بهگزارش مرکز مطالعات سورین، نشریه فارن پالیسی در یادداشتی بهقلم «سام موندی» نوشت: سفر جو بایدن در ماه جولای از اسرائیل(رژیم صهیونیستی) به عربستان، نمادی از ارتباطات منطقهای رو به رشد غرب آسیا بود.
نزدیک به دو سال پس از امضای توافقنامه آبراهام، غرب آسیا گامهای بعدی خود را در ضمینه همکاریهای میان کشورها برمیدارد.
اسرائیل(رژیم صهیونیستی)، چندین کشور عرب خلیجفارس و آمریکا در حال تلاش برای ایجاد یک اتحاد منطقهای در زمینه پدافند هوایی هستند. اگرچه همکاریهای عملی هنوز محدود است، اما «بنی گانتز» -وزیر دفاع اسرائیل(رژیم صهیونیستی)- در ماه ژوئن ادعا کرد که مشارکت نوپای پدافند هوایی قبلاً به خنثی کردن حملات ایران کمک کرده است.
به طور مشابه، آمریکا، عربستان و اسرائیل(رژیم صهیونیستی) در حال کار بر روی ناوگانی از پهپادهای دریایی برای نظارت بر آبهای خلیجفارس و دفع تهدیدات ایران هستند.
با این حال، گشتزنی در آبها و دفع راکتها، موشکها و پهپادهای ایرانی تنها دو نمونه از همکاریهای امنیتی بالقوه در منطقه است.
در هر منطقه بحرانخیز، امنیت و بازدارندگی بهشدت به توانایی بسیج و استقرار سریع نیروها بستگی دارد.
توسعه توانایی نیروهای واکنش به بحران در غرب آسیا، جایی که در آن کشورها هر روز با تهدیدات مشترک روبرو هستند، به شدت ضروری است.
اما امنیت جمعی در این منطقه هنوز در مراحل اولیه است و این اتفاق باید گام بعدی در ایجاد ارتباطات سیاسی و نظامی در منطقه باشد.
همانطور که «آنتونیو گوترش» -دبیر کل سازمان ملل متحد- به درستی گفته است، غرب آسیا نه تنها منطقه درگیریهای مکرر است، بلکه منطقهای با پتانسیل برای «پویایی و دارای ظرفیت قابلتوجه» است.
در حالی که تجارت، گردشگری و سایر روابطی که توسط توافقنامه آبراهام ایجاد شدهاند، نقش مهمی ایفا خواهند کرد، همکاری امنیتی نیز برای یکپارچگی منطقه کلیدی خواهد بود.
یک واحد منطقهای چند ملیتی که به واکنش سریع در غرب آسیا اختصاص دارد، دقیقاً همان رویکردی است که کشورهای همفکر را به یکدیگر پیوند میدهد و در عین حال، بهعنوان یک عامل بازدارنده مفید عمل میکند.
نیاز به یک نیروی واکنش در غرب آسیا با ظهور چندین تهدید منطقهای افزایش یافته است. گرچه خلافت داعش از بین رفته، اما این گروه همچنان تهدیدی برای امنیت در داخل و خارج منطقه است.
تجاوز ایران حتی با ادامه مذاکرات بر سر احیای توافق هستهای ادامه دارد. بدون پاسخ بازدارنده، تجاوز ایران احتمالا ادامه خواهد داشت، خواه توافق هستهای جدید وجود داشته باشد یا نداشته باشد.
نیروهای واکنشی دیگری از قبل در منطقه وجود دارند، بهویژه بازوی نظامی شورای همکاری خلیجفارس که بهعنوان سپر شبه جزیره شناخته میشود.
با این حال، این یک نیروی دائمی نیست و استقرار آن مستلزم تایید یکپارچه توسط همه اعضای سازمان است.
این اتفاق در 38 سال عمر این سازمان تنها دو بار رخ داده است: در سال 2003، 10 هزار سرباز و دو کشتی نیروی دریایی به حفاظت از کویت در برابر حملات احتمالی عراق کمک کردند و در سال 2011، گروه کوچکی از دولت بحرین در جریان یک قیام داخلی پشتیبانی نمودند.
مهمترین تحولی که یک نیروی واکنش منطقهای مؤثرتر و مهمتر از نظر استراتژیک را ممکن میسازد، امضای توافقنامه آبراهام است.
یک نیروی منطقهای واکنشدهنده به بحران، که سربازان اسرائیلی و عرب را گرد هم میآورد، گام دیگری برای پیشرفت توافقنامه آبراهام خواهد بود.