بهگزارش مرکز مطالعات سورین، نشریه فارن پالیسی در یادداشت تازه خود بهقلم «استیون ام والت» نوشت : اگر بنا بر اهدای مدال المپیک در زمینه سیاست خارجی بود، کدام یک از قدرتهای جهانی برنده آن میشد؟ برخی میگویند چین، زیرا قدرت اقتصادی و نظامی و نیز نفوذ خود را در نهادهای کلیدی بینالمللی افزایش داده است. اما اخیراً دچار لغزش شده و رویکرد سختگیرانه آن در داخل و خارج به وجهه این کشور خدشه وارد نموده و همسایگانش را نگران کرده است.
روسیه چطور؟ پوتین در 20 سال گذشته عملکرد ضعیفی داشته و مدیریت او در سیاست خارجی امنیت را به ارمغان نیاورده است.
علیرغم بسیاری از مزیتهای پایدار، آمریکا و بریتانیا را نمیتوان بهعنوان مدعیان جدی مدال در نظر گرفت. آمریکا تحت کنترل دموکراتها و جمهوریخواهان و بریتانیا در دولت کارگر و محافظهکار دچار مشکل شده است.
اگر هدف اولیه سیاست خارجی هر کشوری افزایش امنیت و رفاه بدون آسیب رساندن بیش از حد به ارزشهای سیاسی بیان شده آن باشد، درنتیجه عملکرد آلمان در چند دهه گذشته غیرقابل انکار است و مدال طلا به این کشور میرسد.
در مواجهه با مشکل، آلمانیها همچنان آمریکا را بهعنوان اولین پاسخدهنده در نظر میگیرند. علاوه بر این، با وجود مخالفت آشکار با تصمیم آمریکا برای حمله به عراق در سال 2003، توانسته است این موقعیت را حفظ کند. دولتهای بوش، اوباما و ترامپ کوشیدند تا آلمان را وادار کنند که تواناییهای دفاعی خود را تقویت کند، اما برلین هنوز از هدف 2 درصدی تولید ناخالص داخلی هشت سال پیش، فاصله دارد.
علیرغم مشکلات اوکراین و تصرف کریمه توسط روسیه، آلمان رابطه خوبی با این کشور دارد. دومین شریک تجاری روسیه است و تجارت با نرخ سالانه بیش از 6 درصد از سال 1995 گسترش یافته است. وابستگی برلین به انرژی مسکو منجر به درگیریهای مکرر با آمریکا (خط لوله نورد استریم 2) شده است.
آلمان نیز با چین رابطه خوبی ایجاد کرده است و صنایع این کشور از این روابط به شدت سود میبرند.
اما سیاست این کشور اشتباهاتی هم داشته است. به رسمیت شناختن زودهنگام کرواسی و اسلوونی توسط آلمان، تجزیه یوگسلاوی را تسریع بخشید و اصرار این کشور بر ریاضت مالی در طول بحران منطقه یورو منجر به تاخیر در بهبودی اروپا و ظهور پوپولیسم شد.
از آنجایی که روابط چین و آمریکا و روسیه عمیقتر میشود، حفظ رابطه خوب آلمان با سه قدرت بزرگ برای آن دشوارتر خواهد بود.