بهگزارش مرکز مطالعات سورین، روزنامه نیوعرب در یادداشت تازه خود بهقلم «محمد سلامی» نوشت: در شرایطی که آمریکا و چین در خلیج فارس درگیر جنگ قدرت شدهاند، امارات در تلاش است تا بین دو قدرت رقیب تعادل ایجاد نموده و در عین حال استقلال خود را اعلام کند.
این منطقه، علیرغم غفلت آمریکا در دهه گذشته، به هدف اصلی چین تبدیل شده است که میخواهد به جای ایالات متحده در آن نفوذ کند.
این امر حساسیت آمریکا را نسبت به فعالیتهای چین برانگیخته است و کشورهای منطقه را بر آن داشته تا مهارتهای حل اختلاف را در میان رقابت بین پکن و واشنگتن بیاموزند.
امارات بهعنوان یکی از نزدیکترین متحدان منطقهای آمریکا در تلاش است تا جنگ سرد بین چین و آمریکا را در خلیج فارس مدیریت کند.
این کشور در دهه اخیر بیش از هر زمان دیگری فعال شده است. در گذشته، تلاش کرده است تا در چارچوب شورای همکاری خلیج فارس در راستای سیاستهای عربستان حرکت کند، اما رقابتهای سیاسی اخیر منطقهای، نظامی و اختلافات اقتصادی، ابوظبی را به دنبال سیاست مستقلی از همسایگان خود و حتی آمریکا سوق داده است.
همراه با استراتژی «چرخش به شرق آسیا» باراک اوباما در سال 2012 که توسط دولت بایدن ادامه یافته است، امارات متوجه شد که باید همزمان اتکای خود را به آمریکا کاهش دهد.
امارات به چین بهعنوان یک مدل اقتصادی نگاه میکند. امارات برنامههای متنوع اقتصادی و سرمایهگذاری جاهطلبانهای را در کشور راهاندازی کرده است. همکاری امارات و چین در همه زمینهها ادامه دارد.
امارات بزرگترین شریک تجاری غیرنفتی چین در خاورمیانه و شمال آفریقا است.
ایران در مارس 2021 یک قرارداد همکاری 25 ساله با چین امضا کرد. بر اساس آن، چین 400 میلیارد دلار در ایران سرمایهگذاری خواهد کرد. امارات اجازه نخواهد داد ایران به شریک انحصاری چین در منطقه تبدیل شود.
در حال حاضر یک «جنگ سرد» بین چین و آمریکا در منطقه خلیج فارس وجود دارد. اولویت امارات اجتناب از آن است.
درخواست امارات از آمریکا برای جایگزینی فناوریهای چینی که آمریکاییها به آن معترضاند، میتواند یکی دیگر از اقدامات استراتژیک امارات باشد. آمریکا تمایلی به انتقال فناوریهای برتر خود حتی به متحدان عرب ندارد، در حالی که چین در این زمینه سخاوتمندتر است.
روابط چین و امارات به یکدیگر وابسته است و درهم تنیدگی منافع بین دو طرف آنقدر افزایش یافته است که به سادگی نمیتوان آن را متوقف کرد.
سیاستگذاران و تحلیلگران چینی تأسیسات بندری را سنگ بنای امنیت خطوط دریایی میدانند. این امر منجر به یک کمپین سرمایهگذاری استراتژیک عظیم با هدف ایجاد یک شبکه جهانی از داراییهای کشتیرانی و بندری شده است. تا به امروز، چین در بیش از 100 بندر در 63 کشور سرمایه گذاری کرده است.
بنادر امارات یکی از نقاط ژئواستراتژیک منطقه است که بعید است چینیها به سادگی از آن چشم پوشی کنند. این امر به تنهایی میتواند پایههای مناسبات آینده چین و امارات را پایهریزی کند.
با توجه به همسویی منافع بین دو کشور، بعید است که ایالات متحده بتواند این روند را متوقف یا معکوس کند. آمریکا ممکن است با شکایتهایی در مورد استفاده از فناوری «فایو جی» یا ساخت تاسیسات نظامی چین در امارات، سرعت آن را کاهش دهد، اما بعید است که به طور کامل مانع از پیشرفت آن شود. با این حال، نباید فراموش کرد که ایالات متحده انتخاب اصلی امارات است.
امارات متحده عربی قطعاً از ایالات متحده به عنوان تنها قدرت خارجی دست برنداشته است. آمریکا قدرتی است که اگر بخواهد اراده خود را در منطقه خلیج فارس تحمیل کند، میتواند این کار را انجام دهد.
دکتر حسین ایبیش، محقق ارشد موسسه کشورهای عربی خلیج فارس در واشنگتن، به روزنامه نیو عرب گفت: «این امر اجتنابناپذیر است و نه روسیه، نه چین و نه اروپا نمیتوانند در کوتاه مدت یا احتمالاً میان مدت جایگزین آمریکا در منطقه خلیج فارس شوند.»