بهگزارش مرکز مطالعات سورین، روزنامه هاآرتص در گزارشی نوشت: قانونگذاری برقآسایی که در حال حاضر در کنست در حال وقوع است، به طور کامل تنها از یک دلیل ناشی میشود:
شرکای ائتلاف حریص بنیامین نتانیاهو او را باور نمیکنند.
هر یک از شرکا از جمله «ایتامار بن گویر» در -وزارت امنیت داخلی- «بزالل اسموتریچ» در -وزارت دفاع- «شاس» در -وزارت آموزش- میخواهند منافع شخصی خود را اکنون و به صورت نقدی تأمین کنند.
بنابراین، حتی پیروزی بزرگ بلوک تحت رهبری او مشکل اعتماد به «دروغ دروغگو» را حل نکرد. نتانیاهو که با پیروزی بزرگتر و فراگیرتر از آنچه تصور میکرد در انتخابات پیروز شد، توانست به طور جدی وارد مذاکرات ائتلافی شود و به همین دلیل فروش کشور را برای پایان دادن به تجارت شرمآورش به راه انداخت.
یک تغییر چشمگیر که پلیس را به دست راست افراطی به خاطر منابعش و انحصارش در استفاده از خشونت میسپارد، از یک روند قانونگذاری بینظم میگذرد.
این یک لایحه خصوصی برای شخصی است که قرار است در دولتی که هنوز تشکیل نشده، وزیر شود که از تخفیف سربازی معاف بوده و در کمیته ویژهای که به همین منظور تشکیل شده، در حال بررسی است.
اصلاحیه قانونی به همان اندازه مشکلساز در راه است، قانونی که به آریه درعی اجازه میدهد بهرغم حکم تعلیقی زندان که به آن محکوم شده بود، بهعنوان وزیر خدمت کند.
اسموتریچ مدیریت شهرکها در کرانه باختری را به دست بگیرد و شاس وزیری را از طرف خود در وزارت آموزش و پرورش به منظور تسلط کامل بر بودجهها و در نهایت دفن موضوع مطالعات محوری منصوب کند.
اصلاحات این قانون به خودی خود مشکلساز است، اما مناسب است که در اینجا به رویه نیز بپردازیم تا طرز تفکر این کنست و دولتی که انتظار میرود تشکیل شود را درک کنیم.
در رأیگیری در مورد ملاحظات مربوط به قانون اساسی، دولت قانونی که در مورد اصلاحات قانون مربوط به درعی و اسموتریچ بحث میکند.
رئیس کمیته، «شلومو کارعی» که در شمردن تعداد افراد حامی این رزرو مشکل داشت، خطاب به اعضای اپوزیسیون آینده گفت: «شما مثل خالهها رأی میدهید».
وقتی اعضای اپوزیسیون آینده اظهار داشتند که قرار دادن مناظرات در صحن علنی کنست و کمیته همزمان کار را برای آنها دشوار کرده است، کرعی خواست که صحن علنی را روی صفحه نمایش در اتاق نشان دهند تا به آنها ثابت کنند که صحن کنست خالی است.
عضو کنست، یورای لاهاو-هرتزنو از یش عتید که ایرادات وارده مربوط به قانون را خواند، از کارعی پرسید که آیا میداند در آن لحظه چه ملاحظاتی برای رأیگیری آورده است؟
کارعی پاسخ داد که سخنان او مزخرف است و حتی وی را از کمیته حذف کرد. لاهاو-هرتزنو میگوید: «من ۵ کنست را پشت سر گذاشتم و هرگز آنها من را بیرون نکردند، اکنون روزانه چندین بار در روز میشود که آنها ما را از کمیتهها بیرون میکنند. آنها ما را به حساب نمیآورند. آمدند تا ما را زیر پا بگذارند».
هنگامی که اعضای کنست از یش عتید به برکناری او اعتراض کرد، اعضای کنست از ائتلاف سخنان توهینآمیزی به آنها گفتند: «مشکلی دارید؟ به دادگاه عالی بروید».
در این زمینه نیز پیشرفت وجود دارد: بند غلبه «فقط» به تلاشی برای زیر پا گذاشتن دادگاه تبدیل به سلاح روز قیامت شده است: دیروز عضو کنست، میکی زوهر گفت که اگر مخالفان تصویب قانون درعی را به تأخیر بیندازند، بند جایگزین در یک رویه سریع اجرا خواهد شد.
