loader image

جستجو

NATO in the 21st century

الجزیره:
ناتو در قرن بیست‌و‌یکم

مرکز مطالعات سورین

چکیده

روزنامه «الجزیره» در یادداشت خود به بررسی ناتو در قرن بیست ویکم پرداخت و نوشت: رهبران سیاسی آینده آمریکا،‌ ‌آن‌‌هایی که جنگ سرد را تجربه نکرده‌اند، ممکن است به این نتیجه برسند که ناتو ارزش سرمایه‌گذاری آمریکا در آن را ندارد.»

فهرست مطالب

به‌گزارش مرکز مطالعات سورین، روزنامه الجزیره در یادداشت خود به‌قلم «الکس گاتوپولوس» نوشت: بزرگترین اتحاد نظامی روی کره زمین است، بیش از 70 سال قدمت دارد و بسیاری از اعضای آن تازه‌واردند.

 ناتو که در جنگ سرد ایجاد شد، در سال 1949 در پی جنگ جهانی دوم به‌عنوان سنگری در برابر ارتش‌ عظیم شوروی مستقر در شرق اروپا تأسیس شد.

این سیستم امنیت جمعی تحت رهبری آمریکا، در ابتدا متشکل از 10 کشور اروپای غربی، کانادا و آمریکا بود و برای دهه‌ها به جلوگیری از هرگونه گسترش بیشتر اتحاد جماهیر شوروی به سمت غرب و به حفظ اوضاع ناآرام و پر تنش در اروپا کمک کرد.

اما ناتو از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991، علیرغم گسترش دامنه‌ی خود به فضا، محیط سایبری و اخیراً روسیه، برای بازتعریف نقش و معنی خود در دوران پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991 تلاش کرده است.

 اکنون دامنه‌ی آن فراتر از اروپا، عراق و افغانستان رفته و نگرانی اصلی جدید این اتحاد چین است.

تضاد عقاید بین ناتو و پیمان ورشو همیشه به‌عنوان دموکراسی در مقابل اقتدارگرایی ترسیم شده است، و این تصور را ایجاد کرده که ناتو امروز محل تلاقی آرمان‌های دموکراتیک و ارزش‌های مشترک است.

 ایده خوبی است، اما حقیقی نیست. هنگامی که ارتش یونان و ترکیه دولت‌های غیرنظامی خود را در طول جنگ سرد در دهه 1960 سرنگون کردند، چشم‌ها نابینا شد.

اخیراً، اقدامات بسیار کمی توسط کشورهای عضو ناتو در مورد عدم همکاری دولت‌های مجارستان و لهستان انجام شده است، زیرا آن‌ها به‌طرز خطرناکی به سمت خودکامگی می‌لغزند.

ممکن است در بیشتر موارد، این فرض که ناتو از آرمان دموکراسی حمایت می‌کند درست باشد، با این حال، استثناها نادیده گرفته می‌شوند، به‌ویژه اگر کشورهای مربوطه در مکان‌های استراتژیک مانند لهستان، که هم مرز با کالینینگراد، منطقه تحت پوشش روسیه، و بلاروس است، قرار گرفته باشند.

در حالی که ائتلاف ناتو با بازدارندگی از هرگونه اقدام نظامی علیه یک کشور عضو، حفاظت خوبی را ارائه می‌دهد، این تنها دلیل برای پیوستن نیست.
دلایل دیگر مزایای نظامی ملموسی است که کشورهای عضو دریافت خواهند کرد و اهرم‌های سیاسی، نظامی و لجستیکی ارائه شده توسط آمریکا که بسیار مفید و مورد توجه است.

آمریکا برای چندین دهه از این قدرت استفاده کرده است، نه فقط در قابلیت‌های نظامی آشکار، بلکه در زمینه‌هایی که اکثر کشورهای اروپایی فاقد آن هستند: جمع‌آوری اطلاعات؛ زنجیره تامین لجستیک؛ هواپیماهای حمل و نقل استراتژیک؛ هلیکوپترها و مجموعه وسیعی از تخصص و دانش نظامی که تولید مجدد آن‌ها برای اکثر کشورها هزینه زیادی دارد.

در مقابل، آمریکا حق ایجاد پایگاه‌های نظامی در این کشورها را به دست می‌آورد و می‌تواند تا حدی بر تفکر استراتژیک هر کشور تأثیر بگذارد، با این تصور که اکثر کشورها مسیری را انتخاب می‌کنند که توسط آمریکا تعیین شده است. اگرچه منتقدان ناتو بر برتری آمریکا تمرکز می‌کنند، اما تصور کنید که ناتو بدون کمک آمریکا چگونه خواهد بود.

«رابرت گیتس» -وزیر دفاع وقت آمریکا- در سال 2021 گفت: «…در حالی که همه اعضای اتحاد به مأموریت لیبی رأی دادند، کمتر از نیمی از آن‌ها شرکت کرده‌اند و کمتر از یک سوم مایل به شرکت در مأموریت نظامی بوده‌اند.

صادقانه بگویم، بسیاری از متحدان به این دلیل در حاشیه نشسته‌اند که نمی‌توانند وارد درگیری شوند. توانایی‌های نظامی ‌به‌سادگی وجود ندارد.»

او در ادامه درباره‌ی این نکته که اروپایی‌ها می‌خواهند آمریکا به حمایت از ناتو ادامه دهد و حتی حمایت خود را بیشتر کند گفت: «در واقع، اگر روندهای کنونی در کاهش توان دفاعی اروپا متوقف و معکوس نشود.

رهبران سیاسی آینده آمریکا،‌ ‌آن‌‌هایی که جنگ سرد را تجربه نکرده‌اند، ممکن است به این نتیجه برسند که ناتو ارزش سرمایه‌گذاری آمریکا در آن را ندارد.»