بهگزارش مرکز مطالعات سورین، موسسه کیتو در یادداشت تازه خود بهقلم «برندون والریانو» و «خوزه ماسیاس» نوشت: همچنان که جنگ اوکراین ادامه یافته، این سوال گیجکننده بیجواب مانده است: چرا جهان شاهد جنگ ترکیبی نیست که در دکترین نظامی روسیه مطرح شده بود؟
و از آنجایی که آمریکا تسلیحات در اختیار اوکراین میگذارد و جنگ اقتصادی را علیه روسیه به راه انداخته، آیا پوتین در فضای سایبری علیه این کشور خواهد جنگید؟ این مسائل در قلب توانمندیها و مقاصد روسیه مطرح هستند.
روسیه خود را همان ببر کاغذی نشان داده که قبل از این بوده و نتوانسته موفقیت عملیاتی در اوکراین به دست آورد.آخرین اتفاق ناشی از این ناکامی روسیه، یک ماه پس از شروع جنگ و در مورد اختلال در شبکه برق اوکراین دیده شد.
تمایز روشنی بین تواناییهای واقعی روسیه و تمایلش برای به بار آوردن خرابی وجود دارد، مخصوصا با توجه به پیشبینیهای هیجانانگیزی که قبل از جنگ در این مورد میشد. اتخاذ استراتژی آیندهنگر فراتر از روسیه، یک امر ضروری بوده و لازم است این استراتژی بر بازیگرانی متمرکز شود که هم مایل و هم قادر به ویرانی سایبری هستند.
از اسرائیل(رژیم صهیونیستی) گرفته که از گروه سایبری اناساو حمایت میکند تا امارات که هکرهای اناسای سابق را به کار گرفته و در مورد کاملا اخیر، ایجاد «ارتش آیتی» اوکراین، همه کشورها دست به کار شدهاند. کشورها و نیروهای نیابتی با ظرفیتهایی برای ایجاد خرابیها، همان عواملی هستند که اغلب نادیده گرفته میشوند، اما اراده و قصد جدی برای آسیب رساندن دارند.
صربستان در قرن بیستم بشکه باروت اروپا بود و تصور میشد که عراق و اوکراین تهدیدهای کلی برای قدرتهای بزرگ باشند و همیشه یک طرف ثالث غیرمنتظرهای وجود دارد که کشورها را به جنگ میکشاند. تقریبا همه جنگها بیش از دو طرف داشته و طرفهای کوچک به سمت دو طرف مقابل کشیده شدهاند.
اکثر مباحث در مورد جنگ سایبری، بر «پنج بزرگ» متمرکز است: روسیه، چین، کره شمالی، ایران و آمریکا.
خطر واقعی عوامل سایبری نیابتی این است که آنها خود را محدود به هنجارهایی نمیکنند که اکثر کشورها را مهار میکند.
جنگ روسیه و اوکراین یک فاجعه، اما فرصتی عالی برای اوکراین است تا ارتش تازه تاسیس آیتی خود را به نمایش بگذارد و تقویت کند. این ارتش آیتی اخیرا و با افشای ایمیلهای سربازان فعال روسی، هک ایستگاههای شارژ الکتریکی و برملا کردن سفارشهای غذا در سرویس امنیت فدرال روسیه، آشوبی در روسیه به راه انداخته است. این دقیقا همان جنگ سایبری نیست که به ما وعدهاش داده میشد، اما باز تاثیر مخربی دارد. نکته مهم این است که آمریکا و متحدانش باید خود را از درگیر کردن در خط آتش دور کنند.
روی هم رفته، روسیه ضعیف شده و احتمالا طی یک نسل آینده بر بنبست با اوکراین متمرکز خواهد شد.
در عین حال، چین بر جاسوسی، نوآوری و کنترل جمعیتش در داخل کشور متمرکز خواهد شد. ایران بر عوامل منطقهای متمرکز خواهد شد و از نیروهای نیابتی برای حمله به عربستان و اسرائیل(رژیم صهیونیستی) استفاده خواهد کرد.
در نهایت، کره شمال یقینا بازیگر جنگطلبی است، اما رهبران این کشور بر تولید ویدیوهایی تمرکز میکنند که موشکهای جدیدشان را نشان دهد.
اینها عواملی هستند که مهار نشده و تمرکزی بر آنها نیست و تهدیدهای واقعی در حوزه سایبری هستند.
این عوامل، توانمندیهای خود را به دیگر کشورها میفروشند یا از کشورهای در سایه بهعنوان عوامل نیابتی استفاده میکنند تا مسئولیت کمتری برای پاسخگویی داشته باشند.
محور تهدید کلیدی در تحت کنترل گرفتن است. برای نمونه، گروه اناساو اسرائیل(رژیم صهیونیستی) را در نظر بگیرید. این گروه با مشارکت دولت اسرائیل فعالیت میکند. به یاد داشته باشیم پس از اینکه معلوم شد گروه اناساو بدافزارهایی را برای دولتهای خارجی تهیه کرده، وزارت بازرگانی آمریکا این گروه را در «فهرست سیاه تجاری» خود قرار داد.
البته تهدیدهای سایبری کشورهای مختلف متفاوت هستند. توانایی سایبری کارتلهای مواد مخدر بهعنوان عوامل نیابتی نادیده گرفته میشود و هیچکس نمیپرسد چه پیش خواهد آمد.
واقعیت این است که انتظارات از آینده غالبا متفاوت از آن چیزی است که واقعا رخ میدهد. پنج قدرت بزرگ سایبری مظنونان همیشگی هستند و پژوهشگران امنیت سایبری و سیاستگذاران با تمرکز بر این کشورها چشم خود را به روی چالشهای موجود در نظم جهانی میبندند.