loader image

جستجو

Pro-Russian activists react in a street as fireworks explode in the sky, after Russian President Vladimir Putin signed a decree recognising two Russian-backed breakaway regions in eastern Ukraine as independent entities, in the separatist-controlled city of Donetsk, Ukraine February 21, 2022. REUTERS/Alexander Ermochenko

فارن پالیسی:‌ ایجاد بحران مؤثر خواهد بود

مرکز مطالعات سورین

چکیده

نشریه« فارن پالیسی» در یادداشت خود نوشت: ایجاد بحران، یک استراتژی آزمایش‌شده و واقعی از سمت بازیگران ضعیف است که به دنبال مذاکره و امتیاز گرفتن از بازیگران قوی‌تر هستند.

فهرست مطالب

 به‌گزارش مرکزمطالعات سورین، نشریه فارن پالیسی در یادداشت تازه خود به‌قلم «کلی‌ام گرین هیل» نوشت: تصادفی نیست که روسیه و سایر کشورهای آسیب‌دیده به طور معمول دچار خشم‌های بین‌المللی می‌شوند. در هفته‌های اخیر، سیاست بین‌الملل تحت تاثیر موجی از شرایط اضطراری قرار گرفته است.

کره شمالی در ماه ژانویه هفت آزمایش موشکی انجام داد که بیش از هر ماه دیگری در تاریخ ثبت شده است.

روسیه بیش از 100 هزار سرباز را در امتداد مرزهای اوکراین گرد هم آورده که منجر به ترس شدید از تهاجم قریب‌الوقوع شده است. درست در همسایگی، در بلاروس، پناهجویان بالقوه‌ای که مشتاق ورود به اتحادیه اروپا هستند، همچنان در امتداد مرزهای این کشور با لهستان، لیتوانی و لتونی در نتیجه یک وضعیت اضطراری مهاجرتی سازماندهی شده توسط دولت، با بحران مواجه شده‌اند.

در نگاه اول، این سه بحران ممکن است از نظر استراتژیک و جغرافیایی غیرمرتبط به نظر برسند. با این حال، یک رشته مشترک در میان این تحولات جاری وجود دارد: در هر سه مورد، بازیگران نسبتا ضعیف عمداً بحران‌هایی را ایجاد کرده‌اند که توجه همتایان قدرتمندتر خود در غرب را به خود جلب کرده است. بعید است که این یک اتفاق باشد.

چرا دولت‌ها گام‌های به‌ظاهر غیرمنطقی مانند آزمایش‌های موشکی سریالی و تشدید تنش‌های نظامی را برمی‌دارند که خطر دشمنی با کشورهای قدرتمندتر را به همراه دارد؟ چرا به ایجاد بحران به عنوان شیوه نفوذ روی می‌آوریم؟ مهمتر از همه، آمریکا و شرکای آن چگونه باید به این الگوی رفتاری واکنش نشان دهند؟

به دور از غیرمنطقی بودن، ایجاد بحران، یک استراتژی آزمایش‌شده و واقعی از سمت بازیگران ضعیف است که به دنبال مذاکره و امتیاز گرفتن از بازیگران قوی‌تر هستند.

در واقع، تحقیقات انجام‌شده نشان می‌دهد که بسیاری از این بازیگران، تولید بحران را برای مذاکره با همتایان قدرتمندتر خود ضروری می‌دانند. ایجاد استراتژیک بحران‌ها یکی از معدود روش‌های ایجاد اهرم فشار است که دولت‌های ضعیف در برابر همتایان قدرتمند خود دارند.

پس از ایجاد بن‌بست‌های نظامی، شرایط اضطراری بشردوستانه، و دیگر بحران‌های بالقوه تشدیدکننده، بازیگران ضعیف می‌توانند در ازای امتیازات نظامی، اقتصادی و سیاسی، پایان یافتن بحران را پیشنهاد کنند. قبل از ایجاد یک بحران، سیاست‌گذاران در کشورهای قوی، به ویژه غربی، اغلب نگرانی‌های دولت‌های ضعیف‌تر را نادیده می‌گیرند و در برابر خواسته‌های آن‌ها مقاومت می‌کنند.

دولت‌های قوی‌تر عزم و اراده دولت‌های ضعیف‌تر را برای مواجهه با خطرات ایجاد بحران‌های پرهزینه دست‌کم می‌گیرند. با این حال، زمانی که بحران‌ها آغاز می‌شوند، دولت‌های قوی‌تر اغلب موضع خود را تعدیل نموده یا تغییر می‌دهند. تحقیر و تمسخر جایگزین گفت‌و‌گو می‌شود.

گاهی اوقات، آن‌ها حتی برای مذاکره یا اعطای امتیازاتی که قبلا غیرقابل تصور تلقی می‌شدند، آماده می‌شوند. بنابراین، تولید بحران می‌تواند به یکسان‌سازی زمین بازی، افزایش اعتبار بازیگران ضعیف و تشدید قدرت تهدیدات آن‌ها کمک کند.

بحران مهاجرتی ساخته‌شده توسط الکساندر لوکاشنکو، رئیس‌جمهور بلاروس را در نظر بگیرید. اگر همانطور که برخی حدس می‌زنند، لوکاشنکو به دنبال لغو تحریم‌های اتحادیه اروپا یا به رسمیت شناختن پیروزی خود در انتخابات متقلبانه ۲۰۲۰ بوده است، بازی او به طرز بدی شکست خورده است. اما اگر در عوض، هدف وی سرکوب رهبران اروپایی، ایجاد اختلافات داخلی و وادار کردن آن‌ها به تعامل با او به عنوان رئیس دولت بلاروس بود، حداقل تا حدی موفق شد.

نه تنها واکنش اروپا به بحران مهاجرت منجر به درگیری‌های داخلی بیشتر اتحادیه اروپا و اتهامات غیرقانونی و عدم حساسیت به وضعیت اسفبار مهاجران و پناهجویان شد، بلکه رهبر بلاروس چندین تماس تلفنی با آنگلا مرکل، صدراعظم وقت آلمان داشت.

بلاروس همچنان منزوی است و رهبران اروپایی عمیقاً با دولت مینسک مخالف هستند. برای سال‌ها، رهبران روسیه هشدار می‌دادند که اوکراین جزو منافع حیاتی روسیه است و همسویی احتمالی آن با غرب از خطوط قرمز روسیه عبور می‌کند.

با این حال، آمریکا از سال 2008 به طور علنی متعهد به استقبال از اوکراین در ناتو بوده است. به همین ترتیب، دخالت غرب در امور سیاسی و امنیتی اوکراین از سال 2014 تشدید شده است، درست زمانی که دولت اوکراین گروه‌های سیاسی و تجاری طرفدار روسیه را در این کشور سرکوب کرده و در عین حال، علاقه خود را به روابط نزدیک‌تر با غرب پنهان نمی‌کند.