بهگزارش مرکز مطالعات سورین، موسسه مطالعات امنیت ملی INSS در یادداشت خود بهقلم «اورنا میزراهی» نوشت: توافقنامه مرزهای دریایی بین اسرائیل(رژیم صهیونیستی) و لبنان، نشاندهنده سازش میان دو طرف است و یک موقعیت برد-برد را ایجاد میکند.
دستاورد این توافقنامه نقطه عطفی در تاریخ روابط دو کشور است و به منافع اقتصادی، امنیتی و استراتژیک آنها سود میرساند.
در هر صورت، مزایای این توافق برای اسرائیل(رژیم صهیونیستی) به وضوح بیشتر از معایب آن است و قرار است این توافقنامه پس از تایید دولت یهود در 27 اکتبر 2022 امضا شود.
دستیابی به توافق قبل از هر چیز به دلیل تغییر موضع لبنان در ژوئن گذشته امکانپذیر شد. لبنان در بحبوحه یک فروپاشی اقتصادی و یک بحران عمیق سیاسی قرار دارد.
با ورود سکوی گازی کاریش به اسرائیل(رژیم صهیونیستی) در 5 ژوئن، «آموس هوخشتاین» میانجی آمریکا، به بیروت فراخوانده شد که از تقاضای حداکثری خود «خط 29» صرفنظر کرد و یک موضع سازش و تمایل برای تکمیل قرارداد را ارائه نمود.
تهدیدها و اقدام نصرالله به «ارسال پهپادها بر روی میدان کاریش در 29 ژوئن و 2 جولای و تهدیدات در ماههای جولای و آگوست مبنی بر حمله سازمان به دکل» نیز کمک کرد و تنشهای امنیتی و نگرانی از تشدید نظامی را افزایش داد.
علاوه بر این، با انتخابات آتی در اسرائیل(رژیم صهیونیستی) و نزدیک شدن به پایان دوره ریاستجمهوری لبنان در 31 اکتبر، فرصت محدودی وجود داشت که باید از آن استفاده کرد.
خود توافقنامه هیچ اشارهای به ماهیت روابط اسرائیل(رژیم صهیونیستی) و لبنان ندارد، به جز این تعریف که آنها به طور دائم با تعیین مرزهای دریایی بین خود موافقت میکنند. این را میتوان به رسمیت شناختن اسرائیل(رژیم صهیونیستی) توسط لبنان دانست.
مقرر شد پس از تصویب این توافق در اسرائیل(رژیم صهیونیستی) و لبنان، دو طرف طی نامههایی به آمریکا پاسخ دهند که اصول توافقنامه مورد قبول آنهاست و هر یک بهطور جداگانه مرز دریایی مورد توافق را به سازمان ملل ارائه کنند.
این توافق از روزی که آمریکا نامهای مبنی بر انجام این اقدامات توسط دو کشور ارسال کند، اجرایی خواهد شد.
اگرچه این توافق به حامیان حزبالله بهعنوان دلیلی بر اهمیت مقاومت این گروه و سلاحهای آن برای دفاع از لبنان معرفی شد، اما در عمل احتمالاً نمونهای از سازشهای حزبالله است.
حزبالله در معرض انتقادات داخلی فزایندهای قرار دارد. این کشور در تلاش است تا بر تشکیل دولت «که از زمان انتخابات ماه می هنوز بهعنوان یک دولت موقت عمل میکند»، تأثیر بگذارد و رئیسجمهور مورد حمایت خود را انتخاب کند.
با توجه یه سیاست ایران، که مخالف هرگونه توافق با اسرائیل(رژیم صهیونیستی) است، این توافق نشاندهنده یک شکست در رویارویی با اسرائیل، «شیطان کوچک» است؛ شکستی که توسط آمریکا، «شیطان بزرگ» رهبری شده است.
بهعلاوه، این توافق مانع دیگری در راه تلاشهای ایران برای گسترش جای پای رهبری حزبالله در لبنان است.
در پایان، تدوین توافقنامه مرزی دریایی بین اسرائیل(رژیم صهیونیستی) و لبنان به لطف همگرایی منافع بین دو کشور و تمایل آنها به سازش بهمنظور استفاده از فرصت محدود امکانپذیر شد.
این توافق مستلزم سازش است، اما یک وضعیت برد-برد بین دولتها ایجاد میکند و بنابراین، شانس اجرای آن بسیار بالا است.