمدن رئیسجمهور بدانند یا خیر.