بهگزارش مرکز مطالعات سورین، اندیشکده گیت استون در مطلب خود بهقلم «امیر طاهری» نوشت: پوتین به جای نشان دادن پایان خصومتها، ممکن است گسترش محدوده جنگی را اعلام کند.
تهاجم [به اوکراین] منجر به تقویت غیرمنتظره پیوندهای سیاسی و نظامی در میان قدرتهای غربی شده و تمایل آنها را برای تغییر حکومت در مسکو تشدید کرده است.
«جو بایدن» -رئیسجمهور آمریکا- علناً خواستار پایان دادن به سلطه پوتین بر روسیه شده است. «لیز تراس» -وزیر امور خارجه- بریتانیا میگوید هدف غرب این است که روسیه را چنان تضعیف نماید که دیگر هرگز نتواند به کشور دیگری حمله کند.
پوتین برای جلوگیری از اروپایی شدن اوکراین حمله کرد، غافل از اینکه خود روسیه در نهایت مجبور خواهد شد استراتژی غربزدگی را اتخاذ کند.
پوتین احتمالا رژه 9 می را حفظ خواهد کرد و برای همراهی با آن به یک پیروزی میرسد.
«ویکتور اوربان» -نخستوزیر مجارستان- که سابقاً یکی از دوستان پوتین بود، ادعا میکند که ولادیمیر در جنگ علیه اوکراین در هماهنگی با تاکتیک تقلب و عقبنشینی خود که یک قدم به عقب است، اعلام پیروزی خواهد کرد تا برای گام بعدی آماده شود.
پوتین قبلاً از پیروزیهای جزئی یا حتی خیالی برای استتار شکستهای تاکتیکی استفاده کرده است. او این کار را در سال 2008 پس از حمله به گرجستان و الحاق اوستیای جنوبی و آبخازیا انجام داد و این تاکتیک را در سال 2014 پس از حمله به اوکراین و الحاق کریمه به خاک خود تکرار کرد.
او در حمله مجدد به اوکراین دو اشتباه بزرگ مرتکب شد. اول، هدف خود را تسخیر و شکل دادن مجدد اوکراین بهعنوان یک کشور تابعه قرار داد.
دوم، او تهاجم خود را بهعنوان یک الزام دفاعی در برابر توطئهگران غربی که سعی دارند روسیه را به چندین کشور کوچک تقسیم کنند، به بازار عرضه کرد.
حتی اگر پوتین اعلام پیروزی کند، هیچ تضمینی وجود ندارد که قدرتهای غربی اهداف جنگی اعلامشده و گاه متناقض خود را کنار بگذارند.
به نظر میرسد تغییر دولت در مسکو هدف نهایی رهبران غربی است، اما هیچ یک استراتژی معتبری برای دستیابی به آن ارائه نکردهاند.
بنابراین، اگر رژه پوتین میتواند مقدمهای برای صلح باشد، هیچکس، «حتی ولودیمیر زلنسکی» نباید سعی کند آن را برهم زند.