loader image

جستجو

NATO must stand against Turkey's blackmail

فارن پالیسی:
ناتو باید در برابر باج‌خواهی ترکیه بایستد

مرکز مطالعات سورین

چکیده

نشریه «فارن پالیسی» نوشت: زمان آن فرا رسیده است که رهبری و اعضای ناتو به طور جدی ترکیه را در مورد رفتارهای مخرب خود در داخل این ائتلاف درگیر کنند و این کار را با پایبندی ترکیه به توافقی که ژوئن گذشته در مادرید با سوئد و فنلاند انجام داد، آغاز کنند.

فهرست مطالب

به‌گزارش مرکز مطالعات سورین،‌ نشریه فارن پالیسی در یادداشت خود به‌قلم «جیمز سیبنز» «ماتیو دروین» نوشت: مقاله اخیر هلیل کاراولی در فارین پالیسی به درستی اشاره می‌کند که تلاش ترکیه برای باج‌خواهی بر سر الحاق سوئد به ناتو در نهایت برای گرفتن امتیاز از آمریکا است.

با این حال، ما موافق نیستیم که «برای پیوستن سوئد به ناتو، آمریکا باید تأمین مالی و تسلیح PYD و YPG در سوریه را متوقف کند». ترکیه دارد پایش را از گلیمش فراتر می‌گذارد.

ترکیه با توجه به موقعیت خود ‌به‌عنوان آخرین مانع در مورد الحاق سوئد و فنلاند به ناتو، به طور قابل درک مایل است تا زمانی که ناتو عقب‌نشینی نکند، برتری خود را افزایش دهد. همانطور که کاراولی به وضوح توضیح می‌دهد، انتظار برای نرم شدن موضع آنکارا پس از انتخابات عمومی ترکیه در ماه می، ناامن و غیرعاقلانه است.

تلاش‌های اعضای ناتو برای نادیده‌گرفتن این موضوع به خاطر اجتناب از اختلاف بین متحدان بی‌معنی است.

زمان آن فرا رسیده است که رهبری و اعضای ناتو به طور جدی ترکیه را در مورد رفتارهای مخرب خود در داخل این ائتلاف درگیر کنند و این کار را با پایبندی ترکیه به توافقی که ژوئن گذشته در مادرید با سوئد و فنلاند انجام داد، آغاز کنند.

این امر مستلزم شجاعت سیاسی، از جمله از سوی پایتخت‌های کلیدی اروپایی، به منظور نشان دادن توافق گسترده در سراسر ناتو و ارائه یک جبهه متحد به ترکیه است.

نگرانی‌های امنیتی مشروع ترکیه در سوریه باید به طور جدی مورد توجه قرار گیرد. با این حال، این باید از طریق یک مسیر جداگانه و به گونه‌ای انجام شود که منافع اصلی امنیتی سایر متحدان ناتو در منطقه را نیز در نظر بگیرد.

تلاش ترکیه برای پیوند‌دادن دستور کار خود در شمال سوریه به ناتو، توانایی این ائتلاف برای تمرکز بر بزرگترین چالش امنیت جمعی از زمان جنگ جهانی دوم را تضعیف کرده است.

جنگ روسیه علیه اوکراین به ناتو حس هدفمندی جدیدی بخشیده است. با این حال، خطوط گسل مهمی که روابط میان اعضای کلیدی ناتو را برای مدت طولانی پیچیده کرده‌اند، به سادگی ناپدید نشده‌اند.

شاید واضح‌ترین چالش‌های داخلی ناتو از ترکیه و رهبری معامله‌گرایانه و قدرتمند رئیس‌جمهور آن، رجب طیب اردوغان، ناشی شده باشد.

قبل از آخرین نشست سران ناتو در مادرید، اردوغان تصمیم گرفت با فشار بر فنلاند و به‌ویژه سوئد بر سر فهرستی از مسائل، از جمله کمک آن‌ها به گروه‌های کرد و پناهجویانی که آنکارا ‌آن‌ها را تروریست می‌خواند، ‌به‌دنبال منفعت کشور خود باشد.

با وجود همه این مسائل، زیر سوال بردن اقدامات ترکیه در ناتو تابو باقی مانده است. دلایل خوبی برای اجتناب از دشمنی با ترکیه وجود دارد.

