بهگزارش مرکز مطالعات سورین، نشریه نشنال اینترست در یادداشت تازه خود بهقلم «جیمز لوئیس» نوشت: به طور کلی این موضوع مورد قبول است که فعالترین رقیبان آمریکا در فضای سایبری و به ترتیب مهارت عبارتند از: روسیه، چین، ایران و کره شمالی. دو مورد اولی ماهرترین و خطرناکترین محسوب میشوند.
عملیات سایبری بخش مرکزی اقدامات گسترده آنها برای ضربه زدن به آمریکا و متحدانش را شکل میدهد.
ضعف تاریخی غرب در زمینه دفاع سایبری مشوقی برای فرصتطلبی بوده است. روسیه شبکه جاسوسی کامپیوتری را در دهه 1980 ایجاد کرد و به دنبال پژوهشهای دفاعی و فناوری رفت. چین در اوایل دهه 2000 و زمانی که به شبکههای جهانی با سرعت بالا پیوست، جاسوسی سایبری را شروع کرد.
چین در زمینه سرقت مالکیت معنوی و با مقاصد تجاری، به هر چیزی علاقه دارد. با وجود این که حالا دفاع سایبری آمریکا قویتر شده است، اما آن قدر قوی نیست که بتواند مانع این رقبای پیشرفته شود.
اقدامات سایبری روسیه مبتنی بر دههها میراث طولانیمدت از شنود اطلاعاتی، جاسوسی و عملیات نفوذ است. دانشگاههای روسیه ریاضیدانان و برنامهنویسان ماهر را جذب میکنند. رابطه نزدیک بین کرملین و «ووری (Vory)» فرهنگی را به وجود آورده که جنایت در آن عمیقا گره خورده با دولت است. ووری، گروههای جنایتکار روسی هستند که بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی قدرتمند شدند.
چین نیز در بیزاری از دموکراسیها با روسیه شریک است. این کشور با تواناییهای کمتری از روسیه کار خود را شروع کرد، اما جاسوسی سایبری گسترده و مداوم دولت چین باعث شد تا توانمندیهای خود را بهبود بخشد.
شرکتهای چینی قبل از به قدرت رسیدن «شی جینپینگ» معمولا یکدیگر و همچنین رقبای غربی را هک میکردند و ارتش آزادیبخش خلق نیز برای منافع تجاری به تنهایی کار میکرد و اقدام آن برای هک به منظور سرقت آی پی و فروش دوباره به شرکتهای چینی بود. چین یک فرهنگ هکری قوی نیز دارد که به بخش رو به روشد فناوری این کشور مرتبط است.
شی با موفقیت قابلتوجهی توانسته هک را تحت کنترل حزب کمونیست چین درآورد و آن را بر اهداف استراتژیک خود متمرکز کند. جاسوسی سایبری از زمان به قدرت رسیدن شی به نحو قابلتوجهی افزایش یافته است.
روسیه و چین آژانسهای جاسوسی قدرتمند و نهادهای نظامی توسعه یافتهای دارند که با فرماندهی سایبری آمریکا قابل قیاس هستند.
دکترین نظامی روسیه بر تاثیرات مخرب سیاسی و آشفتگی اجتماعی متمرکز است تا اراده مخالفان را برای مقاومت تضعیف کند. روسیه در زمان درگیریهای مسلحانه به زیرساختهای حیاتی نیز حمله میکند.
رویکرد چین متفاوت است و در زمان جنگ از حمله سایبری استفاده میکند تا در کارکرد تسلیحات آمریکا، امکانات شناسایی، فرماندهی و کنترل، اختلال ایجاد کند. اقدامات سایبری چین به نقشههایش برای انجام حملات پرتحرک و برای مثال، حملات همزمان ابرصوت به ناوهای هواپیمابر و مداخله سایبری برای کاهش دفاع مرتبط است.
روسیه، چین و ایران به شبکههای زیرساخت حیاتی آمریکا نفوذ کرده، عملیات شناسایی انجام میدهند. آنها از انجام حملات سایبری گسترده برای به زانو درآوردن زیرساخت حیاتی خودداری میکنند. آنها توانایی انجام حملات گسترده را دارند، اما ترجیح میدهند این کار را نکنند و از اقداماتی پرهیز میکنند که باعث تحریک آمریکا میشود.
ما در حال حاضر درگیر جنگی هستیم که با اندیشه قرن بیستمی در مورد جنگ چندان تناسبی ندارد. حمله سایبری میدان جدیدی از این جنگ است و با وجود این که آمریکا در این میدان قدرتمند شده، دشمنان ما نیز قوی شدهاند.
موفقیت آنها منحصرا متکی بر توانمندیهای فنی نیست. بیتوجهی خاص به قوانین و کنوانیسونهای حاکم بر روابط بینالملل، به روسیه و چین مزیتهایی به خصوص در برابر دشمنان قانونگرای آنها میدهد. هر دو کشور از اهداف روشنی برخوردارند و دستکم روسیه دکترین مشخص تهاجمی در زمینه سایبری دارد.
در نهایت اینکه، ناتوانی غرب طی 20 سال گذشته برای وضع مجازتهای هدفمند، تنها باعث جسور شدن این کشورها شده است. بازی در میدانی بدون قاعده و قانون و خطر، مزیت اصلی است که روسیه و چین دارند.