بهگزارش مرکز مطالعات سورین، روزنامه نشنال اینترست در مطلب تازه خود بهقلم «الکساندر لانگلویس» نوشت: مذاکرات برای بازگرداندن برجام پس از نزدیک به دو سال تلاش برای تمدید توافق از سوی آمریکا و ایران، با شکست مواجه شد.
درحالی که عوامل زیادی در نزدیک شدن به مرگ مذاکرات بین رقبای دیرینه نقش داشته است، جنبش اعتراضی اخیر ایران نقش اصلی را در برهم زدن مذاکرات بین واشنگتن و تهران ایفا میکند.
این در پسزمینه برنامه هستهای پیچیدهتر در داخل ایران قرار دارد و سناریوی خطرناکی را ارائه میدهد که در آن یک دولت مستبد متزلزل به دلیل تحریمهای غرب با ناآرامیهای گسترده و سقوط آزاد اقتصادی مواجه میشود.
آخرین دور مذاکرات بین 1+5 و ایران بین 3 تا 8 آگوست در وین اتریش برگزار شد. در این دور، «جوزپ بورل» -نماینده عالی اتحادیه اروپا- اعلام کرد که پیشنویس «نهایی» یک برجام بازسازی شده را به اشتراک گذاشته است. واشنگتن و تهران به مذاکره غیرمستقیم ادامه دادند.
این امر تا اوایل سپتامبر ادامه داشت، تا زمانی که ایران دو نامه پی در پی را ارسال کرد که در آن خواستههای سختگیرانه خارج از آنچه قبلاً در پیشنویس نهایی موردبحث قرار گرفته بود، تشریح شد.
براساس بولتنهای افشا شده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، چنین برداشت شده است که ایران خواسته است: اولاً پرونده نقض پادمانها توسط آژانس بینالمللی انرژی اتمی علیه ایران بسته شود و دیگر ادعایی نداشته باشد.
دوم اینکه «شرکتهایی که با سپاه تجارت میکنند نباید تحریم شوند» و سوم، آمریکا باید تضمین دهد که در برجام باقی خواهد ماند.
این امر باعث شد که کشورهای غربی در مورد نیات و علاقه ایران به تمدید توافق تردید کنند.
مطمئناً، با توجه به خروج دونالد ترامپ از توافق در سال 2018 که باعث شکست فعلی شد، تقاضای ایران برای بهبود تضمینها موجه است.
زمانیکه واشنگتن و تهران به ارتباطات غیرمستقیم ادامه دادهاند، آخرین جنبش اعتراضی ایران به خیابانها منفجر شد.
اعتراضات پس از قتل مهسا امینی در 16 سپتامبر و تظاهرات، لحظهای مهم برای جمهوری اسلامی است، زیرا با هدف قرار دادن یکی از ارکان اصلی نظام، یعنی سیاستهای حجاب اجباری آغاز شد.
قابلدرک است که واشنگتن تصمیم گرفت مذاکرات برجام را به دلیل سرکوب وحشیانه اعتراضات توسط ایران قطع کند تا از ارسال پیام نادرست جلوگیری کند و موج قابلتوجهی از تحریمهای جدید علیه شبکههای قاچاق نفت تهران و مقامات امنیتی و قضایی به راه انداخت.
چنین تصمیماتی برای تحتفشار قرار دادن جمهوری اسلامی برای کاهش موضع خود در برابر معترضان و انجام اصلاحات است.
در نهایت، تصمیم دولت بایدن برای توقف مذاکرات و اعمال تحریمهای عمیقتر، همراه با حمایت آشکار از معترضان، پاسخ منفی را از تهران بهدنبال دارد که تنها به شانس یک مذاکره مجدد موفق آسیب میزند.
رهبری ایران، به اقدامات واشنگتن به دلیل ایدئولوژی انقلابی آن و همچنین بسیاری از تصمیمات ناعادلانه سیاست خارجی آمریکا در گذشته، با تردید مینگرد.
مهمتر از همه، تهران میتواند توقف مذاکرات را به موازات جنبش اعتراضی، بهعنوان توطئهای خارجی ببیند تا آنها را به یک توافق بد یا اصلاحاتی که نظام آنها را تضعیف میکند، وادار کند. این میتواند پیامدهای شدیدی داشته باشد که از کنترل خارج میشود.
در بدترین سناریو، ایران میتواند مانند گذشته برای دستیابی به اهداف سیاست خارجی خود، با تشدید پرونده هستهای به جنبش اعتراضی پاسخ دهد.
این میتواند شامل افزایش ظرفیت غنیسازی تا 90 درصد باشد که به آن اجازه میدهد سلاحهای هستهای تولید کند. در حالی که تهران بارها اعلام کرده است که بهدنبال تولید سلاح هستهای نیست، تصور اینکه جمهوری اسلامی برای ایجاد اهرم فشار در حال انجام این کار است، دشوار نیست.
اگر تظاهرات ادامه یابد و نظام به دلیل تمایل به بقا، تصمیم بگیرد که تواناییهای هستهای خود را افزایش دهد، سناریویی به جهان ارائه میشود که در آن کشوری بهشدت بیثبات، سلاحهای هستهای تولید کرده است.
همانطور که بسیاری از کارشناسان خاطرنشان کردهاند، در حالی که فروپاشی یا اصلاحات جمهوری اسلامی تا زمانی که یک سیستم حکومتی با ثبات و نماینده به ارمغان بیاورد، مورد استقبال قرار میگیرد و باید توجه داشت که ناآرامیهای بعدی احتمالاً وحشتناکتر خواهند بود.
اگر آشفتگی، کشور 85 میلیون نفری را در یک منطقه بهشدت بیثبات فرا بگیرد، چه کسی تضمین میکند که مواد، تجهیزات و دانش هستهای ایمن هستند؟
پیامدهای منطقهای از اهمیت یکسانی برخوردار است. پس از اظهارات اخیر شاهزاده «فیصل بن فرحان آل سعود» -وزیر امور خارجه عربستان- مبنی بر اینکه «اگر ایران به سلاح هستهای عملیاتی دست یابد، همه شرطبندیها بینتیجه است»، واضح است که هرگونه تشدید پرونده هستهای، واکنش یکسانی را از سوی مخالفان رو به رشد در پی خواهد داشت.
بنابراین، در حالی که همبستگی با یک جنبش اعتراضی شرافتمندانه و حمایت از زنان و طبقه کارگر بهطور گستردهتر مورد استقبال قرار میگیرد و باید در هر سیاست خارجی آمریکا نقشی اساسی داشته باشد، واشنگتن با توقف مذاکرات برجام مرتکب اشتباه میشود.
در واقع، مقامات آمریکا باید بدانند که میتوانند در حین مذاکره برای توافقی که برای امنیت منطقهای و جهانی حیاتی خواهد بود، ابراز همبستگی کنند؛ زیرا این موارد در روابط گستردهتر آمریکا و ایران متقابلاً منحصر به فرد نیستند.
به عبارت ساده، پرونده هستهای همه ملاحظات را تغییر میدهد و باید با بالاترین سطح ریسک گریزی ممکن، مشاهده شود. مورد ایران هم فرقی نمیکند.