بهگزارش مرکزمطالعات سورین، وبگاه فدرالیست در مقالهای بهقلم «کیث کلوگ» «جاکوب اولیدورت» نوشت: روز سهشنبه، ولادیمیر پوتین، تنها چند روز پس از بازگشت بایدن از سفرهای خود به اسرائیل(رژیم صهیونیستی) و عربستان، به تهران سفر کرد و با رهبر ایران و رئیسجمهور این کشور دیدار مفصلی داشت. این دومین سفر پوتین به خارج از روسیه از زمان آغاز حمله او به اوکراین بود.
رویکرد آمریکا به سیاست خارجی، زمانی که صحبت از همکاری با متحدان برای مقابله با تهدیدات میشود، چیست؟ آیا متحدان ما در اقیانوس آرام، غرب آسیا یا اروپا هستند؟
همانطور که دولت ترامپ به شدت با استثمار چین کمونیست از سیستمهای مهاجرتی و آموزشی آمریکا مبارزه کرد، شرکتهای اروپایی را نیز به خاطر تجارت با ایران جریمه کرد.
وقتی بهویژه صحبت از غرب آسیا به میان آمد، دولت ترامپ نه تنها دید که چین و روسیه کمونیست چگونه منافع و امنیت آمریکا را از طریق نفوذ خود در منطقه تضعیف میکنند، بلکه فعالانه با متحدان آمریکایی برای بازدارندگی آنها همکاری کرد.
در واقع، حتی متن خود توافق آبراهام نیز، این دیدگاه را روشن میکند. ذکر «صلح» در متن توافقنامه، به غرب آسیا محدود نمیشود.
سفر رئیسجمهور به هر نقطه از جهان بهویژه منطقهای حائز اهمیت چون غرب آسیا، همیشه مهم و اقدامی خوب است.
دیدار در عربستان، از جمله عجله برای ترمیم روابط، به طور شفاف برای کمک به کاهش بحران انرژی آمریکا طراحی شده بود. اظهارات علنی و متفاوت او کمک چندانی به ترمیم اعتماد به عربستان و اسرائیل(رژیم صهیونیستی) نکرد.
پیام کاخ سفید در مورد این سفر، منعکسکننده این عدم جدیت یا درک منطقه بود.
اینکه بایدن با دست خالی از این دیدار بازگشت، لزوماً بزرگترین شکست آن نیست، مهمتر از آن، این است که بایدن نه با کلمات شیوا برای گفتن و نه با گوشهای شنوا برای شنیدن صحبتهای همتایانش به منطقه آمده بود.
از آنجایی که دشمنان اصلی آمریکا به طور فعال در غرب آسیا برای تهدید آمریکاییها و منافع آنها تلاش میکنند، دولت بایدن حتی برای ترمیم روابط خود با متحدانش تلاش ارزشمندی انجام نمیدهد.