با این حال، نیازی نیست بیش از حد تحت تأثیر نگرش «اینجا خانه ماست» که توسط اعضای کنست از لیکود نشان داده شده، باشیم. تنش در آنجا بسیار زیاد و ناامیدی آشکار است.
آنها که نظارهگر حمله کاهانیستها و حریدیم به بوفه هستند و خردههای ناخواسته را برای آنها باقی میگذارند، در تاریکی مطلق هستند. همانطور که در این ژانر مرسوم است، نتانیاهو از آنها سوءاستفاده میکند؛ هیچکس آنجا نمیداند که در صورت دریافت امتیاز چه چیزی به دست خواهد آورد.
همه از این میترسند که بچه مسخره بعدی باشند. آنجا و تنها آنجا به رهبری نتانیاهو احترام گذاشته میشود. بازده، طبق معمول، بسیار کم است.
و اگر در لیکود عسل نمیلیسند، در اپوزیسیون نیز از دست دادن قدرت به همان اندازه تلخ است. عایده طوما سلیمان در بحث کمیته ذکرشده در بالا تأکید کرد که در واقع سه بلوک وجود دارد، نه فقط اپوزیسیون یا ائتلاف آنطور که ما به آن عادت کردهایم، و اینگونه او حزب خود را از آوارگان بلوک تغییر متمایز کرد.
مرتز و کار هنوز مشغول جمعآوری شواهد دال بر رأیگیری عمدی یائیر لاپید و ریشهیابی این تز هستند که وقتی لاپید متوجه شد که در انتخابات شکست میخورد، کارزار آدمخواری وحشیانه را آغاز کرد.
اعضای کنست از بلوک تغییر ادعا میکنند که در کمیتهها هماهنگ هستند و از صفر تا صد با یکدیگر همکاری میکنند.
اما درک اینکه چگونه یک اپوزیسیون میتواند عمل کند، زمانی که سران احزاب در آن بین خود صحبت نمیکنند و تنها مجمع برگزار میشود، دشوار است.
یکی از منابع شرکتکننده در این مجمع میگوید: «نمایندگان عرب دعوت میشوند، ولی هرگز نمیآیند».
در مورد آینده دو حزب چپ، کار و مرتز، به جز مراو میخائیلی، هیچکس تلاشی برای مقابله با این رویداد غمانگیز ندارد. مرتز عمدتاً به این سؤال میپردازد که چگونه بدهیهایش را پس میدهد، حالا که او یک «بدنه و قدرت ورشکسته است»، همانطور که برخی از دوستانش شرایط آن را اینگونه تعریف کردند.
در حالی که در حزب کار، بهرغم برخی اظهارات نارضایتی علیه رئیس، هیچ ابتکار عملی برای جایگزینی او وجود ندارد، اعضای حزب تخمین میزنند که حتی اگر او بتواند کرسی خود را تا انتخابات مقدماتی حفظ کند، میخائیلی برای انتخاب مجدد با مشکل مواجه خواهد شد.
این حزب در مورد عضو کنست، گیلعاد کریو صحبت میکند که قصد دارد برای پست ریاست شرکت کند. کریو به استعلام ما در این زمینه پاسخ نداد. در حال حاضر، حریدیمها و کاهانیستها سیستم آموزشی را کاملا در دست گرفتهاند، کسانی که انتظار میرود در جو فعلی در سمت چپ اعتراض کنند، دقیقاً جناح سکولار در اشکال مختلف آن هستند.
کسانی که به این ابتکارات بابت تصاحب آموزش و پرورش شک دارند یا ادعا میکنند که این یک هیستری بیش از حد از سوی اپوزوسیون است، باید به سخنان اعضای جدید ائتلاف گوش دهند.
«مایکل بیتون» از جناح چپ در جریان مناظرههای عمومی به عوفیر کتز از لیکود در قالب انتقاد گفت: «هیچیک از شما نمیخواهد وزیر آموزش و پرورش شود؟». در نوعم، عضو کنست آوی ماعوز همان شکارچی LGBTQ، اشاره کرد و لبخند زد: «من میخواهم». این روزها حتی این ایده دیگر دور از ذهن به نظر نمیرسد.