حضور آن در ناتو از سال 1952 به خودی خود یک دارایی استراتژیک کلیدی است. عضویت ترکیه ‌به‌عنوان یک قدرت اوراسیا با اکثریت مسلمان، هم در دوران جنگ سرد و هم امروز مایه افتخار ناتو بوده است.

با وجود یک پاکسازی سیاسی که ارتش را در سال 2016 تحت تاثیر قرار داد، ترکیه همچنین دارای ارتش قوی و توانمندی است که دومین ارتش بزرگ ناتو از نظر پرسنل است.

بنابراین، این مفهوم در داخل ناتو وجود دارد که ترکیه یک مورد خاص است، و اگرچه یک متحد غیرقابل پیش‌بینی است، «بهتر است ترکیه در داخل باشد تا خارج».

به این ترتیب، ترکیه دارای ارزش استراتژیک و فرهنگی منحصر به فردی برای ائتلاف است و ناتو و آمریکا همچنان برای حفظ روابط مثبت با آنکارا، سرمایه‌گذاری‌های زیادی انجام داده‌اند.

اولا، ترکیه از خروج از ناتو چیزی به دست نخواهد آورد و چیزهای زیادی برای از دست دادن خواهد داشت. ترکیه توسط دیگر قدرت‌های منطقه‌ای مشتاق و امپراتوری‌های رویزیونیست سابق رقیب که با منافع آن دشمن هستند احاطه شده است.

عضویت در قوی‌ترین ائتلاف نظامی جهان با بهره‌مندی کامل از ضمانت دفاع جمعی آن، یک سرمایه استراتژیک حیاتی برای ترکیه است. ناتو برای اهرم فشار ترکیه در روابط تجاری با اکثر شرکا و رقبای خود، به‌ویژه روسیه، کلیدی است.

دوم، سکوت ناتو نشان‌دهنده رضایت آن است. ترکیه سابقه طولانی در باج‌گیری یا تهدید متحدان ناتو بدون هیچ هزینه‌ای دارد. تسلیم شدن به خواسته‌های بیش از حد آنکارا همچنین تعریف گسترده ترکیه از تروریسم را نادیده می‌گیرد.

آنکارا از مبارزه با تروریسم ‌به‌عنوان ابزاری مناسب برای سرکوب سیاسی داخلی استفاده می‌کند و بیش از 2 میلیون تحقیق درباره تروریسم پس از کودتای نافرجام 2016 آغاز شده است.

سوم، مهم است که بدانیم رویکرد اردوغان به سیاست خارجی در درجه اول معاملاتی است. ناتو همچنین نتوانسته است به اندازه کافی درک کند که بخشی از محاسبات گسترده‌تر سیاست خارجی ترکیه است که در آن روابط یورو-آتلانتیک آن در کنار منافع ترکیه در غرب‌آسیا، آسیای میانه و قفقاز سنجیده می‌شود. بنابراین ناتو بر اساس این انتظار نادرست عمل کرده است که ارائه چند امتیاز ترکیه را وادار می‌کند که تا کوتاه بیاید.

سایر اعضای ناتو باید بن‌بست کنونی را بپذیرند و خواسته‌های نامشروع یا بیش از حد ترکیه را پس بزنند. رهبران ناتو باید تصمیم بگیرند که می‌خواهند چه کاری انجام دهند.

یا آن‌ها به پذیرش شرایط ترکیه ادامه می‌دهند و امیدوار می‌مانند که آنکارا مماشات کند یا می‌پذیرند که برای بازتعریف شرایط معادله به گفت‌و‌گوی صریح بین متحدان نیاز است. این به نوبه خود این سوال را مطرح می‌کند که چه کسی باید مسئولیت اصلی تعامل با آنکارا را بر عهده بگیرد.

حقیقت این است که تنها زمانی که دولت آمریکا ترکیه را در مورد رفتار مشکل‌سازش تحت فشار قرار می‌دهد، دیگر متحدان جرأت می‌کنند با سر تایید کنند.

این مورد در اواخر سال 2020 مشخص شد، زمانی که مایک پمپئو وزیر امور خارجه در یک نشست وزیران مستقیما با ترکیه مقابله و تهدید کرد. با این حال، سفر اخیر مولود چاووش اوغلو، وزیر امور خارجه ترکیه به واشنگتن نشان داد که دولت بایدن نه آماده تسلیم شدن در برابر معامله‌های ترکیه است و نه آماده‌ی عقب راندن قاطعانه.