بهگزارش مرکز مطالعات سورین، اندیشکده کویینسی در مقاله خود بهقلم «سینا عضدی» «آرمان محمودیان» نوشت: برخلاف گذشته که تهران وابسته بود و مسکو دست بالا را حفظ میکرد، نقشها تا حدودی اکنون معکوس شدهاند.
حمله روسیه به اوکراین وارد دومین سال خود شده است و یکی از عناصر حیاتی این ماجرا، حمایت نظامی ایران از روسیه با ارائه پهپادهای تولید بومی خود بوده است و با وجود جنجال رسانهای بر سر حمایت ایران، همکاری نظامی دوجانبه بین دو کشور در واقع چیز جدیدی نیست.
ریشه همکاری نظامی روسیه و ایران به دهه 1870 باز میگردد، زمانی که «ناصرالدینشاه» -پادشاه قاجار- تحت تأثیر تیپ قزاق ارتش روسیه، از تزار الکساندر دوم خواست تا با اعزام مستشاران نظامی روسی به ایران برای ایجاد تیپ قزاق ایرانی کمک کند.
اتکای ایران به کمکهای نظامی روسیه زمانی عمیقتر شد که محمدعلی شاه پس از بمباران مجلس ایران و جنگ داخلی متعاقب آن کشور، از روسیه خواست نیروهایی را به ایران اعزام کند تا در کنار سلطنتطلبان بجنگند و همکاری نظامی روسیه و ایران را از یک اتحاد، به یک رابطه حامی و مشترک تغییر داد.
در حالی که در گذشته، ایران که بهشدت توسط تأمینکنندگان عمده تسلیحات تحریم شده بود، هیچ گزینهای جز درخواست از روسیه برای سیستمهای تسلیحاتی بزرگ نداشت و روسیه که اکنون، بهشدت منزوی شده است، برای پهپادهای پیچیده و مؤثر خود به ایران متکی است؛
گزارشها حاکی از آن است که ایران نه تنها این پهپادها را با کشتیها و خطوط هوایی دولتی به روسیه قاچاق کرده است، بلکه در حال برنامهریزی برای ساخت کارخانهای در روسیه است که میتواند پهبادهایی برای جنگ مسکو در اوکراین بسازد؛ این واقعیت جدیدی که تنها یک دهه پیش غیرقابلتصور به نظر میرسید اکنون میتواند بسیار شوکهکننده باشد.
پهپادهای ایرانی نسبت به پهپادهای ساخت روسیه یا آمریکا پیچیدگی کمتری دارند و کندتر و پر سر و صداتر هستند؛
با این حال، قیمت پایینتر و سهولت تولید، آنها را به گزینهای ایدهآل برای روسیه تبدیل میکند، روسیه که اکنون بهشدت تحریم شده است، در دسترسی به تراشههای مورد نیاز تولید غرب، برای سیستمهای تسلیحاتی پیشرفتهتر مشکل دارد؛ این امر به پهپادهای ایرانی اجازه میدهد تا در تعداد انبوه برای اشباع کردن سیستمهای پدافند هوایی اوکراین و هدف قرار دادن اهداف نرم مانند نیروگاهها و زیرساختهای دیگر پرتاب شوند.
این مشارکت نوظهور به دلیل انزوای فزاینده هر دو کشور تحت تحریمهای تحت رهبری آمریکا و ضرورت نیازهای دفاعی آنهاست؛
در واقع، همانطور که نویسندگان قبلاً اشاره کردهاند، به نظر میرسد که آمریکا به طور ناخواسته، به تثبیت یک بلوک سیاسی، اقتصادی و نظامی در میان کشورهایی که نسبت به تسلط جهانی مالی، فناوری و نظامی واشنگتن محتاط هستند، تسهیل کرده.
اما در این مقطع، مشارکت متقابل بین مسکو و تهران شامل تأمین تسلیحات ارزان و در عین حال نسبتاً موفق این کشور برای تلاشهای جنگی کرملین است و این در حالی به نظر میرسد روسیه آماده است تا نیاز ایران به سیستمهای تسلیحاتی پیشرفته را برآورده کند. ا
ز این رو، میتوان استدلال کرد که روابط نظامی بین دو کشور از یک رابطه نامتعارف حامی و مشتری به یک همکاری متقابل، متقابل تبدیل شده است و با چرخش این همکاری، شکل معاملات در منطقه نیز تغییر کرده و اکنون همه چیز میتواند به راحتی دستخوش تغییر شود؛ از جمله افزایش قدرت نظامی و تاکتیکی دو کشور.
ادامه این همکاری، پتانسیل ایجاد یک زنجیره تأمین و سیستم تولیدی را دارد که در آن هر کشور، تولید خود را بر تجهیزات نظامی متمرکز کند که در آن مزیت نسبی بیشتری دارد و اینگونه با یک مشارکت چند کارکردی در تضاد با اتحاد عملکرد یکسان ناتو قرار میگیرد، جایی که احزاب دارای صلاحیتهای مشابه هستند.
با این حال، دوام نقش ایران بهعنوان یک شریک نیمه برابر، بستگی به حجم صادرات تسلیحات و دیگر موارد این کشور به روسیه دارد؛
در واقع، اگر هر کشور دیگری، بهویژه چین، تصمیم بگیرد که به روسیه کمک نظامی کند، ماهیت همکاری نظامی روسیه و ایران میتواند به نقطهای که از نظر تاریخی در چند دهه و قرن پیش بوده، بازگردد.